متن مصاحبه ای که جنایات بی شرمانه ی فرقه رجوی را به روایت شاهد عینی شرح میدهد!
۱-یک بیوگرافی کلی از خودتان بیان کنید؟
۲-شما چگونه و در چه سالی با فرقه ی رجوی آشنا شدید و چند سال هوادارشان بودید؟
من سال پنجاه توسط روحانی جلال گنجه ای با سازمان آشنا شدم تا سال ۲۰۰۳ هوادار سازمان بودم
۳-آقای محمدی چند سال پیش فیلمی از شما پخش شد که برای حمایت از این فرقه قصد خودسوزی داشتید یعنی در این اندازه آنها را قبول داشتید که حاضر بودید جانتان را هم برایشان بدهید؟ یا سازمان شما را مجبور به این کار کرد؟
من به خاطر نجات دخترم سمیه و پسرم محمد که در اشرف اسیر بودند از جانب سازمان مورد تهدید قرار گرفتم در آن زمان که مریم رجوی و عده ای از سران سازمان مجاهدین توسط دولت فرانسه زندانی شده بودند از طرف سازمان به من زنگ زدند و گفتند که جان مریم و بعضی از سران سازمان در خطر است و این خطر بعد از آن ها بچه های شما را تهدید مینماید و با تهدید از طرف سازمان برای نجات دخترم و پسرم دست به خود سوزی زدم
۴-شما چرا از سازمان جدا شدید چهره ی اصلی این سازمان چگونه برایتان روشن شد؟
با رفتن سمیه به عراق به منظور بازدید دوهفته ای و منع سازمان از برگشتن و بعد آن رفتن پسرم محمد و اسارت او در اشرف و بی خبری و عدم تماس با آنان کم کم به عملکرد سازمان و عدم صداقت شان مشکوک شدم و اینگونه قدم به قدم هر چه به سازمان نزدیکتر شدم دست شان بیشتر و بیشتر برایم رو شد و هر روز که میگذشت با چهره ی وحشتناک و شیطانی این سازمان بیشتر و بهتر آشنا شدم و آگاه بر حقایق پنهان این سازمان شیطانی شدم و به ماهیت تروریستی سران و اهداف شوم آنان واقف گشتم و دست از هواداری این سازمان برداشته و در صدد نجات دخترم و پسرم از دام این سازمان تروریستی شدم
۵-میتوانید به عنوان شاهد عینی چند نمونه از جنایات سازمان را که خودتان دیده اید بیان کنید؟
از جمله جنایات عینی میتوان از جنایات و ستمی که بر من و خانواده ام روا شد و تا کنون ادامه دارد و هم چنین باز دید از زندان های واقع در اشرف و وضعیت کسانی که در انجا از آن زمان تاکنون اسیر این فرقه ی تروریستی شده اند و داستان زندگی دوستانی که از نزدیک با رنج شان آشنا بودم از جمله فروغ و دیگر کسانی که در مقاله هایم از انان و داستان زندگی شان نوشتم
۶- نظر شما در مورد افرادی که قبلا در اشرف بودند و حالا در لیبرتی هستند و رجوی انها را ارتش آزادی بخش می نامد چیست؟
این افراد با فریب و نیرنگ وارد این سازمان شده و با اجبار و تهدید و ارعاب در آنجا ماندگار شده و در چنگال سازمان اسیرند و همه ی درها به سوی رهایی بسته شده و راه گریزی نیست و به آنان قبولانده شده که جز سازمان جایی و پناه و پناهگاهی ندارند چه در ایران چه در دیگر کشورها و چه در خانه و خانواده و اکثر آنان سنشان از پنجاه گذشته و دیگر امیدی به ازادی و تشکیل خانه و خانواده ندارند
۷-به عنوان کسی که زندگی خود و خانواده تان سال هاست در گیر این سازمان است و شناخت کامل از آن ها دارید به نظر شما چند در صد از افراد این سازمان به زور در لیبرتی مانده اند؟
بیشتر از نود در صد افراد این اردوگاه ها به اجبار در آنجا مانده اند و راهی و چاره ای نمی بینند ده در صد بقیه هم دست اندر کاران جنایات و ترور و خشونت برای نفع مادی و نفع شخصی در آنجا مانده اند
۸-به عنوان هوادار سابق فرقه ی رجوی نظرتان در مورد رهبر این فرقه مسعود رجوی چیست؟
این فرد یعنی مسعود رجوی یکی از خیانت کاران بزرگ در طول تاریخ به ایران ایرانی و اسلام و دین و اخلاق است و روزی چهره ی ضد بشری و اهداف تروریستی و ضد بشری و ضد اخلاقی و چهره ی شیطانی و ستم کارانه ی او و هم دستانش مریم رجوی و مهدی ابریشم چی خیانت کار و دیگر سران این فرقه ی تروریستی آن چنان که بر من و ایرانیان آشکار شده بر کل دنیا آشکار خواهد شد
