من و مادرت به گردن تو حق داریم هر چه فکرش را می کنم برای چی و برای چه هدفی زندگی خودت را متلاشی کردی به نتیجه ای نمی رسم که ذهن مرا قانع کند و مدام با مادرت در این فکر هستیم چگونه چندین سال در دام کسانی افتاده ای که فقط دارند به وسیله شما اهداف خودشان را پیش می برند و اجازه به تو نمی دهند یک تماس تلفنی و یا یک نامه برای ما ارسال کنی.
سلام پسرم! امیدوارم که حالت خوب باشد. از ملاقاتی که سال 82 در پادگان اشرف با شما داشتم چند سال گذشته است و تا به حال نه تماسی با ما داشتی و نه نامه ای برای ما ارسال کرده ای که از وضعیتت با خبر شویم اگر از احوال اینجانب و مادرت با خبر شوی من احوال درست و حسابی ندارم و خیلی مشتاق این هستم اگر شده یک بار دیگر تو را ببینم نمی دانم به آرزویم می رسم یا خیر. آیا حق پدر و مادرت این است که چند سال احوال ما را نمی گیری. من و مادرت به گردن تو حق داریم هر چه فکرش را می کنم برای چی و برای چه هدفی زندگی خودت را متلاشی کردی به نتیجه ای نمی رسم که ذهن مرا قانع کند و مدام با مادرت در این فکر هستیم چگونه چندین سال در دام کسانی افتاده ای که فقط دارند به وسیله شما اهداف خودشان را پیش می برند و اجازه به تو نمی دهند یک تماس تلفنی و یا یک نامه برای ما ارسال کنی. کسی که بدترین جرم را کرده و در زندان بسر می برد تماس تلفنی را از او نگرفته اند و در مقابل تو همه چیزت را گرفته اند و حاضر نیستند اجازه دهند یک تماس چند دقیقه ای با ما بگیری. آیا در دام کسانی که افتاده ای پدر و مادر دارند؟ اصلا می دانند پدر و مادر یعنی چی و یا شاید فکر می کنند که از زیر بوته بعمل آمده ای واقعا تو چه زندگی در عراق داری صبح تا غروب کار می کنی و در جیب کسانی می ریزی که عمر تو را به تباهی کشیدند. هنوز دیر نشده تصمیم عاقلانه ای برای خودت بگیر اجازه نده کسی برای تو تصمیم بگیرد من و مادرت همیشه برای تو دعا می کنیم که هر چه زودتر به آغوش ما بر گردی یک بار هم که شده تو را از نزدیک ببینیم.