از تاورنی تا اشرف تناقض از حرف تا عمل

فرصتی دست داد تا سخنرانی بانوی سوم رجوی را به مناسبت 26ژوئن در شهر تاورنی که از طریق سیمای اختناق پخش شد را ببینم.در این مراسم که تحت عنوان همبستگی با اشرف برگزار شده بود خانم رجوی با نشخوار همان صحبتهای هزاران بار تکراری و تاریخ مصرف گذشته سعی کرد که با اشاره ای کوتاه به تجمع اعتراضی خانواده ها در طی چند ماه گذشته درمقابل پادگان اشرف که درحمایت واعلام همبستگی با شورشهای اعتراضی اعضای تحت اسارت و تلاش برای آزادی آنها صورت گرفته بود به این سادگی از این موضوع بگذرد.اگر چه نتوانست بغض و کین خود را نسبت به خانواده ها پنهان کند ودر منتهای رذالت واوج دنائت خاص خود خانواده ها یعنی پدران ومادران پیر وجگر سوخته ای که در طی ماههای گذشته از خانه و زندگی خود گذشته تا بتوانند بعد از سالیان فرزندان اسیر و در بند خود را از نزدیک ببینند را مزدوران وزارت اطلاعات نامید.البته این ادعای سخیف و بیشرمانه از طرف بانوی سوم و قبل از آن همردیف سومش تازگی ندارد.وآنها طی سالیان بغض و کین حیوانی خود را نسبت به خانواده ها با بیان و بکارگیری فرهنگ خاص خود یعنی خانواده کانون فساد است نشان داده بودند. بانوی سوم که در طی این سالیان با اجرای خمیه شب بازیهای موسوم به انقلاب ایدئولوژیک سعی کرده بود که خود را به قول خودش در بین ابر اعضا جا دهد.دراین راه با جدایی بیش از 1400نفر از اعضای سازمان در طی سالهای اخیر سرش بد جوری به سنگ خورد ه بود. درهراس از تاثیرات تجمع اعتراضی خانواده ها به روی اعضای مستقر در قراگاه اشرف که بر اساس اخبار موثق دریافتی منجر به بروز درگیریها وآشوب های داخلی و فرار اعضا گردیده بود در میتینگ تاورنی نیز نتوانست بی تفاوت از کنار موضوع بگذرد و بطرز ناشیانه ای در حالیکه در رسای آزادی سخن میگفت سوزش شدید خود را از این اقدامات اعتراضی خانواده ها نشان داد.اما سئوال اساسی از خانم رجوی که این چنین خود را شیفته آزادی نشان میدهد این است که اگر ریگی ته کفش ندارید لطف کرده ودر خلوت خود پاسخ دهید که:
1- آیا در دموکراسی مد نظرشما خانواده هاییکه قریب به نیم قرن از دیدن عزیزان خود محروم بوده وبه یمن آزادی ودموکراسی اعمال شده توسط شما در مناسبات پادگان اشرف از حق یک تلفن و یا یک نامه هم محروم بوده اند این حق را دارند که در مقابل قرارگاه اشرف تجمع مسالمت آمیز داشته و خواهان ملاقات علنی با عزیزانشان شوند؟
2- خانم رجوی آیا براستی اگر درخواست عادلانه ملاقات با عزیزان بعد از سالیان مزدوری است پس شرکت در عملیات مشترک با ارتش صدام در سرکوب انتفاضه مردم عراق وبه اسارت گرفتن سربازان ایرانی در نوار مرزی وتخلیه اطلاعاتی آنها ودادن اطلاعات شهرها جهت موشک باران وهمچنین دادن اطلاعات مربوط به زیر ساختهای اقتصادی کشور چیست؟
3- خانم رجوی اگر رنج و خستگی ناشی از هزاران کیلومتر مسافرت در بدترین شرایط جوی وعلیرغم انواع بیماریها برای دیدن جگر گوشه های که صد البته با پذیرش انواع و اقسام فحش های رکیک و پرتاب آب دهان از طرف نیروهای دست نشانده شما که با شیوه های دموکراتیک ومنتهای آزادی صورت میگرفت مزدوری است پس حضور آقای بولتن سفیر سابق آمریکا (وببخشید امپریالیزم آمریکا)در میتینگ شما را چگونه معنا میکنید همان آقای بولتونی که سالیان قبل (اگر به بیماری فراموشی دچار نشده باشید) وقبل از اینکه در بن بست مرگبار سیاسی واستراتژیکی گرفتار شوید بطوریکه به دریوزگی یانکی ها نیفتید سرکوچه در کمینش نشسته بودید تا خونش را برزمین بریزید.(سرکوچه کمیته مجاهد پرکینه –امریکایی برون شوخونت روزمینه).خانم رجوی این نه های شما به حکومت اجباری.حجاب اجباری.