نفس های آخر تعهد دو ساله

زمان بسیار کمی تا پایان تعهد دو ساله ای که مسعود رجوی از نیروهایش گرفته باقی مانده است. نزدیک به دو سال قبل بود که مسعود رجوی از نیروهایش دراشرف، اروپا و آمریکا خواست تا از خط و ربط های موجود انتقاد نکنند و خود را تا دو سال آینده ملزم به تعهدی سازند که امیدواری آن تعهد، سقوط نظام جمهوری اسلامی از طریق حمله نظامی آمریکا بود. مسعود رجوی که عاشقانه خود را وقف دشمن دیروز و ارباب امروز – آمریکا – کرده بود، این امید را داشته و دارد تا قبل از پایان دوران ریاست جمهوری بوش، حمله آمریکا به ایران قطعی شود و او به بزرگ ترین آرزوی خود دست یابد.

با توجه به سیاست های گسترده جنگ طلبانه جرج بوش، از نظر رجوی تنها کسی که می تواند فیتیله جنگ بر علیه ایران را بالا بکشد جرج بوش است، چون جرج بوش برای جنگ و لشکر کشی تنها به یک جمله یا بهانه احتیاج دارد و آن هم تروریسم و مبارزه با آن است. از نظر جرج بوش ایران در حال حاضر مهد تروریسم فعال در دنیاست و نیازمند گوش مالی است. رجوی هم که زمانی در خیالات خود امیدوار بود تا از داخل ایران شمار زیادی از مردم به او بپیوندند و نظام را ساقط کنند! اکنون به خوبی می داند که این آرزو تنها در خیال ممکن است به وقوع بپیوندد و بس و از این رو بود که قبل از بیان خطوط تعهد دو ساله اطمینان داشت که در این مدت ایران مورد حمله آمریکا قرار خواهد گرفت و درست به همین دلیل بود که سند و قولنامه میان خود و نیروهایش را با گرفتن مهر و امضاء و انگشت از آنها محکم کرد زیرا بی چون و چرا در مورد حمله آمریکا به ایران یقین داشت. اما اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورده است. چند ماهی است که برخی از سران تند رو رژیم اسراییل داعیه حمله به ایران را دارند و از جنگ با ایران می گویند اما جرج بوش که هیچ گاه و در هیچ شرایط حاضر به ترک یار دیرین خود – اسراییل – نبوده اعلام کرد اسراییل در حمله به ایران تنها خواهد ماند بنابراین دور از ذهن است که جرج بوش با حمله به ایران، کارنامه خود را در نظر مردم آمریکا سیاه تر از قبل کند، خصوصا اینکه هزینه نزدیک به 700 میلیارد دلاری جنگ عراق و تعداد کشته های ارتش آمریکا در عراق نیز جرج بوش را تبدیل به یک چهره منفوردرآمریکا کرده است.

مسلما بوش می داند که ایران از نظر توان دفاعی بسیار جلوتر از عراق است و بعد از جنگ باعراق آمادگی دفاعی خود را حفظ کرده است. بنابراین بوش در پایان دوران ریاست جمهوری خود نهایتا همان اقدامات دیپلماتیک در راه فشار به متحدین خود راادامه خواهد داد تا قطعنامه ها و تحریم های بیشتری بر علیه ایران تصویب شود و یا اینکه از بحث جنگ مقابل ایران به عنوان سیاست قدیمی و نخ نما شده هویج و چماق استفاده کند. به این موارد اضافه کنید بحران مالی عظیم آمریکا که اقتصاد این کشور را با دو هزار میلیارد دلار کسری بودجه مواجه کرده است و تزریق 700 میلیارد دلار به اقتصاد این کشور نیز نتوانست بحران این کشور را حل کند. بنابراین پیشاپیش پایان تعهد دو ساله رجوی نیز مانند بسیاری از سیاست هایی که او با تمام توان از پیروزی آنها یاد می کرد با شکست مواجه شده است. رجوی خوب می داند که آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد و او مجبور است بازی جدید تری رابا نیروهایش آغاز کند، آن هم نیروهایی که هر چند از اوضاع دنیا بسیار عقب مانده هستند اما به هر حال انسان هستند و از طرف مقابلشان – رجوی – بسیار فریب خورده اند، ضمن اینکه بیش از سه هزار تعهد کتبی وجود دارد که رجوی آنها را با امضاء و اثر انگشت از نیروهایش گرفته است، تعهداتی که از حتمی بودن حمله آمریکا به ایران، حتمی بودن شکست ایران، حتمی بودن پیروزی رجوی و حتمی بودن آزادی نیروهای دربند رجوی خبر می داد اما امروز حتمی بودن شکست این سیاست ها باز هم برای مسعود رجوی حکایت تف سربالا پیدا کرده است. پایان تعهد دو ساله یا باید با یک بازی خوش رنگ و لعاب تر دیگری برنامه ریزی شود و یا به گونه ای باشد که نیروها آنقدر مشغول شوند که فراموش کنند "تعهد دو ساله" آمد و رفت و رجوی هیچ خاکی بر سر نریخت!

خروج از نسخه موبایل