وقتی کفگیر به ته دیگ می خورد

چند روز پیش سایت فرقه رجوی را مشاهده می کردم با مقاله ای روبرو شدم تحت عنوان (نور مراد و کاشت نهالها) جدا شدگان از فرقه رجوی به خوبی نور مراد را می شناسند از آنجایی که نور مراد سن بالایی داشت مسئولیتی به نور مراد داده نمی شد در واقع در اختیار خود بود برای گذراندن ساعات روزانه بیل را بر می داشت و شروع به راه اندازی باغچه می کرد بیگاری خوبی بدون در نظر گرفتن سن او از او می کشیدند واقعا فرقه رجوی چقدر خوار و ذلیل شده که دست کرده ته دیگ چیزی پیدا نکرده و در رابطه با نور مراد مقاله نوشته است تا آنجایی که من یادم است نور مراد و فرد دیگری بنام عمو قُلی این دو بارها اعلام جدایی خود را به فرقه اعلام کرده بودند سران فرقه بطور جدا گانه برای آنها نشست برگزار می کردند به آنها گفته بودند اگر می خواهید از ما جدا شوید شما را به زندان ابوغریب منتقل می کنیم و می دانید در ابوغریب چه بلایی بر سرتان می آورند شما را زنده نمی گذارند از ترس مجددا به مناسبات فرقه رجوی بر می گشتند به آنها گفته بودند کسی در مناسبات با شما کاری ندارد در نشست های غسل و عملیات جاری هم شرکت نکنید نکته خنده دار اینجاست در سایت فرقه رجوی عکس نور مراد را در کنار باغچه و عصا بدست باغچه مربوط به لیبرتی نبود عکس قدیمی در پادگان اشرف است از نقل و قول نور مراد در مقاله گفته شده که نور مراد می خواهد با باغچه و عصایی که در دست دارد جمهوری اسلامی را سرنگون کند که هر مرغ پخته را به خنده می اندازد. همین نور مراد در یکی از نشست های جمعی میکروفن را در دست گرفت و به رجوی گفت برادر خواهر مریم را به من بدهید خودم به تنهایی او را به تهران می برم در نشست همه زدن زیر خنده از جمله خود رجوی. و در حال حاضر نور مراد در فرقه رجوی دُم خروس آن بالازده و مدعیست می تواند سرنگون کند. رجوی و سرانش بایستی فکری به حال خودشان بکنند که چراغشان در حال خاموش شدن است سرنگونی باشد پیشکش آنها.
اراک
 

خروج از نسخه موبایل