۹- شما دخترتان در این سازمان است و خودتان نیز زمانی هوادار سازمان مجاهدین بودید به نظرتان آیا رجوی و سازمانش در بین مردم ایران دارای محبوبیت است؟
البته که نه سازمان مجاهدین از آغاز جایگاه و پایگاهی در ایران نداشته و مردم ایران آگاه تر از آنند که گول این شیادان را بخورند همدستی مجاهدین با دشمنان ایران و ایرانی در خاک دشمن هنوز در خاطر ایرانیان مانده و نه تنها محبوب خلق و خدا نیستند بلکه از دشمنان درجه ی یک ایران محسوب میشوند
۱۰- شما در این حد به سازمان اعتماد داشتید که خانواده تان را هم با سازمان آشنا کردید و زندگی تان را در این راه گذاشتید حال نظر کلی تان در مورد این سازمان و اهدافش چیست؟
این سازمان یک فرقه ی تروریستی و ضد بشری و مذهب ستیز و ضد اخلاقیست که از جانب شیاطین و دست نشانده گان اهریمنان در زمین حمایت میشود و ترور و ظلم و کشتار و از بین بردن بنیاد خانواده و بدنام نمودن ایران و ایرانی از جمله اهداف شیطانی آن است
۱۱- یک جمله در مورد مریم رجوی؟
خائن به مردم ایران و دشمن خاک و خلق و خدا و پیرو شیطان و هم دست و همراه رهبران و رهروان تروریست در دنیا و ناگفته نماند خائن به ناموس و عفت خویش و دیگران
۱۲- دخترتان سمیه در حال حاضر در لیبرتی است در این چند سال آیا امکان این را داشته که با شما تماس بگیرد یا به شما نامه ای بدهد درکل افراد سازمان این امکان را دارند که با خانواده هاشان ارتباطی داشته باشند؟
نه تنها سمیه بلکه هیچ فردی از افراد اسیر در سازمان اجازه ی تماس و یا ارتباط با خانواده و دنیای بیرون ندارند این امری غیر ممکن و محال است چرا که از دید سازمان این کار مانع فعالیت سازمان و اعضای آن خواهد بود
۱۳- از طرف فرقه ی رجوی چند روز پیش به شما حمله شد و قصد جان شما را داشتند داستان چه بود و چرا این کار را کردند و در حال حاضر شرایط تان چگونه است؟
بله به من و دخترم و وکیلم حمله شد من به توصیه ی وکیلم به اور رفتیم تا تقاضای ملاقات حضوری با مریم رجوی برای دیدن دخترم داشته باشیم که به دستور سازمان عده ای به ما حمله کردند و قصد جانمان را داشتند که با وساطت پلیس از مرگ نجات یافتیم اما من و دخترم و وکیلم مجروح شده و به بیمارستان منتقل شده و تاکنون دوران نقاهت را سپری میکنیم شکر خدا بهد از روزهای زیادی بستری و استراحت در منزل بهبودی حاصل شده اما نه کاملا من هنوز از درد کمر و گردن رنج میبرم و دخترم نیز بهبودی کامل نیافته و متاسفانه درد زیادی دارد چون تعداد حمله کننده ها به بیش از پنجاه نفر رسده بود اما خدارا شکر میکنم و صبر پیشه کرده ام
۱۴- پسر شما هم زمانی در اشرف بود چگونه از این سازمان جدا شد.در حال حاضر زندگی عادی دارد یا مثل شما در خطر است؟ ایا از طرف سازمان تهدید میشود؟
پسرم محمد با تلاش و سعی شبانه روزی من و همسرم و کمک و هم فکری سمیه توانست از سازمان جدا شود او هم قطعا مثل من و دیگر اعضای خانواده ام زندگی عادی ندارد واز طرف سازمان تهدید می گردد اما هم چنان که می بینید در کنار ما برای ازادی خواهرش می جنگد و دست از تلاش و روشنگری برنداشته و نخواهد داشت
۱۵-همانطور که می دانید سازمان مجاهدین خلق یک سازمان کاملا بسته است و حتی اجازه نمی دهد خبرنگاری در لیبرتی وارد شود و در این شرایط اطلاعات کمی در مورد جنایات درون اشرف و لیبرتی در اختیار است پسرتان که چند وقتی در اشرف بود اشرف را چگونه مکانی برایتان توصیف کرد؟ ایا جنایتی از این سازمان با چشم خئد دیده است که برای جوانان شرح دهید؟
پسرم محمد شاهد جنایت خیانت و تجاوز جنسی و شکنجه های روحی و روانی افراد سازمان از زمان ورود خویش بود. محمد تا زمان جدا شدن از سازمان به دلیل اینکه شاهد عینی این جنایات بود از شرایط روحی و جسمی بدی رنج می برد و چنان که در فیلم ها و مساحبه هایم گفته ام من هم زمانی که در اشرف بودم از نزدیک شاهد رنج و شکنجه روحی و جسمی افراد سازمان بودم.
