بعد از اتمام وقت دولت عراق به فرقه رجوی

همه منتظرند که در چند روزباقی مانده از ماه رمضان که از طرف دولت عراق به رهبران فرقه در قرارگاه جدید عراق (اشرف) وقت داده شده اقدام فرقه رجوی چه خواهد بود به همین خاطر مروری به گذشته این فرقه می کنم چون خودم چند سالی در درون تشکیلات فرقه بودم.
به این نتیجه رسیدم که رهبران فرقه برای خروج از تمهیدات دولت عراق فکری نکردند جز اینکه در اردوگاه همانند سالهای گذشته برای خود خوارک تبلیغات ایجاد کنند و با وادار کردن چند نفر از نفرات رده بالای فرقه و چند نفر از رده پایین به اعتصاب غذا و سواستفاده سیاسی مریم از انها دراوورکار دیگری انجام نداده و به جای تلاش برای بیرون آمدن از این بحران در اوور مراسم افطاری و یا مراسم شب قدر با حضور خودش که آن را پیروزی اعلام می کند به راه می اندازد.
اگر نفرات موجود در قرارگاه بدانند که مریم از هیچ دولتی برای رهایی آنها در خواست کمک نکرده است شاید صحنه عوض شود چرا که به نفرات همیشه اخبار دروغین القاء شده که حضور مریم در فرانسه برای پیروزی شماست و تلاش می کند شما را به کشور ثالث ببرد و آنها نمی دانند که هیچ کشوری تا امروز که دولت عراق از آنها درخواست کرده حداقل شهروند خود را خارج کنند اعلام آمادگی نکرده است پس این مساله با دادن افطاری به یک سری شخصیت ها سرنوشت فرقه را عوض نمی کند و سازمان که اینها را پیروزی و دستاورد تلاش مریم خانم می داند مثل آب در هاون کوبیدن است.
اما این را رهبران فرقه در فرانسه بدانند که دولت عراق در کار خودش برای رسیدن به امنیت پایداربا اراده کامل این مساله را دنبال خواهد کرد. تمام گروه های تروریستی را که قبلاً از طرف دولت صدام حمایت مالی می شد و یا گروه ها از صدام حمایت می کردند دورانش عوض یا تمام شده است. شاید این روزها شاهد عملیات تروریستی زیادی بوده ایم و کسی نیست که بگوید عامل اصلی اینها کیست، شاید بعضی ها مثل خانم خوش خیال بگویند که انقلاب فرقه این کار را کرده تا دولت عراق بدانند که حضور فرقه در عراق به عراق امنیت می آورد. ولی رهبران فرقه با استفاده از نیروهای حزب بعث که قبلاً با آنها آشنایی داشتند و یا در جلسات مختلف استخبارت آنها را دیده بودند که بعد از سقوط صدام از آنها استفاده کرده و با چهره جدید در عراق با حمایت مالی سازمان ظاهر شوند.
آن زمان هم بعد از سقوط صدام با دعوت در مراسم های فرقه آنها را می آوردند و آموزش می دادند که چطور می توانیم با کمک همدیگر مجدداً حزب بعث عراق را بدون صدام زنده کنیم و آنها هم بر این باور بودند با کمک رهبران فرقه که دراین زمینه تجربه دارد و با فریب بعضی از شیوخ وقبایل عراق بتوانند حزب بعث را مجددا درزمان اشغال بازسازی کنند وبه همین منظور برای آموزش به آنها با پوشش دعوت کردن به قرارگاه وفرانسه به آنها آموزش می دادند و از طریق آنها برای نفرات حزب بعث یک شبکه ی تلوزیونی ایجاد کردند و آنها را برای اینکه بتوانند در دولت عراق نفوذ کنند با چهره های جدید و با حمایت سازمان روانه کردند وگاهی کار انها به سازمان دستاورد داشت وگاه طرحش شکست می خورد.
اما نکته جالب اینجاست که در حال حاضر رهبران فرقه در عراق عملیات ها را راه می اندازند از طریق همان نفرات سابق حزب بعث که هم آموزش دیده هستند وهم آشنایی کامل به عراق دارند و تمام این کارها برای این است که دولت عراق را وادار کند به اینکه حضور فرقه در عراق را بپذیرد، رهبران فرقه این تئوری را بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال 1979 در ایران انجام دادند و نتیجه نگرفتند و می خواهند شانس خود را در عراق امتحان کنند و مطئن هستم که باز هم شکست خواهند خورد و دولت عراق دریافته است که این عملیاتها توسط نفرات حزب بعث سابق است ولی شاید در اثبات این که چه کسی به اینها کمک مالی می کند مانده است.
