نزدیک به 3 ماه بود که پلیس عراق برای کنترل اشرف پشت درهای بسته به انتظار ایستاده بود تا بتواند بدون درگیری وارد اسارتگاه فرقه رجوی شود ولی این سران فرقه بودند که با جمع کردن اعضا اسیر در جلو درب ورودی مانع تراشی می کردند و اجازه ورود به پلیس را نمی دادند. سران فرقه برای جلو گیری از فروپاشی اسارتگاه اشرف تلاشهای زیادی چه در عراق و اروپا انجام دادند همه این کارها یک علت بیشتر نداشت و آن هم ترس سران فرقه بود. رجوی و دیگر همپالگی های فرقه به خوبی می دانستند در صورت باز شدن درب پادگان اشرف چهره واقعی و جنایتکار سران فرقه بیشتر از هر موقع افشاء خواهد شد و بنا بر این سعی در به اسارت نگه داشتن اسیران اشرف می نمودند. من و دوستان جدا شده از این فرقه در مقالات و مصاحبه ها و دیدارهایی که با ارگانهای مختلف داشتیم از ماهها پیش گفته بودیم که سران این فرقه بطور خاص مسعود رجوی و مریم قجر در پی بوحود آوردن یک فاجعه انسانی در اسارتگاه اشرف هستند و متاسفانه این طور هم شد! بله از آنجا که با شگردهای این فرقه جنایتکار به خوبی آشنا هستیم هشدار داده بودیم که رجوی برای فرار از جوابگویی به شکستها و جنایتهایش به یک فاجعه انسانی دست خواهد زد وگر نه لزومی نبود اسیران فرقه را به مقابله با پلیس و ارتش عراق وا دار کند. باید از سران جنایتکار فرقه پرسید پس چرا زمانیکه حکومت اربابتان صدام ملعون سقوط کردو ارتش امریکا می خواست وارد پادگان اشرف بشه چهار طاق درب اشرف و خودتان را به روی انها باز کردید؟ باید از سران فرقه پرسید مگر نیروهای آمریکایی داخل اشرف مستقر نبودند؟ مگر شما همانهایی نیستید که برای خوش آیند آمریکاییها وطن فروشی و جاسوسی را الگوی همکاری خودتان با امریکاییها تحت نام خط موازی گذاشته بودید؟ مگر شما آنهایی نیستید که برای بدست آوردن دل آمریکاییها روز استقلال امریکا را پر شکوه تر از آمریکاییها برای سربازان آمریکایی برگزار میکردید تا آنجا که چند دختر و پسر جوان را گیتار بدست برای اجراء آهنگهای خوش آمد آمریکاییها روی سن می فرستادید؟ مگر شما همانهایی نیستید برای به اسارت نگه داشتن افراد جدا شده در زندان آمریکاییها به نام کمپ تیف به چه توطئه های کثیفی که دست نزدید! و بیش از 4 سال اسباب اسارت جداشده ها را شما فراهم کردید و همچنین اسباب اسارت اسیران اشرف را که امروزه اینطور به کشتن میدهید تا اینکه بتوانید چند صباحی به زندگی خائنانه خودتان در کنار رود اوور ادامه دهید. سران جنایتکار فرقه بطور خاص پدر خوانده این فرقه مسعود رجوی و مریم قجرو دیگر سران فرقه بهتر از همه میدانستند و میدانند که دیگر در عراق جایی ندارند و به همین خاطر هم بانو مریم قجر تمام نیروها را در عراق ول کرده و مخفیانه به پاریس فرار کرد و مسعود رجوی هم به سوراخی خزید و طی این سالیان گذشته هم فرصتهای گوناگونی بوجود آمد تا اسیران فرقه آزاد شوند ولی سران فرقه این امکان را از اسیران فرقه گرفتند فرصتهایی که می توانست راه نجات قربانیان فرقه را به دنیای آزاد هموار سازد.ولی افسوس سران فرقه با هزاران دوز و کلک راه خروج را به سوی اعضائ در بند بستند تا در چنین روزی بتوانند از افراد اسیر برای فرار از پاسخگویی خود به عنوان قربانی استفاده کنند. 
رجوی بار دیگر فاجعه آفرید

کار مقابله با پلیس و استقرار افراد و کشیدن دیوار انسانی برای جلو گیری از ورود پلیس در نقاط مختلف اشرف کاملآ از قبل طراحی شده و حتی در صحنه هم از افراد اسیر در اشرف می خواهند که زنجیره انسانی برای جلو گیری ورود پلیس عراق کشیده شود و بطود خاص سران فرقه در این موقعیت بیشترین سوء استفاده را از زنان اسیر برای تشکیل زنجیره انسانی در مواجه با پلیس عراق می کنند
