نماد سایت انجمن نجات

تاریخچه و گونه‌شناسی نقد مجاهدین خلق در ادبیات مکتوب

مجاهدین خلق تروریست

مجاهدین خلق تروریست

سازمان مجاهدین خلق از جمله گروه‌هایی است که در تاریخ معاصر ایران، مسیری همراه با خشونت و تقابل را در پیش گرفت. این گروه که در ابتدا با شعارهای ضداستبدادی شکل گرفت، به تدریج با گرایش به ایدئولوژی‌های التقاطی و سپس روی آوردن به مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی، مسیری انحرافی را طی کرد. اقدامات خشونت‌آمیز این گروه در دهه ۶۰ که منجر به شهادت هزاران شهروند بی‌گناه و مسئولان نظام شد، همچنین همکاری آشکار با رژیم صدام حسین در دوران جنگ تحمیلی، موجب شد تا در نظر مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی به عنوان گروهی ضدملی و خائن شناخته شود. امروزه نیز این گروه جنایت‌کار در خدمت مطامع و منافع آمریکا و اسرائیل قرار دارد و به جاسوسی و همدستی با بیگانگان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی مشغول است.

به بهانه روز کتاب و کتاب‌خوانی، سیر تاریخی نقدها و کتاب‌های نوشته‌شده علیه مجاهدین خلق را بررسی کرده‌ایم. این بررسی از چند جهت حائز اهمیت است: این نقدها آینه‌ای از تحولات گفتمان‌های سیاسی و اجتماعی در دهه‌های مختلف هستند و نشان می‌دهند چگونه مواضع جامعه در قبال این گروه از دهه ۱۳۵۰ تاکنون تغییر یافته است. بررسی کمّی و کیفی این آثار نشان می‌دهد که چرا در دوره‌ای (مانند دهه ۶۰) نقدها اوج گرفته و در دوره‌ای دیگر (مانند دهه ۷۰) کاهش یافته است. عواملی مانند میزان تهدیدآمیز بودن مجاهدین خلق، تغییر اولویت‌های جامعه پس از جنگ و دسترسی به اسناد جدید در این نوسان‌ها مؤثر بوده‌اند. نقدهای نوشته‌شده در هر دوره، ابعاد مختلفی از عملکرد این گروه را روشن می‌کنند. برای مثال، در دهه ۶۰ تمرکز بر جنایات امنیتی و همکاری با صدام بود، در حالی که در دهه ۸۰ و ۹۰، تحلیل فرقه‌ای شدن و مکانیسم‌های کنترل فکری مورد توجه قرار گرفت. مطالعه این نقدها به درک چگونگی انحراف یک گروه به سازمانی تروریستی و فرقه‌ای کمک می‌کند. امروزه این گروه با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و حمایت قدرت‌های خارجی، به تحریف تاریخ می‌پردازد. نقدهای مستند و تاریخی، پاسخی مؤثر به این جنگ نرم است. این بررسی می‌تواند به عنوان نمونه‌ای برای تحلیل گروه‌های مشابهی که با شعارهای فریبنده، مسیر خشونت و وابستگی به بیگانگان را در پیش می‌گیرند، مورد استفاده قرار گیرد.

در دهه ۱۳۵۰، نقدها عمدتاً از سوی روشنفکران و گروه‌های چپ مارکسیست و نیز منتقدان مذهبی صورت می‌گرفت که انحراف ایدئولوژیک مجاهدین خلق از اسلام را هدف قرار می‌دادند. این آثار محدود و عمدتاً به شکل جزوه و مقاله منتشر می‌شد. از مهم‌ترین آثار در این دهه می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: منافقان از دیدگاه ما، نقدی بر رفتار و مبانی عقیدتی سازمان مجاهدین خلق ایران، نقد ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق(شناخت)، مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها، روند جدایی و چهره مجاهدین خلق اشاره کرد.

دهه ۱۳۶۰، پرکارترین دوره تولید ادبیات علیه مجاهدین خلق بود. نقدها در این دوره متمرکز بر ترورهای گسترده، همکاری با رژیم بعث عراق و افشاگری‌های درون‌سازمانی توسط جداشدگان بود. همچنین، معرفی شهدای ترورشده توسط این سازمان از مضامین اصلی این آثار به شمار می‌رفت. از جمله مهم‌ترین این آثار به کتاب‌های پیروان حق و باطل(ده جلد)، کارنامه سیاه(پنج جلد)، تروریسم ضدمردمی(بحثی پیرامون ماهیت و اهداف حرکت مسلحانه مجاهدین خلق)، جنگ تحمیلی در تحلیل گروه‌ها، غائله چهاردهم اسفند 1359 ظهور و سقوط ضدانقلاب(دو جلد)، شکنجه(جزئیات شکنجه 3 پاسدار شهید کمیته مرکزی انقلاب اسلامی) می‌توان اشاره کرد.

