مقامات آمریکایی تصریح کردند که دولت اوباما، یک فرصت احتمالی برای ایران محسوب میشود. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا از وجود فرصتی آشکار و ملموس برای ابراز تمایل ایرانیها در زمینه مشارکت معنادار با جامعه بین المللی سخن گفت.
این موضع، با سیاست به انزوا بردن ایران توسط دولت قبلی آمریکا کاملاً مغایر است. «گری سیک» از مشاوران کاخ سفید در طول بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران که در حال حاضر محقق ارشد دانشگاه کلمبیا است، گفت که هر چند دولت جرج بوش پس از درگیری در افغانستان به برقراری رابطه بهتر با ایران امید داشت، اما با تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003، این سیاست به طور قابل ملاحظهای کنار گذاشته شد.
به گفته «علی صفوی» از اعضای کمیته امور خارجی شورای ملی مقاومت ایران ـ که در پاریس مستقر است و از آن به عنوان مجلس در تبعید ایران یاد میکنند ـ این رویکرد دولت اوباما به رژیم ایران و نیز مخالفان این رژیم، به منزله آزمایش نمادنما برای دولت وی خواهد بود. چنانچه هیچ کم و کاستی در ارسال نشانههای حسن نیت و اعتدال از جانب آمریکاییها برای ایران وجود نداشت اما، تا کنون این روند شکست خورده است.
مریم رجوی رهبر جنجال برانگیز شورای ملی مقاومت ایران، از رأی اتحادیه اروپا به خروج نام مجاهدین خلق از فهرست سازمانهای تروریستی به عنوان پیروزی برای مقاومت ایران یاد کرد و گفت که این اقدام، راه را برای تغییرات دمکراتیک در ایران هموار کرد.
اما وجهه این گروه که در داخل و خارج ایران ـ که همراه با سابقهای از فعالیتهای تروریستی است ـ مانع از استفاده از این گروه به عنوان ابزار کارآمدی برای تغییر رژیم در ایران میشود. سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران به خاطر دست داشتن در مخالفتهای خشونت آمیز علیه رژیم ایران، در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار دارند.
به دنبال انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهوری ایران در سال 1996(1376)، بیل کلینتون در سال 1997 نام سازمان مجاهدین خلق را در فهرست سازمانهای خارجی تروریستی وزارت خارجه آمریکا گنجاند. به گفته سیک، این اقدام بخشی از سیاست آشکارتر سازش با خاتمی میانه رو بود.
سازمان مجاهدین خلق در دهه 1960 به عنوان جنبش مخالف محمد رضا پهلوی تحت حمایت غرب، پا به عرصه گذاشت و حتی از انقلاب سال 1979 ایران که آیت الله خمینی(ره) را به قدرت رساند، حمایت کرد. اختلاف مبنایی ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق که بر مارکسیسم متمرکز است با انقلاب اسلامی، سرانجام سبب گردید که این گروه در سال 1981از حاکمیت ایران خروج کرده و رهبر آنها به پاریس فرار کند.
با به رسمیت شناخته شدن رژیم ایران از سوی فرانسه در سال 1986، این گروه اردوگاههایی را در سراسر عراق ایجاد کرد و از آنجا کمپین خشونت باری را علیه ایران آغازنمود و اقدامات تروریستی اش، آن را در فهرست سازمانهای تروریستی چندین کشور قرار داد. نکته آنکه آوازه و شهرت این گروه در پیکارگری علیه جمهوری اسلامی، کمکی در به رسمیت شناخته شدن آنها به عنوان یک نیروی عمده مبارز نکرد.
به دنبال تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003، سازمان مجاهدین خلق تانکها و مهمات سنگین خود را به نیروهای آمریکایی تحویل داد و در حال حاضر، طبق کنوانسیون چهارم ژنو و این ادعا که دستور کار شبه نظامی اش را به نفع مخالفت مسالمت آمیز کنار گذاشته است، اعضای آن به عنوان افراد تحت حفاظت در عراق محسوب میشوند.
