محاصرۀ قرارگاه اشرف یا شکاف برداشتن حصار؟

خبرگزاری فرقۀ رجوی از قول کمیسیون حقوق بشر عربی نوشت محاصرۀ قرارگاه اشرف سنتهای میهمان نوازی و جوانمردی و کمک رسانی که از سنتهای قدیمی عربی اسلامی است را به تمسخر گرفته است!!! در بخشی از این بیانیه آمده است:

« کمیسیون عربى حقوق بشر، معتبرترین نهاد مدافع حقوق بشر در کشورهاى عربى و داراى رتبه مشورتى در شوراى اقتصادى و اجتماعى ملل متحد، در بیانیه این کمیسیون که در پاریس تحت عنوان فراخوان به شکستن محاصره اشرف، منتشر گردید اعلام کرد: کمیته عربى حقوق بشر اقدامهایى را که مقامهاى عراقى در حال حاضر براى بستن قرارگاه اشرف، جایى که سه هزار و پانصد زن و مرد از مخالفین ایرانى وابسته به جنبش مجاهدین خلق حضور دارند، اتخاذ مى کنند، با نگرانى شدیدى دنبال مى کند. ماده چهاردهم اعلامیه جهانى حقوق بشر صراحتا اعلام کرده است که هر فردى حق دارد براى گریز از ظلم به کشور دیگرى پناه ببرد. اما محاصره اشرف، علاوه بر اینکه سنتهاى میهمان نوازى و جوانمردى و کمک رسانى را که از قدیمى ترین سنتهاى عربى اسلامى است، به تمسخر مى گیرد، به حق بهداشت و زندگى بویژه درباره زنان تعدى مى کند.»

این کمیسیون که مشخص نیست در تمامی سالیانی که هزاران زن و مرد در قرارگاههای فرقۀ رجوی حق هیچگونه تردد به دنیای خارج پادگان نداشتند و درخواستهای خروج از این فرقه، سرانجامش به زندانهای مخوف ادارۀ امنیت و ابوغریب می کشید و افراد این قرارگاهها از هرگونه تماسی با خانواده شان برای دهها سال منع بودند، کجا بود و چکاری انجام می داد، هم اینک در فرانسه (احتمالاً بعد از میهمانی هایی که خانم عضدانلو برای ایشان ترتیب داده است) بیانیه می دهد که محاصرۀ اشرف نقض آشکار حقوق ساکنان آنجاست!!!

البته در این بیانیه از شهر اشرف نام برده نمی شود بلکه آنجا قرارگاه اشرف! نامیده می شود. معلوم نیست اینهمه تبلیغات مریم خانم چرا در این کمیسیون موثر نبوده و عمداً یا سهواً نخواسته اند آنجا را شهر بنامند. به هرحال کمیسیون نامبرده اینبار تلاش کرده از غیرتها و احساسات اسلامی-عربی استفاده کند و با توجه به اینکه تاکنون تهدید و شانتاژ و غوغا سالاری سران فرقه کاری از پیش نبرده است، مسیر برانگیختن احساسات قومی و مذهبی در پیش گرفته شود تا شاید غیرت این دول عربی (که در برابر کشتار هزاران زن و کودک عرب مسلمان فلسطینی سکوت پیشه کرده بودند) به جوش آید و از فرقۀ مسعود رجوی برای پابرجا ماندن زندان اشرف و نگهداشتن اسیران آن در شرایط سخت روحی و جسمی شان، حمایت به عمل آورند! بیانیه در ادامه می نویسد:

«بستن این قرارگاه آن هم وقتى دولتهاى غربى آمادگى پذیرش آنان را ندارند، به مثابه انهدام حیات ساکنان آن مى باشد و این نقض آشکار حقوق آنهاست چرا که به خاطر مخالفت سازمان مجاهدین خلق تحت ستم و سرکوب قرار گرفتند. کمیسیون عربى حقوق بشر، مقامهاى عراقى را به احترام به مفاد اعلامیه جهانى حقوق بشر و سنتهاى میهمانوازى عربى و دست نکشیدن از مواضع اصولى و التزامات بین المللى به خاطر ملاحظات سیاسى مقطعى، فرا مى خواند.»

