ما حاضر به پرداخت هزینه درمان و مداوای فرزندانمان هستیم – قسمت سوم

* در ادامه این جلسه آقای ایرج صالحی یکی دیگر از کادر قدیمی سازمان که سالیان در مناسبات اشرف حضور داشت برای حاضرین در جلسه در رابطه با اهمیت فعالیت بیشتر خانواده بیان داشتند:
به نظر من فعالیت خانواده در شرایط حاضر خیلی مهم است. رجوی جلاد هدفش این است که هر جور شده همه را به کشتن بدهد. یکی از راه هایی که بچه ها بخواهند برگردند این است که سازمان های بین المللی بیایند این ها را ثبت نام کنند. سازمان اجازه نمی دهد ولی می گوید که بایستی گروهی برویم و گروهی هم هیچ کشوری به آنها اجازه اقامت نمی دهد.
در فعالیت اخیر هم وزیر خارجه عراق به کشورهای اروپایی گفت شما اگر این قدر دلتان به حال مجاهدین می سوزد بیائید آنها را ببرید. چرا خودتان حاضر نیستید و می گوئید اینجا بمانند ولی خودتان نمی پذیرید؟ پس تنها راه برای نجات بچه ها رفتن آن ها به صورت فردی می باشد تا آنان بتواند برای آینده خود تصمیم بگیرند. پس نقش خانواده و همین فعالیت هایی که می کنید بسیار تعیین کننده است تا پای سازمان های بین المللی به میان کشیده شود تا جان بچه ها را نجات دهند.

