نگاه امریکایی به سلطه طلبی رهبری عقیدتی مجاهدین

در اواسط دهه نود میلادی بنا به درخواست کنگره امریکا گزارشی تحقیقی در باره ی فرقه ی تروریستی مجاهدین از سوی آقای وندی آرشرمن معاون وقت وزیر خارجه در امور قانونگذاری به آقای لی اچ همیلتون، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا تحویل شد که دارای نکات تامل انگیزی در باره ی خصوصیات و ویژگی های رهبری مجاهدین و ماهیت مناسبات فرقه ای و تحرکات ستیزه جویانه و تروریستی آن می باشد. در مقدمه این گزارش به عناصر آکادمیک و موسسات تحقیقاتی نسبتا زیادی در سراسر امریکا اشاره شده است که در تنظیم آن نقش بسزایی داشته اند.
گزارش معاون وزیر در امور قانونگذاری وزارت خارجه امریکا که به مجلس نمایندگان تحویل شده است بیانگر نگاه امریکایی به ماهیت مجاهدین و تفکر بسته و تمامیت خواهانه رهبری عقیدتی مسعود رجوی استتامل در محتوای این گزارش نتایج، دیدگاه و جمعبندی سیاستمداران و پژوهشگران امریکایی را در باره ی عملکرد رهبری مجاهدین برای ما به تصویر می کشد که حاوی مفاهیم و پارامترهای مهمی ست. در این رابطه می توان به " اوهام " و " خیال پردازی های " رهبری عقیدتی مجاهدین تاکید و اشاره داشت که ورای هر گونه نگرش رئالیستی و منطقی همچنان به ادامه ی مسیر رو به زوال خویش می اندیشد. چرا که مسعود رجوی بدور از درک واقعیت های سیاسی و عینی به افسانه پردازی مشغول است و همه ی اندیشمندان آگاه هستند که افسانه شکل نخستین اندیشه بشری است، اندیشه ای که به کمال خود نرسیده، بی شک هر چه تمدن راه تکامل را می پیماید نفوذ افسانه ها در اذهان کاهش خواهد یافت. نکته ای که می توان در نیم نگاهی به برخی از عبارات گزارش سیاستمداران و محققان امریکایی در باره ی مجاهدین بدان دست یافت اینکه از نگاه امریکایی مجاهدین از حیطه ی اندیشه ی منطقی به حالتی از افسانه و خیال پردازی رسیده اند و در این حالت آنان از اصول خرد گرایی دور شده و دیدگاه و اندیشه ی رهبری عقیدتی مجاهدین، از سوی آنان به شکلی شگفت انگیز نابخردانه جلوه می کند چرا که به جهان موجود و معیارهای آن، با دنیای گفتگوها و رفتارهای مدنی و دموکراتیک بنای ناسازگاری دارد و با آن پیکار می کند، پیکاری که سر انجامی جز انحطاط برای آن متصور نیست.
تاملی بر قسمتی از گزارش آقای وندی آرشرمن در باره ی ماهیت تمامیت خواهانه رهبری عقیدتی مجاهدین که بنا به درخواست کنگره امریکا تنظیم و تدوین شده است، واقعیت هایی را برای ما روشن می سازد.
"… ساختار، ساختار تشکیلاتی مجاهدین در طول تاریخ حیات این گروه، تغییر اندکی یافته است، مهم آنکه، شیوه ی خودکامانه تصمیم گیری رهبری و رفتار پرستش گونه ی اعضای آن نمونه ی بارز اداره سازمان است و این امر موجب شده است تا مجاهدین از حمایت اکثر ایرانیان که بیم آن دارند آلترناتیو مجاهدین به بدی کنونی رژیم روحانیون و یا بدتر از آن باشد، محروم سازد… فرقه گرایی اپوزیسیون، مسعود رجوی رهبری سلطه جویانه خود را با ایجاد کیش شخصیتی که مقدمتا پیرامون او و در مرحله بعد همسرش مریم دور می زند، تکمیل می کند. در سال 1988، پروفسور اروند آبراهیمان عوامل زیر بنایی این وضعیت را چنین تجزیه و تحلیل نمود: در اواسط 1987، سازمان مجاهدین همه صفات یک فرقه را دارا بود. آن رهبری معظم خاص خود را داشت که به طور رسمی به او تحت عنوان " رهبر " اطلاق می شود و به طور غیر رسمی به او " امام حاضر " عنوان می دهند. مجاهدین سلسله مراتب خشکی بوجود آورده اند که بر اساس آن دستورات از بالا صادر می گردد و اولین وظیفه هر نیروی عادی و معمولی اطاعت بی چون و چرا و بدون هر گونه سوالی از سوی نیروها و کادرهای تشکیلاتی می باشد…
گزارش آقای وندی آرشرمن تصریح دارد، اگر چه شورای ملی مقاومت مدعی است که سازمانی دموکراتیک است اما عملکرد آن با لفاظی های آن همخوانی ندارد. به طور نمونه روشن نیست چه معیاری برای ذیصلاح بودن یک گروه یا فردی جهت عضو شدن در شورا وجود دارد؟ و نیز روشن نیست چه معیارهایی برای تمایز قائل شدن میان گروهها و افراد عضو شورا مورد استفاده قرار گرفته است که هر دو از حق برابر رای دادن برخوردار باشند؟… به دلیل آنکه ظاهرا عضویت در شورای ملی مقاومت از سوی مسئول آن، رجوی مشخص می گردد، مسئله مشروعیت سیاسی آن به زیر علامت سوال می رود. و رجوی سعی دارد شورای ملی مقاومت را با ابهام و به شکلی غیر دموکراتیک گسترش دهد. هدف این گسترش دادن ها، ظاهرا تلاشی است برای حفظ این ادعای شورای ملی مقاومت که این شورا در برگیرنده ی همه ی نیروهای سیاسی در حال مبارزه علیه رژیم مذهبی ایران است. اما پژوهشگران و متخصصین آگاه به امور ایران، این ادعا را به عنوان ادعایی نادرست رد می کنند. در میان اکثر کارشناسان که مسئولیت های شغلی شان مستلزم سفر به ایران و مباحثه با ایرانیان جلای وطن کرده و آشنایی با مجاهدین است، این توافق عام وجود دارد که مجاهدین از حمایت اندکی در میان ایرانیان برخوردارند… مجاهدین خودشان شرایط خفقان و سرکوبگرانه ای را در قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی در عراق پدید آورده اند… "
نیم نگاهی به گزارش معاون وزیر در امور قانونگذاری وزارت خارجه امریکا که به مجلس نمایندگان تحویل شده است بیانگر نگاه امریکایی به ماهیت مجاهدین و تفکر بسته و تمامیت خواهانه رهبری عقیدتی مسعود رجوی است، لذا پرسش ذهن جستجوگر و واقع بین این است، رهبران دارودسته ی رجوی چه جایگاهی در تحولات منطقه ای و معادلات سیاسی کنونی دارند؟ و آیا می توان برای فرقه ی مجاهدین ردی و اثری در عصر تحولات دموکراتیک متصور شد؟
آرش رضایی

خروج از نسخه موبایل