افراد اسیر در چنگال فرقه رجوی در حقیقت قربانیان او هستند – فصل نهم
در قسمت قبل نکاتی در رابطه با تبادل اسرا ما بین ایران و عراق بیان شد. من متوجه شدم که تبادل شامل ما نخواهد شد. چرا که ما امانت سازمان در نزد صدام بودیم. باید می پذیرفتیم که تا مسعود رجوی و صدام حسین هستند باید در زندان بمانیم و هیچ روزنه امیدی نخواهد بود. […]
افراد اسیر در چنگال فرقه رجوی در حقیقت قربانیان او هستند – فصل هشتم
در قسمت قبل درباره زندان فضیلیه و انتقال من و تعدادی دیگر از اعضای ناراضی به آنجا توضیحاتی ارائه دادم. این زندان از مخوف ترین زندان ها است که فاقد هر گونه امکانات رفاهی و بهداشتی و غذایی بود. این زندان برای آدم های عادی یک بازداشتگاه موقت و چند روزه بود ولی برای ما […]
تعهدنامه هایی که سازمان مجاهدین به زور از ما می گرفت
در تشکیلات رجوی، گاه و بیگاه و با مناسبت و بی مناسبت از ما تعهد می گرفتند. در واقع تصمیمات سازمان را به زور به خورد ما می دادند و برای محکم کاری تعهد می گرفتند. خاطرم هست، بعد از انتخاب مریم قجر به عنوان رئیس جمهور منتخب من گزارشی در این باره ندادم. به […]
نحوه شکل گیری رفتارهای جدید در اعضای مجاهدین خلق – قسمت هشتم
در قسمت قبل، نشست های پرچم در مناسبات مجاهدین خلق را با هم مرور کردیم. نمونه هشتم: نشست های صبر و پایداری در سال ۱۳۸۲ این نشست ها بعد از سقوط صدام و خلع سلاح و بلاتکلیفی که سازمان در آن بسر میبرد و از سوی دیگر سرازیر شدن خانواده ها به قرارگاه اشرف برای […]
با تعهد نامه ات دفنت می کنیم!
من طاها حسینی هستم. قبلا در خاطراتم اشاره کرده بودم که سازمان مجاهدین خلق توسط عواملش مرا در ترکیه فریب دادند و به عراق منتقل کردند. وقتی وارد مناسبات سازمان شدم، دنیای عجیب و غریبی را دیدم که تحملش برایم سخت بود. از زندگی تکراری و خشک درون تشکیلات خسته شده بودم و به همین […]
به بهانه سالگرد حمله به برج های دو قلو در آمریکا
20 شهریور سال 80 دقیقا یک ماه و اندی از زندانی شدن من در زندان انفرادی فرقه در کمپ اشرف می گذشت و من به جز چهار دیواری اتاقی که در آن بودم، خبری از دنیای بیرون نداشتم. یادم هست چند روز بعد از آنکه به این زندان منتقل شدم و داشتم از تنهایی کلافه […]
سازمان مجاهدین خلق از رویاهای شیرین کودکانه تا واقعیت های تلخ واقع بینانه – قسمت اول
15 شهریور 1403 وارد شصتمین سال بنیان گذاری مجاهدین خلق شدیم. سازمانی که رهبری آن در حال حاضر با مسعود و مریم رجوی است و از سال 82 زنده بودن مسعود رجوی در پرده ابهام قرار دارد، و در نبود او مریم رهبری این سازمان را برعهده دارد. از 15 شهریور 1396 مسئول اولی آن […]
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت پایانی
در قسمت قبل از نشستی که برای شکری برگزار کردند گفتم. او گفت با ورود سازمان به فاز نظامی و انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و موج ترورها من هم دستگیر شدم و به زندان افتادم. شکری ادامه داد: بارها تا مرز اعدام رفتم، تا اینکه بعد از آزادی از زندان […]
هدف مجاهدین خلق از تعهدنامه های اجباری
زمانیکه در اشرف در عراق اعلام جدایی کردم، سران مجاهدین خلق با ترفندهای مختلف می خواستند که من را نگه دارند. مثلا می گفتند که ما خودمان آنهایی که درخواست جدایی دارند را به خارج می فرستیم که در دام رژیم ایران نیفتند و به این شیوه از من تعهد گرفتند که مدتی صبر کنم […]
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت دوم
در قسمت قبل از شکرالله بچه اصفهان گفتم که در گوشه کتابخانه او را به مشت و لگد گرفته بودند. بر سرش فریاد میزد هر کسی که به انقلاب خواهر مریم خیانت کند حکمش اعدام است! میدانی چه خیانت بزرگی را مرتکب شدی؟ تو اکنون فردی ضدانقلابی شده ای که در مقابل رهبری ایستاده ای! […]
آتابای: دو سال پیش در چنین روزی
پنجشنبه دهم شهریور سال ۱۴۰۱ صبح زود پس از نماز منتظر بیدار شدن سایرین نشدم، یک بار دیگر هر آنچه فکر میکردم در کمد باشد بعنوان مدرک استفاده شود را چک و بازرسی کردم. و حتی لباسهای اضافه را داخل کیسه زباله گذاشته بلافاصله به پشت آسایشگاه منتقل کردم . یک بار دیگر کوله ای […]
افراد اسیر در چنگال فرقه رجوی در حقیقت قربانیان او هستند – فصل هفتم
رجوی خود فروخته برای سر به نیست کردن اعضای مخالف در تشکیلات خود از هیچ جنایتی دریغ نکرد. رجوی بعد از چشیدن طعم شکست مفتضحانه، خط “دیگر جدا شده صادر نمی کنیم و دیگر جدا شده نداریم و از این به بعد بطور جد با این فرهنگ جدا شده به عنوان یک استراتژی مبارزه می […]