نامه ای به دخترم سمیه در هفدهمین سال اسارتش

سلام دخترم

فیلم ۴ دقیقه ایت را با مادرت محبوبه و مرتضی و محمد و حوریه دسته جمعی تماشا کردیم.

خوشحال شدیم. راستی در ان لباس زیبا تر شده بودی. عین لباسی بود که مریم رجوی از بوتیک های شانزه لیره برای خودش می خرد. یعنی نشان می دهد که رجوی چقدر از خروج تو از سازمان و زندان لیبرتی در عراق نگران هست که لباس های نظامی را از تن تو در می اورد و با لباس تلویزیونی و محفلی، به تلویزیون می اورد که یکی از شیوه ها برای فریب افکار عمومی فرانسه هست.

**

گفتی: شنیده ای که من به اور امده بودم و در انجا فحاشی کرده ام

 سمیه جان شنیدن کی بود مانند دیدن. من و خواهرت حوریه به اورسوراز پاریس امده بودیم که چشمت روز بد نبیند ده ها چماقدار رجوی مانند مور وملخ بر سر من و حوریه و وکیل ما ریختند. جرم ما این بود که یک پلاکارد در خواست دیدار و ازادی تو را داشتیم. الف

 ایکاش بجای شنیدن از راه دور و از طریق مسولین که دروغگو هستند، تقاضا کنی فیلمهای ان روز و ان حمله غیر انسانی و غیر سیاسی مجاهدین را که با دهها دوربین مداربسته پایگاه مریم رجوی ضبط شده است، به تو و همه نشان بدهند تا مشخص شود چه کسی دروغ می گوید.؟

میزان تحمل و ازادی خواهی رجوی چقدر است؟

و اگر ژاندارمها نرسیده بودند معلوم نبود چه بلایی سر ما می آوردند.

سمیه جا ن، با مقامات کشور فرانسه و پلیس در این زمینه سوال کرده بودم و انها گفته بودند داشتن پلاکارد و اعتراض مدنی حق تضمین شده یک شهروندهست. چیزی که در تشکل مجاهدین و رجوی مفهوم ندارد.

بنابران ما کار غیر قانونی نکرده بودیم. کسانی که تورا در گروگان دارند، به ما حمله کردند.

بابا جان

در ضمن اگر فحاشی کردم، که نکردم، منهم سالها د رمجاهدین بودم و اتفاقا هم صحبت جلال گنجه ای

و مجاهدین از زمان شاه تا امروز بوده ام. بنابراین معلم های خوبی نداشته ام. تو سعی کنی از اینها یاد نگیری.

ب – گفتی: خودت نمی خواهی از پیش مجاهدین درپایگاه لیبرتی بغداد بروی

سمیه جان، مگر پاسپورت برات صادر شده است؟ مگر برگه عبور سازمان ملل به توداده اند

دخترم اگر مدرک داشتید و رجوی در روند صدور مجوز برای برگشت به کانادا در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ کارشکنی نکرده بود که تو هم الان مانند محمد در کنار ما بودی ومانند گذشته اخر هفته ها با هم توی حیاط و یا پارکی جمعمان جمع بود و نه ما نگران تو و سلامتی ات بودیم و نه تو زیر فشار زیاد مسولان برای تلویزیون امدن قرار می گرفتی. مصاحبه های تکراری که توسط مسولین نوشته شده و تو مجبوری انرا بخوانی و چه دلیلی بر درستی حرف ما که هیچ کدام از این برنامه ها زنده نیست.

دفعه بعد که تورا خواستند به تلویزیون بیاورند حتما درخواست کن که اولا برنامه زنده باشد

دوما -شماره تلفن همراهت را روی صفه تلویزیون بنویس که اگر کسی خواست با تو تماس بگیرد بتواند.

سوما – یک ای میلی از خودت بگو که اگر خبرنگار مستقلی یا سازمان صلیب سرخی و یا نهاد حقوق بشری مستقلی خواست با تو تماس بگیرد مجبور نشود از طریق مجاهدین تماس بگیرد و انها از طرف تو جواب بدهند. در مصاحبه ات گفتی که ۳۵ سالت شده است و خودت تصمیم می گیری.. حیف که سالهای جوانی تورا ندیدیم ولی چطوری این زن ۳۵ ساله نه تلفن همراه دارد نه ای میل نه به اینترنت دسترسی دارد و نه کسی می تواند وی را خارج از مقرهای مجاهدین بدون همراه تشکیلاتی ملاقات و گفتگو کند.

اینها هست که هر کسی می فهمد نگاه تو در ان مصاحبه ها نشا ن از اجبار تشکیلات به مصاحبه ها علیه من و مادرت هست.