با کاهش توان عملیاتی مجاهدین خلق و تبعید آنان به خارج از کشور در دهه ۱۳۷۰، نقدها از حالت امنیتی-نظامی به سمت تحلیل‌های تاریخی، جامعه‌شناختی و روانشناختی حرکت کرد. آثار این دوره نسبت به دهه ۶۰ کاهش چشمگیری یافت و بیشتر بر تحلیل شکست‌های استراتژیک مجاهدین خلق و بررسی پدیده کیش شخصیت و فرقه‌ای شدن این گروه متمرکز بود و عمدتاً توسط اعضای جداشده از مجاهدین خلق نگارش شد که می‌توان به این آثار اشاره کرد: قدرت و دیگر هیچ(بیست سال با سازمان مجاهدین خلق)، ماهیت مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت، روانشناسی رجوی، آشنایی با شورای ملی مقاومت ایران، اسلام رادیکال مجاهدین خلق، بال شکسته(بیانیه دولت آمریکا درباره سازمان مجاهدین خلق ایران)، چرا من مجاهد خلق نیستم(نگرشی به پیشینه و موضعیت دیروز و امروز سازمان مجاهدین و رهبری آن)، خروج ممنوع(نقض حقوق بشر در کمپ‌های سازمان مجاهدین خلق).

در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰، نقدها بسیار آکادمیک‌تر و مبتنی بر اسناد شدند. تحلیل مجاهدین خلق به عنوان یک “فرقه” با استفاده از شاخص‌های روانشناسی، انتشار خاطرات مفصل‌تر توسط جداشدگان و بررسی نقش این گروه در جنگ تحمیلی از جمله مضامین اصلی این آثار بود. از مهم‌ترین این آثار می‌توان به کتاب‌های سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام در سه جلد(1344 تا 1384)، تبار ترور، سازمان مجاهدین خلق از درون، شورشیان آرمانخواه، ناکامی چپ در ایران، خوابگردها: ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق 1358 – 1381، عملیات مهندسی: بررسی کارنامه تروریستی بخش ویژه نظامی سازمان مجاهدین خلق 1357 تا 1361، رعد در آسمان بی ابر: تاریخ شفاهی مبارزه امنیتی با سازمان مجاهدین خلق (1367 – 1357)، استراتژی و دیگر هیچ: گفتگو با ناصر رضوی کارشناس امنیتی درباره سازمان مجاهدین خلق، کتاب‌های خاطرات افراد مختلف درباره مجاهدین خلق و از آثار اعضای جداشده به کتاب‌های خداوند اشرف: نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقه گرایی سازمان مجاهدین خلق، از تهران تا تیرانا: خاطرات مسعود خدابنده؛ عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی، ارتش خصوصی صدام، برای قضاوت تاریخ و روزهای تاریک بغداد اشاره کرد.

از ویژگی‌های بارز آثار در دهه ۱۴۰۰، ادامه مسیر معرفی جنایت‌های مجاهدین خلق، معرفی شهدای ترور، مجاهدین خلق در اسناد و گزارش‌های بین‌المللی و همچنین تمرکز بر معرفی مجاهدین خلق به جوامع بین‌المللی است که آثار دایره‌المعارف شهدای ترور جمهوری اسلامی ایران(مشخصات کامل 23000 شهید ترور کشور)، روزشمار وقایع تروریستی ایران، گزارش سالانه تروریسم در ایران، مجاهدین خلق بدون روتوش و مجاهدین خلق در اسناد بین‌الملل از آن جمله است.

بررسی سیر تاریخی نقدهای نوشته‌شده علیه مجاهدین خلق تنها یک مطالعه کتاب‌شناختی نیست، بلکه کالبدشکافی تحولات جامعه ایران در مواجهه با یکی از پیچیده‌ترین و مخوف‌ترین جریان سیاسی و اجتماعی معاصر است. این نقدها نه تنها روشن‌گر ابعاد پنهان عملکرد گروه مجاهدین خلق هستند، بلکه هشدارهایی برای نسل‌های آینده در برابر انحرافات ایدئولوژیک و خشونت‌طلبی محسوب می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل