در هفت قسمت گذشته، مختصری درباره تعدادی از ادعاهای مریم رجوی که در طرح ده ماده ایش بیان شده توضیح دادم و با منطق انسانی و روان روشن شد که مریم رجوی برضد تمام مواردی که ادعا میکند می خواهد در آینده موهومی که برای ایران ساخته، اجرایی کند بوده و هست.
در این قسمت به ماده هشتم از این ادعای دروغین مریم رجوی می پردازم.
ماده 8 برنامه ی پیشنهادی مریم که گویا قرار است به موجب آن ما خلق قهرمان ایران به دست مریم بیگانه با راست گویی وصداقت، خوشبختی آینده نامعلوم خود را در آغوش بگیریم چنین است:
“عدالت و فرصتهای برابر در اشتغال و در کسب و کار و بازار آزاد برای تمام مردم ایران. احقاق حقوق کارگر و دهقان، پرستاران، کارمندان، فرهنگیان و بازنشستگان”
تجربه ثابت کرده است که ایجاد فرصت های برابر برای تامین شغل و…، تنها و تنها ازعهده ی دولت های مردمی برمیآید و شما باید ثابت کنید که دولت مردمی خواهید داشت!
چگونه این مهم – تشکیل دولت مردمی – ازباند رجوی که حتی در برابر نزدیک ترین کسانش نمیتواند برابری و عدالت را برقرار کند و برعکس هر حق کشی و ظلمی را درحق آنها میکند – عملی خواهد شد؟
به موجب تمامی مدارک و شواهد مسلم، شما روی حمایت دشمنان خارجی مردم ایران حساب بازکرده اید و چرا این دشمنان خونریز به شما کمک خواهند کرد که برابری را در بین مردم برقرار کنید؟
یعنی موضوع ازهردوجنبه – چه شخص شما و چه اربابان خونریزتان – قابل تامل و به شدت محل شک و تردید است:
چگونه یک دشمن داخلی مردم و تروریست واقعی با دشمن خارجی دست به دست هم خواهند داد و مردم ایران را از نظر داشتن شغل و کار در خور و شأن یک انسان تامین خواهند کرد و اساسا آیا چنین کاری ممکن است؟
شما قبل ازاینکه صحبت از بازار آزاد بکنید، باید کنارگذاشته شدن نظریات بنیانگزاران خود را که ” جامعه ی بی طبقه ی توحیدی”- اصل اساسی بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق- صراحتا اعلام کنید!
نظری که ابدا با بازار آزاد رابطه ای ندارد!
البته ما میدانیم که شما ازدهه ها پیش و زمانی که سر دررکاب صدام و صهیونیست ها گذاشتید ، از افکار بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق روی گردان شده اید و تنها برای جلوگیری از سر و صداهایی که میتواند ایجاد کند، این مسئله را رسما مطرح نمیکنید.
بنابراین شما بدون تصویب کنگره و مجمع عمومی سازمان قادر به انجام این کار نیستید و البته اگر بخواهید با کنگره و نشست همه جانبه هم این رویکرد 180درجه ای خود را مصوب گردانید، بازهم ناچارید که نام حنیف نژاد ها را ازعناوین سازمان خود بردارید و حتی بطور طبیعی نام سازمان را عوض کنید.
البته شما این کار را نخواهید کرد!
چرا که از خون حنیف ها ارتزاق میکنید و اعلام برائت از او ضربات زیادی بر شما وارد خواهد کرد.
فعلا بهتر است که بجای حرف زدن از بازنشستگان و معلمان و…، به افراد خود که اغلب شان مدت هاست سن بازنشستگی خود را پشت سر گذاشته و مریض و ناتوان گشته و هیچ دسترسی به تنها امید خود- خانواده ی شان – ندارند، فرصت چند صباح زیستن درحد یک انسان را بدهید.
ادامه دارد…
رضا اکبری نسب
عضو خانواده ی اسرا و جانباختگان رجوی
تبریز- ایران

