ایران، عراق و سازمان مجاهدین خلق

در بهار سال 2003 مجاهدین هنوز دارای توپ و تفنگ بودند و نیروی نظامی قوی ای را برای انجام عملیات مستقل در خاک ایران در اختیار داشتند. عملیات " فروغ جاویدان" سال 1988 که اندکی بعد از آتش بس میان ایران و عراق اتفاق افتاد از جمله این عملیات هاست. با اینکه سازمان مجاهدین در لیست گروه های تروریستی قرار دارد اما از حمایت پایتخت های بزرگ اروپایی برخوردار است. درست مثل واشنگتن که در آن نهادهای اعمال فشار مثل شورای ملی مقاومت،به مثابه ویترین افتخارآمیز سازمان مجاهدین ایجاد شده و فعالیت می کند تا آهنگ مخالفت با جمهوری اسلامی را بنوازد. سخنگویان رسمی آنها جایگاه ویژه ای در آنتن هایی مثل صدای امریکا دارند که برای فارسی زبانان برنامه پخش می کنند. حتی پیش از انقلاب اسلامی، وقتی که برژینسکی، رئیس جمهور "کارتر" را متقاعد می ساخت تا محمدرضا شاه را بخاطر سرسختی هایی که در زمینه نفت می نمود رها کند، امریکا به فعالیت های تروریستی مجاهدین برای ایجاد یک "جمهوری اسلامی متمایل به فدرالیسم" دامن می زد. گزینه "فدرال شدن" به وضوح در آیین نامه این جنبش نوشته شده است و منطق این سازمان بر اساس از هم پاشیدن ملت ایران برای ایجاد استان های مستقل است. این امر بدیهی است که علی رغم شکست سیاست های سی ساله امریکا در قبال جمهوری اسلامی و حتی منطقه خاورمیانه، با این حال اهدف کلی واشنگتن تغییری نکرده است و هیچ طرحی را کنار نگذاشته یا تغییر نداده است. با باز شدن پرونده اتمی ایران در سال 2004 میلادی، سازمان مجاهدین و رهبری آن دوران جدیدی را پیش روی خود دیدند. دورانی که جدا شدن اعضاء شورای ملی مقاومت از سازمان مجاهدین خلق ایران در آن، بی شک تقارنی اتفاقی نیست. از سویی بنظر نمی رسد که حفظ گروهی خلع سلاح شده در کردستان عراق فقط اهدافی بشردوستانه را دنبال می کند، در حالی که در ماه ژوئن سال 2007 مجلس عراق به خروج مجاهدین از خاک این کشور رأی داد. نباید فراموش کرد که دولت سابق امریکا نیز این گروه را که می تواند دوباره فعال شود،علی رغم خلع سلاح کردن همچنان در عراق نگه داشت. مجاهدین خلق یک گروه نظامی آموزش دیده است که می تواند در مدت زمان کوتاهی در تهاجمی علیه خاک ایران شرکت کند درست مثل عملیات بعد از آتش بس که باعث شکستی مفتضح نیز شد. هیچ چیز مانع نمی شود که فکر نکنیم چنین عملیاتی در حال حاضر که ایران در بحران بزرگ سیاسی بسر می برد دوباره تکرار نشود، بخصوص که این عملیات می تواند در صورت ایجاد شکاف امنیتی در غرب ایران، با همکاری گروه "پژاک" به انجام برسد.این فرضیه چندان هم نادرست نخواهد بود بخصوص اگر عملیات دیگری همزمان در خوزستان و بلوچستان هم به انجام برسد. شایان ذکر است که به مدت مدیدی در پایگاه اشرف عملیات شنود به منظور کسب اطلاعات سیاسی و نظامی برای پنتاگون و رژیم بعثی صدام، انجام می شده است. سازمان مجاهدین به کمک لابی های خود و نفوذی که در میان طبقات سیاسی اروپا پیدا کرده است، قادر است در موازات کانال هایی مثل "شین بت" در رسانه های بین المللی اخباری را تزریق کند و باعث می شود تا منابع واقعی آنان درسایه محفوظ بمانند. سازمان مجاهدین علی رغم اینکه نقش گردآورنده اطلاعات استراتژیک را بازی می کند اما در عین حال بلندگوی خوبی هم برای نشر اطلاعات و اخبار در راستای جوسازی با هدف تغییر رژیم می باشد، تا به این شکل شرایط را برای سوق دادن مردم ایران برای جدایی طلبی (فدرالیسم بازاری) فراهم کند. سازمان مجاهدین در مورد منابع اطلاعاتی خود به بخش های خصوصی اشاره می کند و ادعا می کند که اخبارش را از طریق ماهواره ها کسب می کند.از همین رو اولین افشاگری هسته ای ایران در سال 2002 توسط علیرضا جعفرزاده عضو مجاهدین در "فاکس نیوز" صورت گرفت. به همین ترتیب علی صفوی یکی دیگر از اعضای مجاهدین با احداث دفتر تحقیقاتی در لندن، با انگشت گذاشتن بر مواردی مثل حقوق بشر،تهدیدات تروریستی منطقه ای، افزایش سلاح اتمی،گسترش مذهب گرایی افراطی، ایجاد دموکراسی و چالش های اقتصادی، به آژانس بین المللی انرژی اتمی عکس های ماهواره ای را ارائه داد که حاکی از سرگیری فعالیت های غنی سازی ایران بود تا به این شکل کمپینگ جنگ طلبی ای که مجاهدین براه انداخته بودند به هدف خود نزدیک شود. کمپینگ بین المللی که بنا به گفته "برنارد کوشنر" وزیر امورخارجه فرانسه، دارای محتویات انفجاری است که می تواند آتش یک جنگ را روشن کند. با این حال، به نظر می رسد ماهیت واقعی این افشاگری ها در راستای همان فعالیت های بی ثبات کننده جمهوری اسلامی باشد. همان طور که قبلا هم اشاره شد، با فرض اینکه رژیم ایران تغییر کند سازمان مجاهدین می تواند حتی بصورت موقتی هم که شده در گذار بسوی تجزیه شدن خاک ایران، جایگاهی را در حکومت اشغال کند. سازمان مجاهدین بعنوان یک گروه نظامی و مشابه "پ کا کا " یکی از برگ های امریکا در مقابله پنهانی با ایران است، این موضوع تنها یک فرضیه نیست و بصورت واقعی سابقا در مورد "فدراسیون یوگوسلاوی" دیده شده است. امریکا پانزده سال وقت صرف کرد تا با استقلال کوزوو، قدرت یوگوسلاوی این فروشنده بزرگ سلاح به عراق را درهم بشکند. سازمان مجاهدین علی رغم از دست دادن پایگاه خود در عراق، همچنان بدلیل نفوذی که در نهادهای اروپایی و امریکای شمالی پیدا کرده است کارت بازی مهمی برای امریکا محسوب می شود. جدای از پادگان اشرف، حکومت امریکا می تواند از مجاهدین مثل "کنگره ملی عراق" استفاده کند یعنی همانگونه که بااستفاده از این ارگان حمله و اشغال عراق را توجیه کرد. صرف نظر از این واقعیت که 124 نماینده پارلمان اروپا با ارسال پیامی به باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا از وی خواسته اند تا به تقلید از اروپا نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست تروریستی خود حذف کند. ژان- میشل ورنوشه، آلتر اینفو
ترجمه از آریا ایران

خروج از نسخه موبایل