سازمان مجاهدین خلق و نمایندگانش در شورای ملی مقاومت مدعی اند که اطلاعات باارزشی درباره اقدامات ایران از جمله برنامه جنجال برانگیز هستهای دارند. گرچه این گروه اغلب افشاگریهایش را در مورد برنامه تأسیسات هستهای نطنز با جاروجنجال همراه میکند، اما برخی از تحلیلگران یادآور شدهاند که اخبار تحولات نطنز تقریباً یک نمایش از سوی رژیم ایران است.
به گفته مسعود خدابنده از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، اعتبار ادعاها و اطلاعات ارایه شده از سوی شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق در مجموع مشکوک و بی حاصل است. وی گفت: اعتقاد گسترده بر این است که اطلاعات ارایه شده از سوی سازمان مجاهدین خلق درباره تأسیسات هستهای ایران از طریق ارتباطات و تماسهای اطلاعاتی غرب در اختیار آنها گذاشته شده است و در همین حال، اظهاراتی مبنی بر اینکه جامعه اطلاعاتی آمریکا برای انجام عملیات علیه رژیم ایران، پول در اختیار سازمان مجاهدین خلق گذاشته، افزایش یافته است.
نشریه آمریکایی «نیویورکر» در مقالهای در سال 2008 نوشته بود که دولت بوش 400 میلیون دلار برای عملیات محرمانه علیه ایران اختصاص داده است که بخشی از آن در اختیار سازمان مجاهدین قرار میگیرد. صفوی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران، این اظهارات را دروغ محض خواند و مقامات اطلاعاتی آمریکا هم در پاسخ به این مقاله گفتند که هیچ مدرکی در تأیید این ادعاها وجود ندارد.
بنابر این گزارش رابطه بین بغداد و سازمان مجاهدین خلق هم همچنان متشنج است. سازمان مجاهدین که به خاطر حمایت از سرکوب خشونت بار شیعیان و کردها در عراق و سیاست ترورش در ایران مورد سرزنش و نکوهش قرار دارد، به غیر از گروههایی در اروپا و آمریکا، دوستان چندانی ندارد و هرچند عراق معاهده استرداد اعضای این گروه را با ایران امضا نکرده است اما، چند تن از مقامات بلند پایه عراق از جمله نوری المالکی نخست وزیر این کشور گفتهاند که این گروه، دیگر جایی در عراق ندارد.
هدف کمپینهای مجاب کننده و زیرکانه سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران و تلاش برای مبرا کردن خودشان از سوابق تروریستی نیز، ایجاد همدردی در رسانهها و سران جهان از جمله مقامات آمریکا و پیشبرد کمپین خروج نامشان از فهرست سازمانهای تروریستی بوده است.
مرکز وکلای بینالمللی در واشنگتن دی سی به وکالت از سازمان مجاهدین خلق دادخواستی را در ماه ژوئیه به ثبت رساند که خواستار خروج نام این گروه از فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود، اما مقامات آمریکایی گفتند که درج نام این گروه در فهرست یاد شده اقدامی درست است. «رابرت وود» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پس از رأی اتحادیه اروپا به خروج نام مجاهدین از فهرست سازمانهای تروریستی، در گفتوگو با خبرنگاران گفت که از نظر ما هیچ چیزی در رابطه با این گروه تغییر نکرده است.
در همین حال، نتیجه انتخابات شوراهای استانی عراق و شکست مجلس اعلای انقلاب طرفدار تهران در این انتخابات و پیروزی ائتلاف حکومت قانونی سکولارتر مالکی نشان از تغییر ظریفی در روابط عراق با ایران دارد.
از طرفی، خاتمی رئیس جمهوری سابق ایران از تصمیم خود برای شرکت در انتخابات ژوئن خبر داده است و هرچند انتظار میرود رأی صادره درباره دادخواست سازمان مجاهدین خلق در تابستان امسال در دادگاه تجدیدنظر واشنگتن دی سی مورد بررسی قرار گیرد، اما، با توجه به سیاست اخیر آمریکا در جلب میانه روهای ایران به جای گروههای مخالف خارج از کشور، بعید به نظر میرسد که شاهد تغییری در آینده در زمینه سیاست آمریکا نسبت به این گروه باشیم.
خبرگزاری یونایتدپرس – ترجمه سایت تابناک