دخترم سمیه

یک بار از خودت پرسیده ای که برای رجوی که میلیونها دلار برای تظاهرات در پاریس و اوردن سیاستمدارانی که همه قبلا کاره ای بوده اند و حالا مثل رجوی هیچ کاره هستند، هزینه می کند چرا از بردن تو به فرانسه وحشت دارد؟ چرا؟ اگر تو واقعا ادمی هستی که به این تشکیلات غیر انسانی مافیایی رجوی باورداری، خوب در پاریس و یا اروپا و یا در کانادا هم می توانی برای انها عضو باشی

جواب ساده هست. رجوی می داند هر کس از اعضای اسیر نگهداشته شده مجاهدین و بقول رجوی اشرفی ها با دنیای ازاد تماس داشته است، از رجوی جدا شده است. زیرا یک انسان مسول و با شرف می فهمد که نگاه داشتن شما ها در اشرف و لیبرتی یک بازی ضد ایرانی رجوی برای گرفتن پول ازخارجی ها هست.

دخترم سمیه

من ۲ سال دم در پایگاه اشرف بودم برای ازادی تو و دیگر اسرا تلاش کردم. تو می گویی که وزارت اطلاعات دم در اشرف بوده است.آیا از رجوی پرسید ه ای که مگر قرار نبود رجوی ایران را ازاد کند و رژیم اخوندی را سرنگون؟

پس چه اتفاقی افتاده است که در سال ۲۰۱۴ پادگان اشرف که قرار بود از انجا به ایران حمله شود، ازاد شد ه است ومسعود رجوی سرنگون شده و هیچ اثری از وی در این ۱۲ سال نیست. یعنی من اینقدر سوپر من هستم. یا اینکه همین سیاست های ضد خانواده ضد مردمی ضد ایرانی و قدرت پرستی رجوی بود که باعث بسته شدن اشرف شود. خون ان افرادی که هم دراشرف کشته شدند گردن رجوی هست.

ادمی که رهبر هست و نمی تواند از نیروهایش حفاظت کند شکر زیادی می خورد که چنین ادعایی را در ۳۷ سال بعد از انقلاب می کند.

 دخترم یک روزی ازاد خواهی شد و به نزد ما و مردم ایران بر خواهی گشت. د رکانادا به فرزندت خواهی گفت که پدربزرگ مصطفی برای نجات تو و دیگر جوانانی که خودش با دست خودش و بخاطر اعتمادش به رجوی به عراق فرستاده بود، در بیابانهای نا امن اشرف و عراق چه شبهایی را تا صبح چشم به هم نگذاشت.

سمیه وقت ان رسید ه است که یک بار در خلوت خود فکر کنی اگر پدر خونیت مصطفی اینقدر قدرت دارد که اشرفی را که قرار بوده کوه ها بجنبد نجبند را با چند تا بلندگو مانند منارجنبان اصفهان خودمان به لرزه و جنبیدن واداشته است. بنابراین لیبرتی که مانند نواختن رقص بابا کرم هست.

دخترم

من با حوریه حتما به فرانسه بر خواهیم گشت و تا وقتی تو را به اورسوراز نیاورند در انجا خواهم بود.

اگر می بیینی داداشهایت و مامانت هم به اینجا نمی ایند بر ای این است که ما مانند رجوی کسی به ما پول یا مفتی نمی دهد. انها باید در کانادا زندگی را اداره کنند تا ما بتوانیم در عراق و فرانسه برای ازادی تو تلاش کنیم.

در ضمن به رجوی ۳ دلیلی که چرا رجوی و مجاهدین شکست خورده اند را یاداوری می کنم زیرا انها با ادب و فرهنگ ما بیگانه شده اند.

.۱- -این تنها مسعود رجوی هست که بر خلاف سنت کهن ایرانی که احترام به پدرو مادر و بزرگترها واجب است، به شما ها بی احترامی به پدر و مادر ها را یاد می دهد. این پسندیده یک دختر ایرانی نیست

۲- رجوی در عراق شما ها را دور از مردم عراق نگهداشت زیرا اعراب هم به پدر و مادر خود احترام شدید می گذارند. بنابراین

۳- این چه ادعای مسلمانی هست که رجوی می کند که تورا و شما ها را وادار می کند بر خلاف قران و سنت حضرت محمد به پدر و مادر خود بی ادبی و بی حرمتی کنید. پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید؛ هرگاه یکی از آنها یا هر دوی آنها نزد تو به پیری برسند، کم ترین اهانتی به آنها روامکن و بر سر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف، سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو. بال های تواضع خویش را در برابرشان از محبت و لطف فرد آر، و بگو پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده. پروردگار شما آگاه است. هرگاه صالح باشید، او توبه کنندگان را می بخشد

سوره اسرا -ایه ۲۳٫

 رضایت خدا با رضایت والدین است.

 حضرت محمد

 سمیه جان

 من و مادرت از  تو راضی هستیم زیرا تو در اسارت هستی و در اسارتگاه گفتار و کردارش ازادی عمل وجود ندارد.

برای دیدن و در اغوش کشیدن تو در کانادا همچنان منتظر فعال خواهیم بود.

پدر و مادرها می فهمند چرا من و مادرت برای ازادی تو به هر کاری دست می زنیم. اگر رجوی کمی انسانیت داشت حاضر نبود هیچ پدر ومادری چشم براه فرزندانش باشد.

 ای نامه که می روی به سویش از جانب ما ببوس رویش

 پدرت مصطفی محمدی – ریچموندهیل – کانادا

خروج از نسخه موبایل