توضیح در خصوص خبر مربوط به آقای مرتضی بدن آرا مرز دشتی

در گزارش گفتگو با آقایان مرتضی بدن آرا مرز دشتی و علیرضا عینکیان که به تازگی در اقدام های جداگانه ای از پادگان فرقه ای اشرف فرار کرده اند خبر از فوت مادر گرامی آقای دشتی دادیم. بعد از درج این خبر، از سایت انجمن نجات از قول انجمن نجات گیلان مطلع شدیم که مادر ایشان در قید حیات بوده و با دیگر فرزندان خود زندگی می کند. متعاقب اطلاع از این امر بی صبرانه به سراغ آقای دشتی در هتل محل اقامت وی در بغداد رفتیم و موضوع را با او در میان گذاشتیم. آقای دشتی گفت که بعد از فرار از پادگان اشرف در پی کسب اطلاع و وصل ارتباط با خانواده اش بوده و پس از تحقیقاتی که انجام داده اینطور متوجه شده است که مادرش فوت کرده است. او گفت از زمانی که کشور را به قصد یافتن کار و کمک به خانواده اش ترک کرده و سپس در ترکیه در دام فرقه رجوی افتاده است اطلاعی از وضعیت آنان نداشته است. به هرحال با کمک انجمن نجات ارتباط تلفنی آقای دشتی با خانواده اش برقرار شد و فرزندی رنج کشیده با مادری که تصور می کرد فوت کرده و مادری چشم انتظار بعد از سالها با فرزند گم شده اش صحبت کردند و دل هر دو شاد شد. لحظه تماس آنان و شنیدن صدای یکدیگر جدا وصف ناشدنی است. فلسفه وجودی بنیاد خانواده سحر وصل اعضای خانواده ها با یکدیگر است. از این که این اشتباه در خبررسانی پیش آمد پوزش می طلبیم و همینطور از دقت و توجه انجمن نجات گیلان و اینکه سبب وصل ارتباط مادر و فرزندی که هیچ نشانه ای از یکدیگر نداشتند شد قدردانی می نمائیم.
باشد که تمامی مادران و پدران و خانواده های چشم انتظار بزودی زود به وصل عزیزان خود نایل گردند و غم هجران سالیان سال به پایان برسد. برای آقای دشتی و مادر گرامیشان و همه خانواده ها آرزوی موفقیت می کنیم. لازم به ذکر است که آقای دشتی در خلال گفتگوها در خصوص اهمیت پخش دو پیام صوتی خانم بتول سلطانی صحبت کرد. این دو پیام البته تأثیرات بسیار مثتبی بر روی خانواده های متحصن در برابر دروازه پادگان اشرف نیز داشت. تقاضای خانواده ها اینست که جداشدگان مستقر در اروپا نسبت به حمایت و پشتیبانی از آنان سرد نشوند و ساکت ننشینند. آنان می گویند که هرگز در راهی که قدم به آن گذاشته اند خسته و ناامید نخواهند شد و انتظار دارند کسانی که خود جهنم رجوی را تجربه کرده اند تا زمانی که رفقایشان در اسارت هستند از پای ننشینند.

خروج از نسخه موبایل