این اجباری فقط مختص به میتینگ تاورنی وخیل شرکت کنندگان درآن که خودت بهتر میدانی با اتوبوس های مجانی وپرداخت هزینه های خورد وخوراک به پیک نیک چند روزه آمده اند میباشد به مناسبتهای داخلی پادگان اشرف هم مربوط میشود.چون این نیروها ی تحت اسارتی که مجبورند ساعتها در سالن اجتماعات پادگان اشرف تجمع کنند از این بابت تا بن استخوان به این اجباری نه میگویند چون آنها با پوست وگوشت وبرای سالیان مجبور بوده اند که برای خواندن نماز اجباری وبدون اینکه اعتقادی به آن داشته باشند خواب را برخود حرام کنند اعضای زن تحت اسارت شما درپادگان اشرف چگونه این نه شمارا به حجاب اجباری باور کنند وقتی که خودآنها در مناسبات شما حتی در حضور دیگران زنان سازمان حق ندارند که روسری از سر بردارند؟ ازملاقات حضوری وبه تنهایی با یک مرد از اعضا یا سوار شدن بر خودروی مردان و یا غذا خوردن در سالن غذاخوری مشترک ویا حتی دیدن مسابقات ورزشی مردان محرومند و مجبورند در صورتیکه دست از پا خطا کنند وبصورت اتفاقی با یک مرد تنها شوند دهها صفحه گزارش تناقض البته از آن روی سکه اش یعنی جیم نوشته شود و بصورت فاکت با نقطه آغاز مشخص در نشست غسل هفتگی ودر حضور دهها نفر بخوانند خانم رجوی چگونه این نه شما به حکومت اجباری را باور کنند در حالیکه در حکومت اجباری شما در قرارگاه اشرف اعضا حتی حق انتخاب سرتیم خود را ندارند وهمه کس وهمه چیز از ساعات خواب وخوراک تا چگونه وبه چه چیز فکرکردن را شما وحکومت خود ساخته تان برایشان انتخاب میکنید؟
خانم رجوی لطفا برای یک بار هم که شده یک لحظه با خودتان صادق باشید وبگویید وقتی که در میتینگ تاورنی دم از آزادی میزدی دچارتناقض ولحظه نشدی که وقتی نیروهای تحت اسارت شما در پادگان اشرف سخنان شما را درباره آزادی میشنوند وبعد روی خودشان ببرند وبه ریش شما ببخشید به آن چهره هزاران بار رنگ و لعاب شده شما میخندند که کدام آزادی؟
خانم رجوی منظورتان از آزادی همان آزادی است که هر یک از نیروها که خواهان جدایی از سازمان وحق انتخاب مسیر آینده زندگی میشد را آزاد گذاشتی که بین ماندن در مناسبات سرکوب گرایانه وخفقان آور شما و شکنجه گاه مخوف ابوغریب یکی را انتخاب کنند؟
منظورتان از آزادی یعنی شرکت در شوهای تلویزیونی واظهار ندامت و پذیرش مارک مزدوری رژیم ایران وبعد اسارت در زندانهای بنگالستان وعسکری زاده است؟
خانم رجوی نکند منظورتان از آزادی انتخاب آزادانه عبور از مناطق مین گذاری شده نوار مرزی که محل تبادل نیروهای ناراضی با اسیران عراقی است وافراد را درانتخاب بین ماندن در قرارگاه اشرف ویا رفتن روی میادین مین وتکه تکه شدن آزاد گذاشته بودید؟
خانم رجوی از آنجاییکه بدلیل تجارب سالیان در مناسبات شما بخوبی با ماهیت و خلق وخوی شما آشنایی دارم ومعتقدم که شما با واژه آزادی هیچگونه سنخیتی ندارید ولی به حرمت موی سپید صدها پدری که ماههاست شب وروز در مقابل پادگان اشرف در انتظار ملاقات با عزیزانشان لحظه شماری میکنند ولی تا این لحظه با نه شما مواجه هستند و به اقدام صدها مادر و پیر و جگر سوخته ای که دیگر نه لبخندی برلب ونه اشکی در چشم دارند وچشمان بی فروغ آنها ماههاست که در انتظار دیدن جگرگوشه هایشان ثانیه ها را میشمارند ازشما دعوت میکنم که اگر سرسوزنی به شعارهایتان بخصوص در رابطه با آزادی اعتقاد دارید درب پادگان اشرف را به روی خانواده ها بگشایید واجازه دهید که خانواده ها با حضور ونظارت نمایندگان سازمانهای بین المللی وبدور از شانتاژ و کنترل عینی و ذهنی با فرزندانشان ملاقات کنند تا آن وقت برهمگان حقانیت این ادعا که اعضای سازمان خواهان ملاقات با خانواده ها هستند یا نه معلوم شود؟ در غیراین صورت بی شک آه دل ولعن ونفرین این پدر ومادران پیر گریبان شما را خواهد گرفت واین قانون تکامل واراده حاکم برهستی است که مشخص کند مزدور کیست؟
علی اکرامی

خروج از نسخه موبایل