مقالهای که با نام ساختگی «عیسی جاودان» در یکی از سایتهای منسوب به فرقه منتشر شده، چیزی کمتر از یک نمایش خجالتآور از درماندگی و افلاس فکری فرقه رجوی نیست.
این متن چنان بیمحتوا، متوهم و شلخته است که حتی ارزش بحث ندارد؛ تنها ارزش آن، نشان دادن عمق سقوط دستگاه تبلیغاتی فرقه است.
فرقهای که روزگاری ادعای «ارتش آزادیبخش» داشت، امروز به جایی رسیده که در اتاقی تاریک در اشرف ۳، چند نفر پشت لپتاپ بنشینند و با نامهای جعلی تولید محتوا کنند.
این دیگر یک سازمان سیاسی نیست؛ این یک کارخانهی تولید هویت جعلی و مقالههای زرد است.
فرقه رجوی از شدت بیاعتباری، حتی جرأت ندارد نویسندهٔ واقعی را معرفی کند.
انگار خودشان هم به دروغهایی که مینویسند باور ندارند و ترجیح میدهند آن را گردن یک شخصیت خیالی مثل «عیسی جاودان» بیندازند، تا اگر رسوا شدند، بگویند: «نویسنده ناشناس بود!»
این سطح از ترس، ضعف و بیهویتی واقعاً خندهدار است.
دروغهایی که علیه منتقدان — از ماریا موریگی گرفته تا آلدوسولولاری — سرهم کردهاند، بیشتر شبیه هذیانهای آخر شب کسانی است که از شدت فشار، بیخوابی و انزوای سیاسی، بین خیال و واقعیت گیر کردهاند.
فرقه رجوی امروز در مرحلهای است که «توهم دشمن» برایش حکم اکسیژن دارد. اگر این توهم را از آنها بگیرند، تشکیلات فرقه یکشبه فرو میپاشد.
سازمانی که حتی نمیتواند با اعضای خودش شفاف باشد، چگونه میخواهد درباره جهان سیاست بنویسد؟
حمله فرقه به آلدوسولولاری، نمونه کاملی از درماندگی آنهاست.
فرقهای که از یک خبرنگار آلبانیایی میترسد، چگونه میخواهد یک «جنبش بزرگ مردمی» باشد؟
ترسِ فرقه از یک سوال سادهٔ انسانی، نشان میدهد که چقدر بنای این سازمان پوسیده و شکننده است.
یک سازمان واقعی از پرسش نمیترسد — اما یک فرقه پوسیده با دیوارهای ایدئولوژیک لرزان، چرا.
ادعاهای مضحک این مقاله درباره «عملیات وزارت اطلاعات»، «سپاه»، «کنفرانس مخفی» و مانندداستانهای کودکانهای است و بیشتر به فیلمنامههای بی سر و ته میماند.
امروز فرقه رجوی در آلبانی شبیه یک موزه شکست خورده سیاسی است:
ساختمانهایی پر از افراد سالخورده، بدون آینده، بدون امید، بدون ارتباط با دنیای بیرون، که تنها سرگرمیشان انتشار مقاله با اسمهای فیک و حمله به منتقدان است.
فرقه رجوی با اینگونه نوشتهها تنها یک پیام به دنیا میدهد:
«ما چیزی برای گفتن نداریم، پس به همه ناسزا میگوییم.»
نه خانوادهها، نه جداشدگان، نه انجمن نجات، هیچکدام نیازی به عملیات، پروژه، یا توطئه ندارند.
فقط کافی است حقیقت گفته شود — و همین حقیقت برای فرقه کشنده است.
چون اگر نور به داخل اشرف ۳ بتابد، تاریکی فرقه نابود میشود.
فرقه رجوی با هر مقالهای که منتشر میکند، خودش را یک قدم بیشتر تحقیر میکند.
این سازمان سالهاست از درون پوسیده، و حالا تنها با دود، دروغ و اسمهای جعلی تلاش میکند این پوسیدگی را پنهان کند.

