نماد سایت انجمن نجات

وحشت مجاهدین خلق از افشاگری های اعضای جداشده در دادگاه

دادگاه رسیدگی به جنایات سران مجاهدین خلق - 21 آذرماه 1402

دادگاه رسیدگی به جنایات سران مجاهدین خلق

اخیرترین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات 104 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی روز سه شنبه 27 آبان در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. نکته حائز اهمیت در جریان روند این دادگاه که هفته گذشته برگزار شد حضور فعال و افشاگری های تاثیر گذار و تعیین کننده اعضای جداشده از فرقه مجاهدین خلق بود. که در روند روشنگری ماهیت و عملکرد این گروه تاثیر تعیین کننده داشت، بطوریکه عکس العمل شتاب زده توام با عصبانیت سرکردگان مجاهدین خلق را بدنبال داشت.

سردمداران مجاهدین خلق که در مقابل مستندات و افشاگرهای اعضای جداشده در روند دادگاه حرفی برای گفتن نداشتند همانند همیشه برای فرار از پاسخ گویی به فحش و ناسزا و زدن اتهامات تکراری و نخ نما شده از قبیل مزدوری و… متوسل شدند، بدون اینکه به موضوعات اصلی اشاره ای داشته باشند. اعضای جداشده که هر کدام سالیان طولانی در مناسبات این گروه بوده و در ابعاد مختلف عملیات های نظامی آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان در صحنه شاهد جنایات و خیانت های رهبران مجاهدین خلق با حمایت همه جانبه رژیم صدام بوده اند در جریان تمامی جلسات بصورت دقیق مستندات خود را مطرح و در اختیار دادگاه قرار دادند.

در ادامه روند دادگاه همچنین فرماندهان سابق ارتش و یگان هایی که در جریان عملیات مشترک گروه رجوی با ارتش صدام در جبهه ها بودند هرکدام به شرح توضیحاتی از این عملیات ها و چگونگی کشته شدن سربازان ایرانی و به اسارت گرفتن آنها پرداختند. همکاری نظامی مجاهدین خلق با ارتش متجاوز صدام در جنگ 8 ساله بعنوان تاریک ترین نقطه در کارنامه این جریان از سوی تمامی تحلیل گران و حتی منتقدین جمهوری اسلامی تبیین و تفسیر شده است. در تمامی این تحلیل ها تاکید شده است در تاریخ معاصر احزاب و سازمان های سیاسی بندرت می توان جریانی مشابه مجاهدین خلق پیدا کرد که همسنگر در صف دشمن برعلیه مردمش آن هم در شرایطی که خاک کشورش مورد تجاوز قرار گرفته باشد بجنگد و دستش را بخون سربازان هموطن که برای دفاع از آب وخاک وناموس وطن به جبهه ها آمده بودند، آلوده سازد.

مسعود رجوی با یک پیش داوری غلط از شرایط جنگ و سواستفاده از شرایط داخلی کشور و در راستای ارضای اهداف قدرت طلبانه اش بعد از دیدار با طارق عزیز وزیر خارجه و معاون رییس جمهور در سال 65 به عراق آمد و ارتش موسوم به ارتش آزادیبخش ملی را که ارتشی کوچک در دل ارتش صدام بود و بلحاظ نظامی، تسلیحاتی و مالی از طرف صدام تغذیه و حمایت میشد را تاسیس کرد و از آن به بعد در جبهه و نوار مرزی ایران و عراق در کنار رژیم بعث عراق قرار گرفت تا بزعم خودش تعادل جنگ را به سود عراق تغییر دهد. رجوی در این مسیر از هیچ جنایت و خیانتی کوتاهی نکرد. از به اسارت گرفتن سربازان ایران بمنظور شکنجه و تخلیه اطلاعات مواضع ارتش ایران، تا تخلیه اطلاعات شهروندان و خانواده های اعضا در مورد مختصات امکان نظامی و تاسیسات اقتصادی و حتی مکان های مسکونی در شهرهای جنوبی و موشک باران این شهرها که به قربانی شدن دهها شهروند بیگناه عادی گردید.

رجوی حتی برای تخلیه اطلاعات شهروندان ایرانی بسود ارتش صدام از چوپانان مرزی هم نگذشت و گاها آنها را تحت عنوان جاسوس دستگیر و به فرماندهان عراقی تحویل داد تا زیر شکنجه اطلاعات آنها در رابطه با مواضع ارتش ایران تخلیه شود.

آنچه اعضای جداشده بعنوان اعضایی که خود در جریان عملیات های آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان از جنایات فرماندهان ارشد مجاهدین خلق در این عملیات ها گفتند قلب هر شهروندی و بخصوص نفراتی که در دادگاه حضور داشتند را جریحه دار می کرد. این اعضای جداشده در حقیقت در منتهای شهامت و در اوج صداقت اصرار جنایات هایی در این عملیات هایی را هویدا می کرد که خیلی ها از آن اطلاعی نداشتند و گاها این حجم از جنایت بهت و تعجب و انزجار آنها را بر می انگیخت. بی دلیل نیست که مسئولین و فرماندهان مجاهدین خلق که دست دراین جنایات داشتند و خود را افشا شده می دیدند به اراجیفی همانند مزدوری اعضای جداشده و حاضر در دادگاه متوسل شدند. آنها در طی سالیان از آنجاییکه دستشان در قبال افشاگری های اعضای جداشده خالی می بینند بجای پاسخ های منطقی به انبوه جنایات افشا شده توسط اعضای جداشده در دادگاه به فحش و ناسزا و اتهام پراکنی متوسل شدند. موضوعی که بیش از گذشته ماهیت آنها را افشا و در نزد افکار عمومی روسیاه تر خواهد کرد.

علی اکرامی

خروج از نسخه موبایل