در آستانهی سالگرد حوادث آبان ۹۸، مریم رجوی بار دیگر با برگزاری گردهمایی تحت عنوان “اجتماع جوانان ایرانی هوادار مقاومت ایران” کوشید تا حضور و نفوذ اجتماعی از دسترفته خود را بازسازی کند. این گردهمایی که با ظاهری رسمی و پر زرقوبرق در چند کشور اروپایی برگزار شد، بیش از آن که صدای جوانان باشد، بازتاب پروژهای تبلیغاتی برای احیای تصویری فرسوده از مجاهدین ضد خلق بود.
صحنهای پر زرقوبرق برای روایتسازی
از محتوای این نشست تا شیوهی اطلاعرسانی دربارهی آن، همهچیز یادآور یک کمپین هماهنگ رسانهای بود. شبکههای نزدیک به این گروه، وبسایتهای همسو و شماری از رسانههای خارجی با لحنی مشابه، از “اجتماعی بیسابقه” و “پیام روشن جوانان ایران” سخن گفتند؛ در حالیکه بسیاری از این گزارشها صرفاً بازنشر اطلاعیههای رسمی تشکیلات بودند.
بهجای تحلیل مستقل، موجی از تیترهای تکراری شکل گرفت که بیشتر به یک عملیات تبلیغاتی هماهنگ شباهت داشت تا بازتاب یک رویداد واقعی و خودجوش. این همان بزرگنمایی رسانهای است که سالهاست برای زنده نگه داشتن برند سیاسی مریم رجوی تکرار میشود.
هدف: احیای مشروعیت از دسترفته
سازمانی که دههها پیش بخش عمدهای از پایگاه اجتماعی خود را در داخل ایران از دست داده، امروز برای نشان دادن “پویایی” ناچار است با ایجاد چنین نمایشهایی خود را فعال و تأثیرگذار نشان دهد. استفاده از چهرههای جوان در قاب تصویر، پخش همزمان از چند کشور، و انتخاب واژههایی مانند “نسل شورشی” همگی بخشی از همین بستهی تبلیغاتیاند که هدفی جز احیای چهرهای مشروع از رهبری رجویها ندارد.
رسانه بهعنوان ابزار بازسازی چهره
در این نمایش، نقش رسانهها کلیدی بود. انتشار گزارشهای هماهنگ، ویدیوهای تدوینشده و مصاحبههای از پیش آماده، تصویری مصنوعی از گستردگی و حمایت مردمی ایجاد کرد. در حالی که در فضای واقعی جامعه ایران، چنین پایگاهی برای این گروه وجود ندارد.
اینجا رسانه نه بهعنوان ناظر مستقل، بلکه بهعنوان بخشی از سازوکار تبلیغاتی بهکار گرفته شد — نمونهای روشن از روایتسازی سیاسی در پوشش اطلاعرسانی.
شکاف میان ادعا و واقعیت
ادعای «نمایندگی نسل جوان ایران» در تضاد آشکار با واقعیت میدان است. جوانان حقیقی ایران در سالهای اخیر هزینهی آزادی را در کف خیابان پرداختهاند، نه در سالنهای امن اروپا. چنین رویدادهایی بیش از آنکه صدای جوانان باشند، پژواک برنامهریزی رسانهای برای بازسازی تصویری است که مدتهاست در افکار عمومی ایران رنگ باخته است.
و در آخر اینکه …
نمایش اخیر مریم رجوی، نمونهای از سیاست دیرپای او در بهرهگیری از تبلیغات پر حجم برای پوشاندن خلأ مشروعیت اجتماعی است. هرچند ممکن است پوشش رسانهای آن پر سر و صدا باشد، اما در واقعیت، از پیوندی زنده با جامعه ایران خبری نیست.
پشت این نورها و تیترها، تنها تلاش تکراری یک جریان سیاسی برای فرار از فراموشی دیده میشود.
سالاری

