یاًس و سرخوردگی مجاهدین در حاشیه اجلاس شورای حقوق بشر

یاًس و سرخوردگی رهبری فرقه مجاهدین خلق که با سقوط صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در آپریل 2003 و خلع سلاح این سازمان در عراق توسط ایالات متحده آمریکا آغاز شده بود، با عزم جدی دولت عراق برای کنترل کمپ اشرف در ماه یونی 2009 به اوج خودش رسیده است. نکته قابل تامل این است که یاًس و سرخوردگی رهبری فرقه بطور ناخواسته به بدنه سازمان نیز منتقل شده است، بطوریکه این یاُس و سرخوردگی، و همچنین عطش برای آزادی و رهایی از قلعه اشرف در عراق را به وضوح در چشمان اعضای مجاهدین در تصاویر و فیلم های ویدویی تولید شده توسط این سازمان قابل مشاهده است. اما شگفتی این است که اعضای مجاهدین خلق مستقر در اروپا نیز به سرنوشتی مشابه اعضای مجاهدین خلق در کمپ اشرف در عراق دچار شده اند و انفعال، ناامیدی از پوچ بودن قول و قرار های رهبری مجاهدین خلق در قلعه اوورسورواز در فرانسه در چهره های آنها نیز هویدا است که این موضوع در فعالیت های آنها در حاشیه اجلاس شورای حقوق بشر در شهر ژنو در دو هفته گذشته کاملاً مشهود بود. اگر چه این یاُس و ناامیدی اعضای مجاهدین در غالب ایجاد رعب و وحشت برای منتقدین سازمان مجاهدین در اجلاس شورای ملل متحد در ژنو نیز بروز می کرد. همانطور که خوانندگان مطلع هستند از هفته گذشته جلسه " شورای حقوق بشر" سازمان ملل متحد در شهر ژنو (سوئیس) آغاز شده بود که در آن صدها کارشناس و انجمن غیر دولتی (NGO) از کشورهای مختلف شرکت داشتند و و پیرامون نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف فعالیت می کردند. در همین ارتباط هیئتی نیز از فعالان حقوق بشر شامل خانم بتول ملکی و آقایان هادی شمس حائری و محمد حسین سبحانی نیز جهت گفتگو و ارائه گزارشات و روشنگری های لازم به شهر ژنو سفر نموده اند تا از نزدیک در گفتگو با نهادهای مدافع حقوق بشر شرایط نگران کننده اعضای مجاهدین خلق در عراق و کمپ اشرف را گوشزد کنند. در همین ارتباط رهبری مجاهدین خلق در قلعه اووروسورواز فرانسه از هفته ها قبل خود را برای میوه چینی از " اجلاس شورای حقوق بشر " آماده کرده بود تا چهره خشن و فرقه گرای خود را در پوشش تبلیغاتی " نقض حقوق بشر در ایران " دمکرات و آزدیخواه نشان دهد. نکته ای که حتی معدود اعضای مجاهدین خلق که پرچم بدست از صبح زود در مقابل اجلاس تجمع می کردند، نیز باور نداشتند. این نکته را هر رهگذری با مشاهده سکوت و انفعال و چهره عبوس اکثریت آنها پی می برد و بدون تردید این نتیجه و محصول بن بست استراتژیکی مجاهدین خلق در عراق است که در مقدمه این مطلب به آن اشاره شد. جدا از نکته بالا پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که سازمان مجاهدین چرا خط تبلیغاتی "اعتصاب و تحصن و اعتراض " را در شهر ژنو دنبال می کند. آیا به واقع رهبری مجاهدین خلق یک فعالیت حقوق بشری را دنبال می کند؟ واقعیت این است که رهبری سازمان مجاهدین خلق در قلعه اوورسورواز در فرانسه تاکتیک تیلیغاتی خود در اروپا را تحت عنوان "پروژه کارزار بین المللی" دنبال می کند و در صدد فشار و شانتاژ برای ادامه استقرار در عراق تحت عنوان "پناهنده" می باشد. سازمان مجاهدین خلق مدعی است که رژیم صدام حسین به آنها پناهندگی داده است. البته اگر منظور مجاهدین از پناهندگی رابطه مزدورانه با ارتش و نیروهای امنیتی صدام حسین در سرکوب اپوزیسیون وقت عراق که هم اکنون در قدرت می باشند، حرف دقیقی است، اما اگر منظور این فرقه از پناهندگی، اصول کنوانسیون ژنو در سال 1951 می باشد که هیچکدام از اعضای سابق و فعلی سازمان مجاهدین، هیچ گونه پرونده پناهندگی نزد سازمان ملل یا سایر نهاد های بین المللی در 30 سال گذشته در عراق ندارند. بنابراین فعالیت تبلیغاتی مجاهدین در مقابل محل اجلاس شورای حقوق بشر در شهر ژنو نه تنها یک فعالیت در راستای حقوق بشر نیست، بلکه دقیقاً یک شانتاژ و دقیقاً در جهت عکس، و برای مهیا کردن شرایط نقض حقوق اعضا و انسان هایی است که در کمپ اشرف در عراق بیش از دو دهه اسیر هستند. اما واقعاً چرا سازمان مجاهدین خلق اصرار دارد در عراق باقی بماند؟ همانطور که می دانید فرقه ها و گروه های تروریستی برای ادامه حیات خود نیاز به "نیروهای فدایی و انتحاری" جهت عملیات تروریستی دارند. بنابراین رهبران فرقه ها و گروه های تروریستی برای هدایت و کنترل افـکار اعضای خود و پرورش "نیروهای فدایی و انتحاری" احـتیاج به یک محیط جغرافیایی بسـته دارند. روشن است که هر چه "نیروهای فدایی و انتحاری" در یک ساختار و تشکیلات بسته تر و با ویژگی های فرقه گرایانه غلیظ تری پرورش یابند، این نیروها سهل تر خود و دیگران را به آتش می کشند.از این جهت، رهبری فرقه مجاهدین خلق در قلعه اوورسورواز در فرانسه کماکان بهترین گزینه را برای محل استقرار این فرقه، کشور عراق می داند تا خود بتواند در پناه آن در اروپا استقرار داشته باشد، چرا که خارج شدن نیروهای مجاهدین خلق از عراق و منطقه خاورمیانه پایان زندگی سیاسی رهبری مجاهدین خلق در اروپا نیز خواهد بود.

خروج از نسخه موبایل