مسعود رجوی؛ خسره الدنیا و الاخره

چند روز پیش روی سایتی خواندم که مسعود رجوی فوت کرده است. صرف نظر از اینکه این خبر درست باشد یا درحد یک شایعه باشد بازتاب این خبر قابل توجه بود. آنهایی که مربوط به نسلهای دهه70 به بعد بودند که اصلا نمی شناختند و براشون بی اهمیت بود. یا اگرهم اسمی از مجاهدین شنیده بودند تصویر یک گروه تروریستی و فرقه ای در ذهن داشتند و او را با کسی مثل عبدالمالک ریگی قیاس می کردند. ولی آنهایی که به نسلهای قبل ازانقلاب 57 بر می گشتند و سن وسال بیشتری داشتند و آشنا بودند با نام رجوی و مجاهدین به جمله خسره الدنیا و الاخره اکتفا می کردند. کسی که دم ازخدا و خلق قهرمان می زد، دم از دمکراسی و حق انتخاب آزاد، دم از آزادی بیان و ادعای روشنفکری داشت.
به مرور زمان و در اثر عدم تشخیص درست راه از بیراه و به دلیل عدم توانایی حل و فصل درست مسایل روز رفته رفته تمام ارزشها و شعارهای خودش را بدست فراموشی سپرد و صرفا برای ادامه حیات سیاسی و ارضای فردیت بی نظیر خویش تصمیماتی گرفت که جز تباهی چیزی برای او و نیروهایش به همراه نداشت. مسعود رجوی تشنه قدرت و به طور جنون آمیزی عاشق خودش بود. و برای رسیدن به آنچه می خواست از هیچ جنایتی فرو گذار نمی کرد. تصمیمات غلط یکی پس از دیگری. ازاعلام جنگ مسلحانه تا رفتن به عراق و دادن دست دوستی با دشمن مردم ایران. انجام عملیاتهای تروریستی و کشتن حتی افراد غیر نظامی، به نابودی کشاندن خانواده های نیروهای خودش ومجبور کردن آنان به طلاق و دهها جرم و جنایات دیگر که اگر بطور جداگانه تک تک تصمیمات وی را مورد بررسی قراردهیم رد پای منافع شخصی او به وضوح دیده می شود. او برای رسیدن به منظور خود حتی به همسر اولش یعنی اشرف ربیعی و بالاترین مسئول و فرمانده سازمان یعنی موسی خیابانی هم رحم نکرد. در اواخر سال 60 بدلیل جو امنیتی کشور بر هر کسی واضح بود که ماندن در ایران و فعالیت کردن تقریبا غیر ممکن است ولی رجوی خودش فرار را بر قرار ترجیج داد و آنان را برای ادامه جنگ مسلحانه در کشور جا گذاشت تا بلکه با کشته شدن آنان چهره ای مظلوم از خود به نمایش بگذارد.اما به سال همسر و دوست و هم رزمش نرسیده مجددا لباس دامادی به تن کرد و این بار با دختر نوجوان بنی صدرازدواج نمود. او که در امر ازدواج و تعویض همسر تخصص خاص دارد معلوم نیست که چرا اینکار را برای نیروهای خودش حرام و گناه کبیره کرده است. البته جواب این سوال را خودش بارها با وقاحت خاص خودش داده بود همه باید او را دوست داشته باشند. و دراعماق قلب و ضمیر همه فقط باید نام رجوی باشد و بس! از این صحبت ها که بگذریم این موضوع ذهنم را به خودش مشغول کرده بود که چقدر بده کسی بعد از مرگش مردم بگویند خسره الدنیا و الاخره شد و او را با شخصی جانی و منفور مثل عبدالمالک ریگی قیاس کنند و دوست داشته باشند که خبر درست باشد. آنهم پدر و مادر نیروهای خودش. همانهایی که رجوی با ناجوانمردی به آنان دشنام و ناسزا داد و آنچه شایسته خودش بود را به آنها گفت. حالا اینکه خبر مرگ رجوی درست هست یا نه رو کاری ندارم ولی این جمله در رابطه با رجوی گفته می شد که خسره الدنیا و الاخره شد.

خروج از نسخه موبایل