ثمره جاه طلبی های مسعود رجوی

عموماً در فرهنگ های فرقه گرا، رهبران فرقه با بهره کشی از افرادی که زندگی عادی خود را ترک کرده اند، در پی جاه طلبی های خود هستند. افراد درون فرقه زندگی عادی را پشت سر گذاشته تا به اهداف رهبر فرقه جامه عمل بپوشانند. این افراد توسط رهبر فرقه آمـــــاده می شوند تا اهداف وی را پیش ببرند. به همین دلیل است که جهان امروز درباره گروه هایی که فرهنگ فرقه مدار دارند، بسیار حساس است. چنانچه جهان در فاجعه 11 سپتامبر شاهد آن بود، اعضای فرقه القاعده توانایی خود در ارتکاب به مصیبت بارترین و غیرقابل تصورترین حرکات انتحاری را نشان دادند. در فرقه رجوی، جاه طلبی شدید مسعود رجوی برای دستیابی به قدرت تاکنون جان افراد بسیاری را گرفته است مانند اعضای خود سازمان، شهروندان عراقی و شهروندان و مقامات ایرانی. نکته شرم آور ماجرا این است که سران فرقه رجوی همواره فهرست قربانیان خود را سند افتخار خود تلقی می کنند.در فرقه رجوی، جاه طلبی شدید مسعود رجوی برای دستیابی به قدرت تاکنون جان افراد بسیاری را گرفته است مانند اعضای خود سازمان، شهروندان عراقی و شهروندان و مقامات ایرانی. نکته شرم آور ماجرا این است که سران فرقه رجوی همواره فهرست قربانیان خود را سند افتخار خود تلقی می کنند. اما مهم تر، خطری است که امروز سازمان مجاهدین خلق، جهان را با آن مواجه می کند. چنانچه بتول سلطانی، عضو سابق شورای رهبری در خاطرات خود می گوید مسعود رجوی، به عنوان رهبر جاه طلب فرقه مجاهدین و همکارش مریم، " اعضا را وا می دارند که باور کنند مسعود تنها کسی است که همیشه حاضر به تغییر و انقلاب است؛ تنها کسی که خود را برای حل مشکلات دیگران فدا می کند؛ تنها کسی که همه مسئولیت ها را بعهده می گیرد. بنابراین او فردی عادی نیست!" این چیزی است که سازمان می خواهد ما باور کنیم. ان سینگلتون، عضو سابق سازمان، جایگاهی که مسعود رجوی در سازمان برای خود تعریف می کند را چنین شرح می دهد: « پلی میان افراد و خداوند. وی از این جایگاه کم و بیش می تواند به اعضا دستور انجام هر کاری را بدهد.» همین جایگاه است که اعضا را متقاعد می کند، در پی دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه در سال 2003، خود را به آتش بکشند. مرجان ملک، عضو جدا شده دیگری است که هنگامی که در تهران می خواست حمله تروریستی مرتکب شود، توسط پلیس ایران دستگیر شد. وی درباره رهبریت مسعود رجوی و رابطه اش با اعضا می گوید:« سازمان مجاهدین به افراد می گوید که مسعود رجوی تنها رهبر شما نیست، بلکه شوهر، پدر و برادر شما است. او تنها کسی است که باید در زندگی برای شما مهم باشد و نباید درباره هیچ کس دیگری فکر کنید.» مرجان ملک پس از آن که به سازمان پیوست فرزندان و همسر خود را رها کرد. در کمپ اشرف آموزش دید و برای به راه انداختن عملیات خمپاره ای علیه هموطنان خود به ایران فرستاده شد. پس از آن که در ایران دستگیر شد، از سازمان جدا شد و به عنوان یکی از پایه گذاران انجمن نجات در ایران ماند، وی توانست به فرزندان خود که در سوئد توسط سازمان از وی جدا شده بودند، بپیوندد. مرجان ملک یک نمونه از مادرانی است که به دلیل جاه طلبی های رهبر فرقه تبدیل به تروریستی می شوند که خانواده اش را ترک می کند تا شهروندان وطن خود را به قتل برساند. مسعود رجوی شخصاً مسئول هر آنچه اعضای فرقه اش انجام می دهنـــد، می باشد. امروزه در حالی که اردوگاه اشرف کاملاً تحت کنترل پلیس عراق می رود، مسعود رجوی تنها مسئول جان کسانی است که در درگیری های دروازه های اشرف کشته شدند. آن افراد تنها یک عده مردان و زنان شستشوی مغزی شده هستند که رهبر فرقه به آن ها دستور داده است در هر شرایطی حتی با پاره سنگ و چاقو از اردوگاه خود دفاع کنند. مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل