مسئولیت راه حلهای غیر انسانی با چه کسی است

تارنمای خبری فرقۀ مجاهدین از قول آسوشیتد پرس اعلام نمود که دولت آلمان خواستار یک راه حل انساندوستانه برای مجاهدین در عراق شده است. در این خبر آمده است:

«دولت آلمان اعلام کرد خواهان راه حل انساندوستانه براى ایرانیان تبعیدى، اعضاى گروه اپوزیسیون مجاهدین خلق در عراق میباشد. آسوشیتدپرس از برلین گزارش کرد: دولت آلمان خواستار یک راه حل انساندوستانه براى گروه اپوزیسیون مجاهدین خلق در عراق مى باشد. سخنگوى وزارت خارجه آلمان در همین خصوص افزود: موضوع پذیرفتن اعضاى این گروه در آلمان مطرح نشده و در میان حدود 3500 تن از اعضاى اپوزیسیون در قرارگاه اشرف در شمال بغداد هیچ تبعه آلمان وجود ندارد»

به نظر می رسد دست اندرکاران این فرقه با این خبر خواسته اند مظلوم نمایی کرده و نشان دهند که حتا دولت آلمان هم به طور رسمی مدافع پا برجا ماندن قلعۀ اشرف است و از اسارت هزاران زن و مرد در آنجا حمایت می کند!!! اما خواندن همین مطلب به روشنی نشان می دهد تا چه حد سران این فرقۀ تبهکار دست اندرکار ایجاد بلوا و آشوب در اشرف برای تبلیغات سیاسی خود هستند. و تا کجا تلاش کرده اند کسی از داخل اشرف پایش به خارج نرسد و در این رابطه نیز نه تنها هیچ کاری برای آیندۀ این افراد اسیر و سرنوشت آنها انجام نداده اند بلکه تا توانسته اند سد و مانع تراشیده اند که این زندان پابرجا مانده و دکان فریبکاری و جنایت آنها در این سالیان تخته نگردد و افشا نشود.

همچنان که ملاحظه می نمایید دولت آلمان اذعان نموده که موضوع پذیرفتن اعضای این گروه در آلمان (و به تبع آن در هیچ کشور دیگر اروپایی) مطرح نشده است و سران جنایتکار این فرقه در طی این سالهای طولانی بعد از اشغال عراق هیچ اقدامی در جهت خروج نزدیکترین یاران و اعضای فرقۀ خود انجام نداده و حتا این مسئله را بطور ضمنی هم (با دولتهای اروپایی) مطرح نکرده اند، حال آنکه مدعی اند هزاران وکیل و حقوقدان و پارلمانتر اروپایی از آنها دفاع و حمایت کرده و شدیداً وضعیت حقوقی افراد ساکن اشرف را زیر نظر دارند و دنبال می کنند!!!

راستی چرا خانم رجوی که یاران خود را زیر بمباران تنها گذاشته و به اروپا فرار کرده و به خاطر آزادی خود از یک بازداشتگاه فرانسوی دهها نفر را به خودسوزی وادار کرده است، از یک طرف اینهمه دم از حقوق بشر و احقاق حقوق پایه ای ساکنان اشرف زده و برای آنان اشک تمساح می ریزد ولی از طرف دیگر در این سالیان هیچ اقدامی برای انتقال آنها از آن کشور پرآشوب و خطرناک به کشورهای اروپایی انجام نداده است؟ این خانم که تا دیروز مدعی بود فرقه اش در لیست تروریستی است، چرا در این ماههای اخیر دست به چنین کاری نزده است؟ اصلاً چرا خود ایشان به همراه صدها نفر در عرض چند هفته به صورت قاچاقی به اروپا تشریف بردند ولی فراموش کردند حتا ماهانه 10 نفر از آنان را به آنجا منتقل کنند؟ چرا از اینهمه پارلمانتر و حقوقدان اروپایی نخواستند از نفوذ خود در دولتهایشان استفاده کرده و تعدادی از این اشرف نشینان را به عنوان پناهنده قبول کنند؟ و چرا باید دولت آلمان امروز به طور رسمی بگوید که تا کنون این مسئله با دولت ما مطرح نشده است؟

در اینجا این سوآل مهم به ذهن خطور می کند که آیا عدم تلاش برای خروج این افراد از عراق، در حالی که سران فرقه به خوبی می دانند احتمال قتل عام آنها و یا حتا وجه المصالحۀ آنها هم در این سالیان منتفی نبوده، مبیّن این نیست که رهبران این فرقه بخاطر منافع حقیر سیاسی و نجات خود از این بن بست حاضرند همۀ افراد باقیمانده در اشرف از بین بروند؟ به بخش دیگری از این خبر توجه نمایید:

« آسوشیتدپرس مى افزاید: اپوزیسیون تبعیدى ایرانى در اروپا در حال حاضر به ‌طور فشرده در پى کسب حمایت از جمله در بین نمایندگان مجلس فدرال آلمان مى باشد تا با بستن اجبارى قرارگاه مقابله کند. مجاهدین خلق در پایان ماه ژانویه از لیست تروریستى اتحادیه اروپا حذف شدند که با اعتراض دولت ایران مواجه شد. یادآورى مى کنیم که دولت آلمان، نخستین دولتى است که در رابطه با تظاهرات ایرانیان و برانگیختگى افکار عمومى در آلمان و موضع گیرى سازمانها و شخصیتهاى مدافع حقوق بشر و مدافع حقوق زنان در این کشور، به ‌طور رسمى واکنش نشان داده و در برابر اقدامهاى سرکوبگرانه، خواستار راه حل انساندوستانه براى اعضاى سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف گردیده است.»

راستی سران این اپوزیسیون تبعیدی چرا به جای کسب حمایت در بین نمایندگان مجلس فدرال آلمان و دیگر سناتورهای اروپایی برای جلوگیری از تعطیل شدن اشرف، تلاش نمی کنند آنها را متقاعد کنند تا به این افراد (که نامشان دیگر در لیست تروریستی اتحادیه نیست و رئیس جمهورشان نیز در فرانسه زندگی می کند) در اروپا پناهندگی بدهند؟ آیا همین تلاشهای غیر انسانی و نقض کنندۀ حقوق بشر (برای ادامۀ اسارت هزاران زن و مرد در اشرف) نشانگر هراس سران فرقه از یک حقیقت مخفی شده نیست؟ آیا راه حل انساندوستانه بجز آزاد ساختن هزاران زن و مردی است که دهها سال است مزۀ قدم زدن در خیابان و پارک و سینما و خرید از مغازه ها و فروشگاهها و ارتباط آزاد با تلفن و اینترنت و زندگی در کنار همسر و فرزند را نچشیده اند؟ آیا جز این است که جامعۀ جهانی کمک کند تا اینها خودشان آزادانه برای آینده و سرنوشت خود تصمیم بگیرند؟ آیا جز این است که دولتهای غربی کمک کنند تا زنان در بند این فرقه به خانوادۀ خود وصل شوند و طعم آزادی را بچشند؟

حامد صرافپور

خروج از نسخه موبایل