ولی من که در فرقه بودم می دانم که این فرقه مشکل مالی ندارد چرا که از زمان صدام از یک طرف از سپاه دوم پول می گرفت و از طرف دیگر از صدام و به این پولها قانع نبود و از طریق فروش قطعات خودرو در بازار عراق که از محل دپوها که از زمان جنگ وجود داشت در آمد زیادی به دست می آورد و از طرف دیگر کمک مالی که توسط نفرات و یا انجمن های بشر دوستانه به فرقه داده می شد را برای چنین روزی در کشورهای اروپایی سرمایه گذاری کرده بودند. که اگر در شرایطی کمک مالی وجود نداشته از همان پول های سرمایه گذاری استفاده کنند و امروز با استفاده از بعضی از دولتها که هنوز بر این باورند که انقلاب جدید در عراق ایجاد کنند و دولت نوپا را از پا در آورند دست به دست هم دادند و فرقه رجوی از آنها مثل سابق استفاده می کند و حدود 30 سال است حضور این فرقه در عراق باعث شده است که تمام نقاط عراق را کامل شناسایی کند و از تجربه خود که سالها در ترور و بمب گذاری در ایران داشت امروز در عراق پیاده کند.
شاید بعضی ها این گفته مرا قبول نکنند ولی این سازمان که خود را شیعه معرفی می کند در جاهایی که به نفرات آموزش می دهد خودش را شیعه نمی داند به همین خاطر از نفراتی که در جنوب ایران می باشند وسنی هستند در پاکستان استفاده می کند و چند ماه قبل هم که شاهد بمب گذاری در یک مسجد بودیم طراح آن گروهی به نام ریگی معرفی شده اند نفرات دستگیر شده آن گروه گفتند که توسط شخص ناشناس به ریگی آموزش داده شده است وامروز با یک گروه مسلح در پاکستان بر علیه ایران عملیات انجام می دهد و در جریانی که در قرارگاه جدید در عراق بوجود آمد گروه ریگی از سازمان حمایت کرد ومشخص شد که ریگی توسط کدام گروه حمایت می شده.
گاه برای دولت ها چنین کاری سخت است اما کسی که در فرقه ای باشد مثل فرقه رجوی، می داند که این فرقه برای آموزش چنین نفراتی در عراق مکان امنی داشت و شاید دولت آن وقت فکر نمی کرد که در این قرارگاه ها که رهبران سازمان رفت و آمد داشتند برای چه بود. ما شاهد بودیم و دیدیم که در فرقه گاه به عناصر خارجی اموزش داده می شد ومی گفتند آنها برای کمک به انقلاب نوین به فرقه پیوستند اما بعد از مدتی همان نفرات وجود نداشت و کسی هم نمی توانست سوال کند چه شد.
سازمان از نفرات پاکستان برای این کار خیلی استفاده کرد و آخر توانسته بود بین شیعه و سنی اختلاف بوجود بیاورد این فرقه از شکافها بهترین استفاده را تا حالا کرده است. قبلاً از شکاف جنگ سرد برای مبارزه مسلحانه استفاده کرد و بعد از فروپاشی شوروی، از انتخابات دموکراسی و تغییر قانون اساسی در ایران استفاده کرد و این شکاف ها تا امروز فرقه را نگه داشته است اما امروز برای رسیدن به یک صلح جهانی، نیاز است از تمام گروههایی که مکتب آنها مبارزه مسلحانه است حمایت نکنند. با تلاش نفراتی جدا شده از فرقه رجوی که با افشا گری از ماهیت این فرقه توانستند بعضی ازدولت مردان را قانع کنند ودست آورد فرقه رجوی را از آنها قطع کنند و به دنیا اعلام کردند شاید قبلاً هم میدانستند اما این نفرات به دانسته های آنها اضافه کردند. برای رسیدن به صلح نیاز است از گروههای تروریستی حمایت نکنند و امید ورام رهبران فرقه تلاشی برای آزادی نفراتی که خودشان در عراق زندانی کرده اند انجام بدهند و آنها هم مثل مریم و دیگر نفرات فرقه آزاد در یک کشور ثالث زندگی کنند و اگر هم آنها کاری نکردند دولتها کمک کنند تا اسیرهای موجود در دست این فرقه رها شوند. سیروس غضنفری

خروج از نسخه موبایل