رهبری مجاهدین آماج حملات انتقادی خانواده ها

هم اکنون رهبری عقیدتی و تمامیت خواه فرقه ی مجاهدین در برابر پرسش های بسیاری از سوی خانواده های عضو انجمن نجات قرار گرفته است. خانواده ها سالهای طولانی ست از دیدار و یا تماس تلفنی عزیزانشان که در قرارگاه اشرف در عراق تحت سیطره ی دارودسته رجوی بسر میبرند، محرومند و دل نگران و چشم انتظار. متاسفانه آنان به علت تنگناها و محدودیت های اعمالی از سوی سردمداران بیرحم و تروریست مجاهدین هیچگونه خبری از وضعیت عزیزان و بستگانشان ندارند. درک چنین رویدادی برای همه ی انسانهایی که بیرون از مناسبات درون تشکیلاتی فرقه ی تروریستی و سکت مذهبی چون مجاهدین زندگی می کنند بسیار تلخ و دردناک است. دردناک و تلخ به این خاطر که دارودسته تروریست و خشن مجاهدین به بدیهی ترین اصول انسانی و نیز اقتضائات زیست در دنیای مدرن بی اعتنایی کامل و آشکار دارند. خیلی تاسف انگیز است رهبری گروهی که ادعای مبارزه برای آزادی دارد و شعار دفاع از حق تصمیم گیری و تعیین سرنوشت برای انسانها می دهد، امکان انتخاب و تماس را از نیروها و کادرهای تشکیلاتی اش، برای چند دقیقه گفتگوی تلفنی با اعضای خانواده شان در ایران طی سالهای طولانی سلب می کند و به خواسته ی مکرر پدران و مادران، خواهران و برادران و سایر بستگان افراد مستقر در قرارگاه اشرف به شکلی مشهود و عریان، بی اعتنایی کرده و اهمیتی قائل نمی شود.

اینکه مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو از درک احساسات خانوادگی و عواطف و علائق اعضای خانواده های افراد مستقر در قرارگاه اشرف عاجز و ناتوان هستند، شکی نیست. اما مهم است آنان بفهمند و درک کنند خود دختر و پسری دارند که همیشه در کنارشان و با آنها زندگی می کنند و در این شرایط کشیدن حصار مستحکم تشکیلاتی به دور افراد مستقر در قرارگاه اشرف به خاطر مانع شدن از هر گونه ارتباط آنان با اعضای خانواده هایشان در طی بیش از دو دهه، امری نامطلوب، غیر انسانی و غیر اخلاقی ست.

مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو بایستی حداقل برای فرار از تناقضات ویرانگر، وقتی در برابر رسانه های گروهی غرب و یا برخی از پارلمانترها و سیاستمداران اروپایی بی خبر و بی اطلاع از ماهیت دو گانه رهبری مجاهدین، قرار می گیرند می بایست به خواسته های روز افزون و همیشگی خانواده هایی که عزیزانشان در حصار تشکیلاتی آهنین مجاهدین بسر میبرند، احترام گذاشته و اجازه ی تماس و ارتباط را به آنان با افراد مستقر در قرارگاه اشرف بدهند.

برای نمونه می توان به نامه ی آقای ایوب جعفری اشاره کرد که با نگاهی انتقادی عملکرد رهبران فرقه ی رجوی را به پرسش گرفته است. زیرا سردمداران بی احساس مجاهدین تاکنون به نامه ی پدر محترم و چشم انتظارش که در مورخه شانزدهم آبان ماه در سایت انجمن نجات درج شده است و در آن از رهبران مجاهدین خواسته اند تا بیش از این مانع تماس تلفنی فرزندش یعقوب با او نگردند، اهمیتی نداده و همچنان سکوت اختیار می کنند.

بی شبهه، تشخیص رفتار درست از نادرست، مصلحت واقعی از غیر واقعی، کاری است که هنوز اهمیت و اعتبار خود را از دست نداده است و رهبران مجاهدین می بایست به این امر مشهود پی ببرند و گرنه روزی پاسخگوی انسانها و اعضای خانواده هایی خواهند بود که سالهاست به آنان ستم می کنند.

به امید رهایی آقای یعقوب جعفری از سیطره فرقه مخوف رجوی و بازگشت ایشان به کانون گرم خانواده.

آرش رضایی

خدمت برادر عزیزم یعقوب

سلام. امیدوارم که حالت خوب باشد. یعقوب جان برادر نازنینم دلم برایت خیلی تنگ شده است. پدرم بشدت بی قراری و بیتابی می کند. دوری و جدایی تو برادر نازنینم برای او خیلی سخت است. از اینکه حتی یک تماس تلفنی نیز طی این سالهای طولانی با ما نداشتی پدر و همه اعضای خانواده بسیار ناراحت و غمگین هستند. من واقعاً در حیرت مانده ام که رهبران سازمان مجاهدین چرا به عواطف خانوادگی اهمیت نمی دهند؟ چرا رنج و غم پدر و برادران و اعضای خانواده ات برای آنها مهم نیست. مگر آنان خود برادر یا خواهر یا پدر و مادر ندارند؟

یعقوب جان می دانم تو اجازه حتی یک تماس تلفنی را نداری. زیرا در این همه سال با ما حتی چند دقیقه تماس نگرفتی. چون اختیار شما در دست خودت نیست. من از این فرصت استفاده می کنم و از رهبران مجاهدین که بدون هیچ منطقی اجازه تماس تو را با ما نمی دهند به باد انتقاد می گیرم و از آنها می خواهم تا اگر واقعاً به حقوق انسانها ارزشی قائلند امکان تماس و ارتباط یا ملاقات تو را با ما فراهم کنند.

یعقوب جان اگر این نامه به دستت برسد می خواهم هر طور شده با ما تماس بگیری تا پدر چشم انتظارمان را از وضعیت خودت باخبر کنی. از دور روی ماهت را می بوسم.

همه اعضای خانواده روی ماهت را می بوسند و در انتظار دیدارت لحظه شماری می کنیم.

قربانت

برادر چشم انتظارت

ایوب جعفری

خروج از نسخه موبایل