نماد سایت انجمن نجات

خاطره ای از دوست عزیزم محمود دهقان

محمود دهقان

اخبار و تصاویر مربوط به مراسم درگذشت محمود دهقان که در انجمن نجات آلبانی برگزار شده بود را که دیدم واقعا شوکه شدم.

برایم باورپذیر نبود. انگار همین دیروز بود که از زندان اشرف 3 فرار کرد و من وقتی شنیدم که فرار کرده و خودش را از آن جهنم نجات داده، خیلی خوشحال شدم.

من و محمود از سال حدود 69 – 70 یک جا بودیم. وقتی محور7 راه افتاد از آنجایی که من و او در ایران کمی رزمی کار کرده بودیم، میرفتیم داخل سالن ورزش و تمرین رزمی میکردیم.

سازمان دوست نداشت که کسی ورزش انفرادی بکند برای همین مدام من و محمود را صدا میکردند و انتقاد میکردند و تذکر می دادند که این نوع ورزشها داخل سازمان ممنوع است. ولی ما کار خودمان را میکردیم و گوش نمی دادیم.  بعد از یک مدتی سازمان به بهانه اینکه وزنه با سر یکی برخورد کرده بود و منجر به فوتش شده بود، سالن ورزش و وزنه ها را جمع کرد. سپس ورزش های جمعی راه انداختند.

اما باز هم من و محمود از ته صف دو میدانی جیم میزدیم و میرفتیم یک ساختمان متروکه ای که آن اطراف بود، وزنه می زدیم. شنی تانک برده بودیم آنجا و و وزنه میزدیم و رزمی کار میکردیم. هر روز ما زیر تیغ انتقاد بودیم. برای ما بپا گذاشته بودند. باز دیدند حریف ما نمیشوند و به همین دلیل محمود را به یک محور دیگر فرستادند.

وقتی محمود از سازمان فرار کرد و برای خودش یک گوشی موبایل داشت، با هم در ارتباط بودیم.

من خیلی برای خودش و خانواده اش خوشحال بودم که دیگر آزاد و رها شده است.

الان که فهمیدم فوت کرده، خیلی ناراحت شدم که بعد از این همه سختی هایی که در زندانهای رجوی کشید، تازه داشت معنی زندگی آزاد را حس میکرد اما مرگ امانش نداد. اما باز هم خوشحالم که در آزادی از دنیا رفت.

روحش شاد. از طرف خودم به خانواده اش تسلیت میگویم.

محمود آسمان پناه

خروج از نسخه موبایل