مدالی برای یک تروریست در فرانسه

هنوز بسیاری از مردم فرانسه به یاد دارند که در سال 2003 پلیس فرانسه طی یک عملیات گسترده به 13 پایگاه مجاهدین خلق در شهرهای مختلف این کشور، مریم رجوی، رییس شورای ملی مقاومت را به همراه 165 نفر دیگر از سرکردگان و کادرهای بالای این شورا را بازداشت کرده و آنها را به اتهام انجام فعالیت های تروریستی و حمله به سفارت خانه های ایران در شهرهای اروپا، پولشویی و برنامه ترور خارج شدگان از فرقه رجوی روانه زندان کرد. روز بعد از این بازداشت ها روزنامه «نیویورک تایمز» در مطلبی هدف دولت فرانسه را جلوگیری از انتقال کانون سیاسی ـ عملیاتی سازمان مجاهدین خلق از عراق به فرانسه عنوان کرد. و «پی‌یر دوبوسکه» مسئول سازمان اطلاعاتی فرانسه، در مصاحبه با روزنامه مزبور اظهار داشت:
«سازمان‌های اطلاعاتی فرانسه از پاییز گذشته متوجه ورود شمار روزافزون مجاهدین خلق و پس از [آغاز] جنگ عراق، متوجه ورود شمار زیادی از سربازان آن به فرانسه شدند… مجاهدین [خلق] یک کارخانة تولید رنگ را در شهر «سنت کوئن لامون» اجاره کردند و ضمن راه‌‌اندازی یک استودیوی تلویزیونی و نصب بشقاب‌های ماهواره‌ای، در حال تبدیل کردن آن به یک مرکز ارتباطات بودند…
مجاهدین برای حمله به سفارتخانه‌های ایران و سایر منافع این کشور در اروپا و ترور 25 نفر از اعضای سابق خود برنامه‌‌ریزی کرده بودند… این [سازمان] به هیچ‌وجه یک جنبش سیاسی و یک جنبش دموکراتیک و سیاسی نبود. این گروه خود را برای احیای دموکراسی در ایران آماده نمی‌کند. اینها گروهی کاملاً‌ افراط‌ گرا هستند. فرقه‌ای تندرو، فاقد هرگونه نظام دموکراتیک؛ فرقه کیش شخصیت در پیروی از رهبر» صحبت های این عضو ارشد اطلاعاتی فرانسه بیش از هر چیز این واقعیت را اثبات می کند که شورای ملی مقاومت چیزی نیست جز بخش دیگر از مجاهدین خلق که سال های طولانی است که از طرف بسیاری از کشورها در لیست گروهای تروریستی قرار گرفته است و مسئولین و مقامات دولتی و اطلاعاتی فرانسه آن روزها به وضوح از ارتباط و یگانگی شورای ملی مقاومت به سرکردگی مریم رجوی با سازمان مجاهدین خلق سخن می گفته و اسناد و مدارک مختلف نشان می دادند. این اسناد و بسیاری دیگر همگی گواه این واقعیت است که دولت فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به طور قطعی از تروریست بودن این گروه با خبر هستند و می دانند که اعضای این فرقه هزاران نفر را به قتل رسانده اند،همچنان که مروری بر سخنان و واکنش های دولتمردان فرانسوی در سال های گذشته به ویژه در سال 2003 بهترین سند برای اثبات این واقعیت است. مسئولین فرانسوی خوب به خاطر دارند که کسی که امروز به او مدال طلای شهر را به او اهدا می کنند کسی است که بعد از دستگیری در سال 2003 در دستوری از اعضای مجاهدین خلق خواست که به متمدن ترین شکل ممکن! که همان خود سوزی در معابر وانظار عمموی بود!، پرداخته و با این روش قرون وسطایی اعتراض بی معنی خود را به دولت فرانسه اعلام کنند.با این حال گویا دولتمردان فرانسوی و شخص «نیکلا سارکوزی» که در سال 2003 وزیر کشور فرانسه بود و با هماهنگی و اطلاع شخص او عملیات بازداشت مریم رجوی به همراه 165 نفر از اعضای رده بالای شورای ملی مقاومت صورت گرفت، به فراموشی دچار شدند که این روزها این گروه تروریستی با نام های مختلف به راحتی در خاک فرانسه به فعالیت های گذشته خود مشغول است و نه تنها از طرف دولت فرانسه محدودیتی برای این گروه صورت نمی گیرد که برخی از مقامات محلی فرانسه مانند شهردار مانی(آن وکسن) با حضور مریم رجوی سالنی را با نام سالن تهران افتتاح کرده و مدال طلای این شهر را به مریم رجوی اهدا می کند. مسئولین فرانسوی خوب به خاطر دارند که کسی که امروز به او مدال طلای شهر را به او اهدا می کنند کسی است که بعد از دستگیری در سال 2003 در دستوری از اعضای مجاهدین خلق خواست که به متمدن ترین شکل ممکن! که همان خود سوزی در معابر وانظار عمموی بود!، پرداخته و با این روش قرون وسطایی اعتراض بی معنی خود را به دولت فرانسه اعلام کنند. دستوری که توسط برخی از افراد بیچاره سازمان اجابت شد و تعدادی از اعضای این فرقه به دلیل اجبارهای فراوان صحنه های فجیعی را در مقابل پارلمان و برخی وزارت خانه های فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به نمایش گذاشتند. اینک سوالی که سال ها است بی پاسخ مانده این است که گروهی که روش ها و مدل های اعتراضات مدنی و متمدنانه اش خود سوزی اعضایش است، اعتراض های مسلحانه اش چگونه می تواند باشد؟ اعتراض هایی که سال ها است مردم بی گناه ایران و برخی از مردم عراق مزه آن را چشیده اند و بارها به طرق مختلف سعی کرده اند به گوش جهانیان به ویژه دولتمردان امروز فرانسه و کشورهای اروپایی برسانند. شاید بیان این نکته خالی از لطف نباشد که می گویند؛ کسی که باد بکارد طوفان درو می کند امروز، فعالیت های کشور فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی گواه این مدعا است فرانسه این روزها در دامن خود مار خوش خط و خالی را پرورش می دهد که تجربه فعالیت هایش در گذشته اثبات کرده است که به هیچ اصول و قائده ای پایبند نبوده و نیست و هیچ تضمینی نخواهد بود که این گروهک خطرناک در سال های آتی در اعتراض به حکم دادگاهی، تصویب قانونی و… دست به اقدامات تروریستی در خاک کشورهای اروپایی نزده و اعتراض خود را این گونه بیان نکند. به طور قطع این اقدام باعث تعجب بسیار ی از مردم فرانسه شده است مردمی که حوادث سال 2003 را به خوبی در ذهن خود ثبت کرده اند و مطمئنا این مردم نیز مانند بسیاری از مردم ایران با تعجب و حتما به زبان فرانسوی خود چیزی شبیه این مثال فارسی را بیان می کنند که بالاخره دولت فخیمه فرانسه، ما قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خروج از نسخه موبایل