جالب اینجاست که گفته شده: "وقتی دولتهای غربی آمادگی پذیرش آنان را ندارند…". که گویی سران فرقه خواهان انتقال این افراد به اروپا بوده اند و دولتهای غربی آمادگی نداشته اند و یا نخواسته اند اینها به اروپا منتقل شوند! اوج دجالگری سران فرقه را ببینید که تا چه حد توانسته اند به مسئولین کمیسیون مربوطه تفهم کنند که مشکل به دولتهای اروپایی بر می گردد و نه در سران فرقه! البته رهبران این فرقۀ مخوف به خوبی در این کارها استادند و می دانند که چگونه از بی اطلاعی و یا سادگی برخی از انجمن ها و نهادها استفاده کرده و با تحمیق و تطمیع آنان (با یک میهمانی و یا یک هدیه) نظراتشان را با خود همسو سازند، کما اینکه در تمامی سالیان گذشته نیز همۀ ما (جداشدگان از فرقه) شاهد بودیم که چگونه رهبران فرقه با دعوت آمریکایی ها و شیوخ عرب به میهمانی های کوچک و بزرگ از آنان برای انجام و پیشبرد اهدافشان استفاده می کردند.

استفاده از واژۀ محاصره نیز یکی دیگر از ترفندهای فرقه برای ایجاد یه مشابهت و نزدیکی وضعیت قرارگاه اشرف با مسئلۀ غزه در فلسطین می باشد که خود به خود یک حس دلسوزی را در خواننده (بویژه اعراب) القاء می کند، کما اینکه چندی قبل تعدادی از فلسطینی ها با همین تصور اشتباه و از موضع دلسوزی، مقداری کمک مالی برای این فرقه آماده کرده بودند. اما برای آگاهی هموطنان عزیز، در این رابطه شرح مختصری را ضروری می بینم:

حقیقت این است که قرارگاه اشرف (و دیگر قرارگاههای فرقۀ رجوی) دهها سال است که در محاصره می باشد تا کسی نتواند از آنجا فرار کند. این خط محاصره تا چندی پیش توسط ارتش صدام در بیرون قرارگاه و توسط بخش حفاظت و امنیت فرقه در داخل قرارگاهها ایجاد شده بود. نیروهای عراقی در سه لایۀ مختلف قرارگاه اشرف را حفاظت می کردند، لایۀ اول حفاظت نزدیک بود که نیروهای پیادۀ ارتش حضور داشتند و در مدار حدود 300 متری اشرف بودند، مدار دوم یکانهای پدافند ضد هوایی و لایۀ دورتر پدافند ضدهوایی موشکی بود. در رابطه با لایه های حفاظت داخل، بارها به طور رسمی اعلام شده بود هرکس به 300 متری سیاجهای قرارگاه نزدیک شود، نگهبانان حق شلیک دارند! در قرارگاههای کوچکتر (مثل قرارگاه حبیب در بصره) این مسافت به زیر 30 متر می رسید. این مسئله بسیاری را متناقض کرده بود که مگر دشمن در داخل قرارگاه ها است که نگهبانان باید حواسشان به داخل قرارگاه باشد؟

برخی افراد که جرأت فرار پیدا کرده و موفق می شدند از لایه های حفاظتی داخلی عبور کرده و به خارج سیاجهای قرارگاهها برسند، توسط نیروهای عراقی دستگیر و به مسئولین فرقه تحویل داده شده و به مجازات می رسیدند. پس از جنگ و سقوط بغداد، لایۀ محاصرۀ بیرونی به دست آمریکاییها افتاد و شرایط کمی بهتر شد چون آمریکاییها آنان را به سران فرقه تحویل نمی دادند بلکه آنان را در زندان دیگری به اسم کمپ به اسارت می گرفتند تا معاملات دیگری انجام دهند. اما از مدتی قبل سربازان عراقی جایگزین نیروهای آمریکایی شده اند و حفاظت بیرون اشرف را برعهده دارند. نکتۀ مهم اینکه امروز به جرأت باید گفت شرایط دقیقاً عکس آن چیزی است که سران فرقه تبلیغ می کنند. حضور سربازان عراقی این امکان را فراهم نموده تا آن دسته از افراد که خواهان خروج از اشرف هستند بتوانند با احساس آرامش و بدون ترس از دستگیر شدن و بعد از عبور از حصارهای مختلف امنیتی داخل قرارگاه، خود را به سربازان عراقی معرفی کرده و از زندان فرقه رها شوند و سرنوشت خود را آنگونه که می خواهند رقم بزنند.

علت سوز و گداز سران فرقه و پیراهن عثمان نمودن مسئلۀ بیماران اشرف و محاصرۀ اشرف و غیره نیز دقیقاً همین است. آنها در اطراف خود یک شکاف بزرگ را می بینند که به نفعشان نیست. فرار چند نفر در طی مدت اخیر و افتضاحاتی که به بار آورده است، مسئولین فرقه را به دست و پا انداخته تا هرطور شده شرایط را به حالت قبل بازگردانند و اجازه ندهند این شکاف به مرور گسترش یابد و راه فروپاشی زندان اشرف هموارتر شود.

حامد صرافپور

خروج از نسخه موبایل