صحنه های عاشورا را یزید زمان” رجوی” به خانواده ها نمایان می کند

اگر به تاریخ گذشته اسلام نگاه کنی و آن را در ذهن مرور کنی می بینی همان اتفاقات و صحنه ها به گونه ای دیگر تکرار می شود.چنانچه در روز عاشورا وقتی که امام حسین می خواست صحبت کند طرف معاویه و یزید فرمان می دادند که گروهی شروع به زدن طبل وشیپور کنند تا صدای آن مظلوم به گوش نیروهای تحت فرمانشان نرسد واگر صدا به گوش آن فریب خورده ها می رسید از جهبه آنها جدا می شدند. همان صحنه امروز در عراق جلوی کمپ فرقه رجوی , یزید زمان تکرار می شود و وقتی آدم به حرکت این فرقه فکر می کند صحنه های تاریخی به ذهنش می آید که امروز برای خانواده های مظلوم تکرار شده است , خانواده هایی که برای دیدار با فرزندانشان به عراق رفتند و در آنجا یک بلندگو به دست گرفته و نام بچه هایشان را صدا میزنند تا بچه های در زنجیر با خبر شوند که پدر, مادر, برادر یا خواهر ایشان برای دیدار آمده است و در مقابل فرقه رجوی برای اینکه صدای آنها به گوش اسیران نرسد دور کمپ بلندگو کشیده و با پخش ترانه و سرود می خواهد صدای خانواده ها را خاموش کند و با این کار جلو جدا شدن نفرات را بگیرد. اگر به تلویزیون این فرقه نگاه کنی فکر می کنی که آنها رئوف ترین کسانی هستند که از حقوق انسانها دفاع می کنند ولی وقتی از نزدیک وارد تشکیلات می شوی می بینی همان معاویه صفتانی هستند که در روبروی مردم کارهایی انجام می دهند و حرفهای فریبکارانه ای می زنند و در خفا بر علیه مردم , اینها همان رهروان معاویه هستند که همیشه در تاریخ تکرار شده و خواهد شد و اگر در مورد پیوستن نفرات به این فرقه تحقیق کنی خواهی دید که هر کدام را با یک فریب به دام خود کشید ه اند , به یکی وعده خارجه داده , به دیگری وعده آزادی , به آن یکی وعده زمین ری و به آن دیگری وعده پول داده و یکی را هم تهدید کرده است که همان سیاست معاویه است که می گفت با زبان و پول و زور (تهدید) می توان بر مردم حکومت کرد و امروز فرقه رجوی هم راه آنها را می رود و این به چشم دیده می شود , برای نمونه , بچه های ایرانی را که برای کار به ترکیه رفته بودند را با فریب و حیله و وعده فرستادن به خارجه آنها را به کمپ اشرف می آوردند و یا اسیرانی را که در بند صدام بودند وعده آزادی در عرض دو ماه را داده و آنها را به کمپ اشرف بردند و وقتی به نفرات قدیمی نگاه می کنی در فرقه به هر کدام وعده ای داده که هرگز به دست نمی آید ولی به هر حال آنها را فریب داده است و امروز به خاطر شرایط عراق به نفرات وعده پناهندگی در اروپا و امریکا را داده و همه مردم می دانند که نه اروپا پناهنده قبول می کند و نه آمریکا و چون نفرات به چیزی دسترسی ندارند فریب فرقه رجوی را می خورند.
اینها طرحهای معاویه هستند که رجوی برای رسیدن به قدرت مردم را تحریک و فریب می دهد. اگر داستانهای معاویه در آن زمان را در ذهن مرور کنید می بینید در فرقه رجوی همان تکرار می شود و مارک هایی که به خانواده ها زده است و مارک هایی که به جداشده ها می زند همان کلماتی است که در آن زمان عوامل معاویه بر خانواده های شیعی و امامان استفاده می کرد.مثل عوامل خارجی , رژیمی , خیانتکار , آیا این کلمات از آنها به رهبر عقیدتی شما(رجوی) نرسیده است و امروز برای همه استفاده می کنند و شبانه به منزل های آنها برای دادن وعده ای توخالی نمی روند؟
اگر همان موقع این ابزار و وسایل ارتباطی وجود داشت دیگر منتظر جواب پیک ها نمی شدند. فرقه رجوی شبانه به منزل خانواده ها تلفن می زند و می خواهد آنها را فریب دهد و یا شبانه به منزل جداشده ها می رود تا آنها را از طریق وعده پول دور خودش نگه دارد و آنهایی را که نه می گویند تهدید به مرگ می کند ولی چون قدرت معاویه در دست رجوی نیست نمی نواند بکشد فقط تهدید به مرگ می کند تا طرف را بترساند. اگرچه تاریخ ما شیعه ها سراسر تجربه است ولی چون در زندگی روزمره از آن بهره نمی بریم و استفاده نمی کنیم مجدداً به دام شما فرقه های معاویه صفت می افتیم و بعداً می بینیم که فریب خورده ایم. نه آن حرفهای فریبنده و نه این صحنه در داخل کمپ که یک روز آنها گوهران بی بدیل و روزی دیگر نفوذی و دیگر روز دشمن خلق و خدا هستند. اگر راه شما درست بود راه معاویه و یزید را نمی رفتید و شاید امروز شما در دل مردم جایی داشتید و آن اندک نفراتی که هنوز چهره کامل شما را ندیده بودند و فکر می کردند که حرف و عمل شما یکی است امروز چهره واقعی شما را دیدند و این بیانگر آن است که اگر معاویه زمان و یزید دوران(رجوی) مرز سرخ انقلاب دورن تشکیلات را کمی شل کند به دره تبدیل می شود به همین خاطر با بلندگو صدای مظلومان را خاموش می کند تا انقلاب مریم یا همان هند جگر خوار شکاف برندارد تا بتواند قلب های بیشتری را نشانه رود و جگرهای بیشتری را درآورد.
ای فرقه رجوی چهره شما – همان چهره معاویه و یزید است و تا امروز نقاب مظلومیت را بر چهره خود زده بودید ولی امروز آن نقاب کنار رفته و نگه دارنده نقاب صدام بود ولی چون حالا نیست برای همه چه هوادار , چه جداشده ها و چه خانواده ها چهره واقعی شما نمایان شده و این است تجربه تاریخ , که انسانها به مرور زمان شناخته می شوند که در کدام اردوگاه بودند و خط کی را برای انسانها دیکته می کنند , صدای ما را با مارک زدن می خواستید خاموش کنید نشد , صدای خانواده ها را با صدای بلندگوهای قوی نصب شده روی برج ها می خواستید خاموش کنید نشد , اگرچه اینها نفرات عاشورا نیستند ولی راه زینب را که افشاگری بود یاد گرفته ایم و ادامه می دهیم و از طریق سایت انجمن چهره واقعی شما را نمایان خواهیم کرد.
سعید

خروج از نسخه موبایل