فاجعه انسانی پشت فاجعه انسانی در فرقه رجوی

در قرن بیست و یکم یک اتفاق عجیبی رخ داده است و آنهم این که درفرقه مسعود رجوی روابط وعواطف و عاطفه خانوادگی را جرم می داند،

عاطفه یعنی حیات و زندگی و نفس کشیدن و کسی که مانع و سد آن شود، یعنی عاطفه ها را ذبح کند، در واقع انسان ها را هدف قرار داده و ذبح کرده و در یک کلام قاتل است و مجرم؛

آری اکنون در فرقه مسعود رجوی سالهاست این فاجعه تکرار می شود و انسانها وعواطف آنها ذبح می شود

و دستور ایدئولوژیک و تشکیلاتی فرقه مسعود رجوی و سرلوحه مبارزه فرقه مسعود رجوی مرگ عاطفه ها است

وعضو، دارای عواطف انسانی مطرود است

شاید برای شما این موضوع عجیب باشد! که چرا و به چه دلیل سازمانی هرچند گسترده هدف و جنگ خود را با عواطف انسانی خانواده ها اعلام میکند، آری این موضوع بسیار عجیب و باور نکردنی است، ولی وجود دارد

رهبران خائن فرقه رجوی برای خانواده ها برنامه ها و ترفندهای خاصی را دارند. هرگاه لازم باشد با تماس تلفنی جمعی را تحریک و تهیج می کنند، از آنان دعوت می نمایند تا جهت دیدار فرزندانشان به عراق بروند. راه و مسیر حرکت و پرواز را به گونه ای برایشان دیکته می کنند که در روز و ساعت مشخص شده ای دستگیر شوند، دستگیری خانواده ها همان و استارت تبلیغاتی و مظلوم نمایی در سطح بین المللی هما،

بیچاره خانواده از همه جا بی خبر نمی داند رهبران کثیف فرقه چه دامی برایشان تهیه دیده است!

رجوی ازعراق تا اروپا و آمریکا و سازمان ملل، همه را به هم می دوزد و سنگ نقض حقوق بشر را به سینه می زند،

و میگوید که دولت عراق نمگذارد مقسر است نمیگذارد خانواده ها با فرزندانشان ملاقات کنند

غافل از اینکه ترفند لو رفته اش سال ها پیش سوخته و کاربردی ندارد،

حکایت خط ارتباط تلقنی با هواداران و زمینه چینی برای دستگیر شدن آنها و بالابردن آمار زندانیان به اصطلاح هوادار فرقه رجوی است که خیلی زود نقش برآب شد و سوخت،

حال دست چین کردن خانواده های ساده لوح برای تهیه خوراک تبلیغاتی علیه رژیم نیز از جمله طرح ها و توطئه های فرقه مسعود رجوی است.

براستی این صحنه های تکان دهنده نقض حقوق بشر و تروریزم تا کی باید تکرار شود و آیا کسی نیست از مریم قجر عضدانلو و مسعود رجوی حسابرسی کند

و از او بپرسد که بر اساس کدام میثاق بین المللی و کدام شرع و قانون و مانیفست حقوقی، تبادل احساسات وعواطف خانوادگی را جرم می شناسی و از آن جلوگیری می کنی؟؟

امروز وظیفه یکایک ما جداشدگان از فرقه مسعود رجوی است که به عنوان افرادی مسئول و معتقد به موارین انسانی وحقوقی از مسعود رجوی خائن و مریم قجر عضدانلو خائن بخواهیم که بجای اتهامات بی پایه و اساس،‌تهدیدات غیر قانونی و فحاشی و حق کشی دربازه نفرات اسیر در اسارتگاه اشرف و همه اعضائی که امروز خواهان جدائی ازاین فرقه کثیف رجوی و تشکیلات هستند روشی اتخاد کند که پیش از اینکه این اعضا قربانی زدو بندهای چرکین سیاسی و مریض گونه ایدئو لوژیک رهبران فرقه شوند به خاطر به قدرت رسیدن (که حاصل ان به جز فاجعه انسانی و قربانی شدن انان نیست)دست از روشهای غیر انسانی بر داشته و به آزادی این افراد و انتقال انان به کشورها ی امن و آزاد کمک نمایند

مرگ های دردناک و غیر انسانی اعضا جدا شد ه و معترض می باید نقطه عطفی برای جوامع بین المللی و حقوق بشری باشد تا رهبران فرقه را مستقیما مسول حفظ جان اعضا و وابستگان ان بدانند وانان باید دراین موارد از مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو پاسخ و جواب بخواهند.

اقای مسعود رجوی خائن و خانم مریم قجر عضدانلو خائن انقدر این جوانان درد کشیده و نا امید را بازیچه قدرت قرار ندهید و برای نگه داشتن خود در قدرت با جوانان و اعضای خود بازی نکنید و فاجعه انسانی به راه نیندازید

تمامی اعضا ی فرقه مسعود رجوی در اشرف به دلیل انحصار خبری به هیچ منبعی بغیر از منابع سازمان دسترسی ندارند

و تحت شستشوی مغزی سیستماتیک قرا ر دارند.آنان تنها سیمای مجاهد می بنیند که خبر از پیروزی های دروغین پی رد پی می دهد

و تنها ازفرماندهانشان می شنوند که انان در حال پیروزی نهائی هستند و چرخ و فلک با اجازه مسعود و مریم رجوی خائن می چرخد و خورشید برای دیدن رهبری است که از مشرق می تابد.

عدم اجازه تماسی و نامه نگاری و ای میل به خانواده ها توسط رهبری کثیف فرقه نشان روشنی ازاین سانسور خبری است که از طغیان این افراد جلوگیری میکند

اگر کسی بهر دلیل تقاضای رفتن از سازما ن را بکند در ان صورت با خشونت،‌اتهام مزدوری برای رژیم و انواع آزار و اذیت ها روبرو میشود

و یا به قتل رسیدن

مجید روحی قربانی فرقه رجوی

خروج از نسخه موبایل