تظاهرات روز جهانی کارگر و افتضاح فرقه رجوی

گزارشی از روز جهانی کارگر: پاریس اول ماه مه میدان رپوبلیک. روز شنبه از ساعت 1230 گروه های مختلف سندیکا های کارگر ی فرانسه شروع به تجمع در میدان کردند. دراین تطاهرات جهانی نیروهای سیاسی دیگر کشور ها هم حضور فعالی داشتند. تمامی سندیکا ها و نیروهای سیاسی فرانسه با یک نماد اعتراضیشرکت کرده بودند. دیگر شرکت کننده ها هم با پرچم کشورخود و یک نماد اعتراضی شرکت کرده بودند. شعار های هم برروی تراکتها نوشته بودند بجز، بز گر. در این روز اکثرگروه های ایرانی که شرکت کرده بودند: اعم از جنبش سبز، کرد ها، مارکسیت ها و ….. با یک شاخص بودن، آن هم پرچم سه رنگ ایران و عکس های از زندانیان شاخص کارگری و شعارهای در حمایت از کارگران بود. در حالی که صفوف منظم تظاهرات دسته دسته بنوبت داشت پیش می رفت. یکباره سروکله 10 الی 15 تن از عوامل و جیره خواران فرقه رجوی در این وسط پیدا شد. که بعضاَ سه – چهار تا پرچم و آرم رنگ و رو رفته فرقه بدست داشتند. نصف بیشتر آنها هم عوامل افغانی بودند، که مرغ عزا و عروسی آنها هستند. این عوامل را خانم لچک بسرفرماندهی می کرد و پیش می برد.(این خانم لچک بسردر مرکز فرقه در عراق فرمانده تیپ و معاون لشگر بود. در پاریس هم فرماندهی لشگر کشی ها و چماقداری لباس شخصی های فرقه به عهده وی است) وقتی که هموطنان این عوامل را دیدند اکثرا واکنش های تند و بدی نسبت آنها نشان دادند. که بعد از چند دقیقه اکثر بحث ها حول فرقه رجوی و مزدوری آنها برای امریکائی ها و غیره شکل گرفت. و بیشترین چیزی هم که باعث تنفر عمومی شد عمل کرد انها بود. این عوامل در یک محدوده با فاصله دو سه متراز هم دیگر با آرم و پرچم فرقه در صفوف دیگران قاطی شده بودند. که فیلم و عکس تهیه می کردند که در سایت های تبلیغی خود قرار بدهند. و آن دسته ها و صفوف را جز نیروهای خود خرج کنند، به برخی از صحبت ها اشاره کلی می کنم. یکی از برگزار کنندگان تظاهرات ایرانیان می گفت این ها دیگر چه موجوداتی هستند. چقدر باید ….. باشند که خودشان را در لاین اول که فرانسوی ها حرکت می کنند جائی داده اند. در حالی که ما هر چه توضیح دادیم حتی قبول نکرد که در لاین دوم برویم. یکی دیگر می گفت حرامزاده گی سیاسی هم یک حد ومرزی دارد اینها تمامی حد مرز ها را زیر پا گداشته اند. دیگری می گفت این ها دست آخوند ها را از پشت بسته اند به آخوند گفته اند زکی این ها دیگر چه موجوداتی هستند. آنهائی که تازه از ایران بیرون آمده اند و در گیر مسائل جنبش سیز بودند. هر کدام به نوعی اشاره می کردند که اینها بیشترین خیانت راهم در سال 1360 به نیروها ی سیاسی آن زمان که حیات داشتند. انجام دادند و باعث شدند که نیرو های تازه جوانه زده متلاشی شوند. به جنبش سبز به نوعی خیانت کردند و باعث اعدام بعضی ها شدند. به شهدا ش هم خیانت کردند و الان هم دارند آن شهدا را به نفع خودشان مصادره می کنند در حالی که اصلا َ ربطی به این گروه ندارند. نظرات زیادی نسبت به فرقه داده می شود که در این نوشته نمی گنجد. برای این فرقه جای بسی تاسف است که این قدر درمیان هموطنان حتی خارج از کشور مورد تنفر هستند. در هیچ کجا جایگاهی ندارند بجز در میان مواجب بگیران. از طرفی دیگر جای خیلی خوشحالی است که جوانان این مرز بوم،علی رغم بوقلمون صفت بودن این فرقه در فریب و نیرنگ گول حرف های بی محتوا ی آنها را نخوردند. و سره را از ناسره خوب تشخیص داند و جواب های خوبی هم به آنها می دهند.

خروج از نسخه موبایل