۱۶- فاصله ی حرف ها و شعا ر های سازمان تا عملکرد انها چقدر است؟ به نظرات چه افرادی فریب این شعار ها را می خورند و عاقبتشان چیست؟
فاصله از زمین تا اسمان بین حرف و عملکرد آن سازمان است شعارهای فریب کارانه ی رهبران این سازمان چیزی جز دروغ و فریب و نیرنگ نبوده و نیست و تنها افراد نا اگاه فریب شعار های این سازمان را خورده و عاقبت اینگونه افراد تباهی و پشیمانی است
۱۷-به عنوان کسی که این راه را رفتید و همه چیز را با چشم خود دید حتی زندگی و خانوادتان را در گیر ان کردید چه پیغامی برای جوانان میهن دارید؟
پیام من به جوانان و فرزندان عزیزم این است که راه طی شده ام را دگرباره و بی اطلاع و اگاهی طی نکنند که پایانی جز تباهی و سیاهی در انتظار انان نیست. من در این راه نا اگاهانه قدم گذاشته پیر شدم و زندگی من وخانواد ه ام به خطر افتاد و هنوز دخترم در اسارت این سازمان و خانواده ام در معرض خطر و حمله ی سازمان است.
۱۸-نظرتان در مورد حذف فرقه ی رجوی از لیست تروریستی چیست؟
رهبران سازمان با تلاش و همکاری وهمدستی با سران تروریست در دنیا از جمله اروپا و امریکا و اسرائیل توانستند سازمان مجاهدین را از لیست تروریسم حذف نموده تا بتوانند اعضای سازمان را به این کشور ها منتقل نمایند و بدین ترتیب به فعالیت خود در راستای اهداف شوم خویش به طور گسترده تری در تمام کشور ها ادامه دهند
۱۹- آینده سازمان را چگونه می بینید؟
آینده ی این سازمان شیطانی همانند هر نظام و سازمان نا حق و شیطانی در طول تاریخ بشر جز سقوط به قعر جهنم نیست.در طول تاریخ بشری همیشه افتاب حق و حقیقت روشنایی بخش بوده و هست و ظلم و جنایت و ترور و خشونت جایی در بین مردم نداشته و ندارد و حق همواره پیروز و خداوند دشمن ستمکاران و یاور ستم دیدگان است و مرگ این سازمان شیطانی فرارسیده
۲۰- اقای محمدی در پایان به عنوان کسی که طعم تلخ جنایت رجوی را چشیده اید هر حرفی با اعضای انمن حقیقت و در کل مردم ایران دارید بفرمائید.
خدای را شاکرم که همواره یار و یاورم در راه این مبارزه ی طولانی بوده و تنهایم نگذاشته سپاس که قدمم و قلمم را یاری نموده تا در راهش قدم برداشته و از حقایق پرده بردارم بگویم بنویسم و بجنگم و ممنونم که دوستان بسیاری و ایرانیان داخل کشور مرا همراهی نموده اند و با پیام هایشان باعث دلگرمی و قوت قلب من و خانواده ام بوده و هستند تا آزادی دخترم سمیه و دیگر عزیزان از پای نخواهم نشست و از راه و رای خویش بر نخواهم گشت و از انجمن حقیقت برای این مصاحبه ممنون و سپاسگزارم درود خدا بر تمامی آزادگان و آزاد اندیشان سراسر دنیا
با درود و سلام و سپاس
مصطفی محمدی