* آقای عبدالله افغان یکی دیگر از بازگشته شرکت کننده در این جلسه در رابطه با شاخصه های منفی رجوی پلید برای حضار توضیح داد:
آنچه که در طول چند سال حضور خود در اشرف دیدم، مهمترین شاخصه رجوی در این است که اگر تیغ به گردن خودش نزدیک شود قیمت از دیگران می گیرد. این پروسه ای که از زمان شاه داشت. چرا مرکزیت سازمان در زمان شاه اعدام شدند ولی او اعدام نشد؟ در زمان صدام هم که مسئله مرصاد را پیش آورد و قرار بود او هم بعنوان پیشوا تا آخرین لحظه با بچه ها باشد ولی به بغداد فرار کرد و بچه ها را به کشتن داد.
این بار هم می خواهد قیمت را از اعضا بگیرد و برای حفظ و بقای خود از نفرات سپر انسانی درست کند ما نباید بگذاریم که این اتفاق بیفتد.
برایم جای تعجب بود که یکی را در سیمای مجاهدین نشان دادند که زخمی شده بود که من خودم در قرارگاه به دلیل بریدگی اش شش ماه برایش در آسایشگاه غذا می بردم و چون مسئله دار بود دیگر هیچ کار و مسئولیتی نداشت ولی سازمان خروج را ممنوع کرده بود.و علی رقم این که حضورش دیگران را مسئله دار می کرد سازمان با همان وضعیت او را برای لشکر سیاهی نگه می داشت. خیلی از بچه ها را می شناسم که همین طور بودند پس باید توجه کنیم که پیچیدگی مسئله هم در همین است. سازمان همیشه اول افراد مسئله دار را قربانی می کند. در این لیست کشته ها و زخمی های اخیر سازمان را نگاه کنید، یک دانه از اعضای شورای رهبری در میان آن ها نیست نه از عباس داوری، محمود عطایی، فهیمه اروانی، صدیقه حسینی و حسین مدنی و همه آنهایی که در تلویزیون می آیند خبری نیست. همه از نفرات پائین و مسئله دار بودند آنان در اطاق هایشان نشسته و دستور کشته شدن را به دیگران می دادند.
* آقای اسماعیل قبادی برادر یکی از اسرای فرقه خانم مهین قبادی در رابطه با سپر بلا قرار دادن اعضا توسط رجوی برای حاضرین جلسه بیان داشت :
البته این بار رجوی افراد مسئله دار را جلو فرستاد تا کشته شوند تا خوراکی شود برای تبلیغات آن ها.
او هم چنین در رابطه با اتهام رجوی به خانواده ادامه داد:
باید از رجوی پرسید چرا خودت را پنهان می کنید و خانواده ها را متهم به شراکت در حمله به اشرفیان می کنید؟
چرا حاضر نیستید حتی یک لحظه جلوی پدران و مادران پیر اعضای خودت حاضر شوید و به آن ها پاسخ دهید که به چه دلیل خانواده نبایستی فرزندان شان در اشرف را ببینند و یا با آن ها ملاقات کنند؟
مگر غیر از این است که شما عزیزان آن ها را به شیوه و شگردهای مختلف از آن ها جدا کردید و در اسارت گاه خود به زور نگه می دارید؟
* آقای مصطفی فرد یکی دیگر از خانواده هایی که برای آزادی برادرش مهدی فرد که سالیان در چنگال رجوی در اشرف گرفتار می باشد تلاش دارد، در پاسخ به اتهام رجوی ملعون بیان داشت:
چطور ممکن است که این همه سال در تلاش باشیم تا عزیزان اسیر مان را از چنگال رجوی نجات دهیم و یا حتی برای یک ملاقات چند ساعته روزها مشکلات و مصائب را به جان بخریم و جلوی درب اسارت گاه رجوی بایستیم، ولی حاضر باشیم که بپذیریم که ما باعث حمله عراقی ها به قرارگاه باشیم.
* خانواده ها که شدیدا از شیادی و فریبکاری رجوی خشمگین و شاکی بودند شدیدا به به اتهام وارده به آنان معترض بودند و هر کدام سعی داشتند به نوعی به پاسخ به این ادعای کثیف او، در این جلسه برای حاضرین صحبت کنند که در این رابطه آقای عبدالمناف شعبانی یکی دیگر از خانواده هایی که برای آزادی برادرش در تلاش است در این جلسه اظهار داشت:
خانواده ها خواستار آزادی فرزندان شان هستند. چطور خانواده ای که با تحمل هزار و یک درد سر و گرفتاری به بیابان های عراق می روند تا لحظه ای عزیز خودش را ببیند حاضر است تا چراغ سبزی برای حمله به آن ها شود این هم نوع دیگری از دجالیت رجوی می باشد. پدر و مادرم بعد از 23 سال چشم انتظاری دیگر توان حتی آمدن جلوی زندان اشرف را ندارند. رجوی مدعی ادامه دهنده راه حسین می باشد آیا راه حسین این است که به پدر و مادر پیری که حتی حاضرند از فاصله ای دور عزیزان خود را ببینند، از طرف رجوی مورد توهین و آزار و اذیت قرار گیرند و متهمم به جاسوسی و مامور وزارت اطلاعات و همکاری با ارتش عراق برای کشته و زخمی شدن فرزندان شان شوند؟ آیا این همان آزادی وعده داده شده رجوی هاست؟ در کجای آئین حسین توهین و اذیت و آزار به پدر و مادر سفارش شده که رجوی ها این گونه به آن عمل می کنند؟
* آقای محمد علی صمدی یکی دیگر از خانواده های فعال برای آزادی اسرای اشرف در تکمیل بیانات آقای شعبانی اظهار داشت:
مگر غیر از این است که امام حسین در شب تاسوعا پس از سخنرانی چراغ ها را خاموش کرده به همه یارانش گفته بود فردا همه ما شهید خواهیم شد پس هر کسی که می خواهد می تواند در تاریکی شب برود. حال اگر رجوی مدعی این راه است چرا عزیزان ما را به زور نگه می دارد و آنها را سپر بلای خود و افکار فرقه ای اش می کند و آنها را به کشتن می دهد؟
ادامه دارد…

خروج از نسخه موبایل