انالله و انا الیه راجعون

انجمن نجات استان گلستان این ضایعه اسفناک را به خانواده آن مرحوم و بخصوص به پسرانش که در زندانهای لیبرتی سازمان مجاهدین گرفتار می باشند تسلیت عرض نموده و برای باقی خانواده صبر جمیل آرزومند است.
به یاد دارم در همین چند وقت پیش با شنیدن خبر کسالت آن مرحوم به دیدنش رفته بودم و با او مدتی را در مورد گذشته و پسرانش گفتگو نمودم و او در مورد سختی های زندگی که به اتفاق همسر مرحومش برای بزرگ نمودن فرزندانش متحمل شده بود تعریف می نمود و می گفت من و خانمم برای بزرگ کردن بچه ها از دل کوه هیزم می اوردیم و می فروختیم، ولی افسوس که این مسعود رجوی خائن تمامی آرزوهای ما را خراب کرد و بچه های ما را از ما دزدید و حتی اجازه نداد یک تماس کوچک با آنها داشته باشیم.
این آرزوی پدران و مادرانی است که با دستهای پینه بسته و کمر خم شده، برای دیدار چند لحظه ای عزیزانشان که سران سرتاپا خائن و جنایتکار مجاهدین از آنها گرفته اند، این چنین آرزو به دل از دنیا می روند و در برابر آنها هیچ نهاد بین المللی و یا نهادهای حقوق بشری که تماما در اختیار دول غربی می باشند، هیچ گونه عکس العملی نداشته و ندارند.
باشد که روزی رسد که مسعود و مریم رجوی خائن جوابگوی تمامی این خیانتهایی که در حق پدران و مادران این مرز و بوم انجام داده اند را پس بدهند و به سزای اعمالشان برسند. به امید ریشه کن نمودن سازمان مجاهدین بخاطر اشک و آرزوی پدران و مادرانی که از دست داده ایم.
پیام تسلیت انجمن نجات گلستان به خانواده متکی

به یاد دارم در همین چند وقت پیش با شنیدن خبر کسالت آن مرحوم به دیدنش رفته بودم و با او مدتی را در مورد گذشته و پسرانش گفتگو نمودم و او در مورد سختی های زندگی که به اتفاق همسر مرحومش برای بزرگ نمودن فرزندانش متحمل شده بود تعریف می نمود و می گفت من و خانمم برای بزرگ کردن بچه ها از دل کوه هیزم می اوردیم و می فروختیم، ولی افسوس که این مسعود رجوی خائن تمامی آرزوهای ما را خراب کرد و بچه های ما را از ما دزدید و حتی اجازه نداد یک تماس کوچک با آنها داشته باشیم.
