یاوه گویی و فلاکت ماشین تبلیغات رجوی در مقابل افشاگری های جداشدگان

فرقه رجوی از فرط استیصال در برابر افشاگریهای جداشد گان دچار جنون گاوی شده است و با ایجاد سایت ها و وبلاگ های بدون اسم و رسم که البته اسامی سایت ها و وبلاگ های جداشدگان را جعل کرده است فرافکنی می کند.

فرقۀ رجوی با دزدیدن اسم سایتهای ایرانی ضد فرقه کاملا ثابت و آشکارا اعتراف می کند که حتی در میان ایرانیان خارج کشور و اپوزیسیون هم هیچ پایگاهی ندارد چون اگر سایتهای فرقه در میان ایرانیان خواننده داشتند نیاز به دزدیدن اسم نبود. این کار فرقۀ رجوی به همان شگرد معروف بعضی شرکتها یا کارخانه های تولیدی می ماند که وقتی کالای بنجل شان فروش نمی رود و مردم توجهی به آنها نمی کنند کالایشان را با آرم و اسم تولیدی شبیه یا کمی تغییر کردۀ اسم کارخانه هایی که جا افتاده و معروف شده اند به بازار عرضه می کنند تا از نام معروف شرکت اصلی بهره برداری کنند.

این فرقه اخیرا با ایجاد یک وبلاگ با استفاده از اسم سایت کانون آوا، برای مدیرکانون آوا اقای علی راستگو خط و نشان می کشد و وی را تهدید به محاکمه می کند و یک سری از ناسزاها و تهمت های هزار بار نشخوار شده اش را از فرط سوزش و فلاکت علیه ایشان به کار برده است. البته این شگرد خائنانه برای همگان لو رفته است و کسی برای این خزعبلات تره هم خرد نمی کند و کانون آوا و مدیر و دست اندرکاران آن پشیزی برای این اراجیف فرقۀ رجوی قائل نیستند چرا که ما جدا شدگان از فرقه سالیان سال در داخل تشکیلات این فرقه تجربه کرده ایم که سران فرقه برای بیکار نماندن افرادشان و مشغول کردن آنان از جمله با درست کردن سایتهای متعدد حتی بی مشتری و در آوردن نشریات بی خواننده به چه ترفندهایی متوسل می شوند تا کاری به دست نیروهای وامانده و روحیه باخته شان که در آستانۀ جدایی هستند بدهند که فکر کنند واقعا «مبارزه» می کنند!!

فرقه رجوی با سرهم بندی یک مشت دروغ وادعاهای تو خالی هر بار پاچه یکی از جداشدگان را می گیرد و به زعم خودش می خواهد به این وسیله قلم ها را شکسته و دهان ها را ببندد و فریاد آزادی خواهی را در گلوها خفه کند تا بتواند جلوی افشاگری گستردۀ جداشدگان علیه این فرقه را بگیرد.

در حال حاضر کار اصلی و درجه یک کل دستگاه فرقه، مبارزه با جداشدگان و خانواده های اسیران است و در نمایشات خیابانی اش هم دیگر کفگیر به ته دیگ خورده و جز تعدادی سوری و لبنانی و افغانی و یک دوجین سخنران اجاره ای کسی وقعی به این سکت خطرناک نمی گذارد. البته آنهم با استفاده از دلارهای کثیف و باد آورده است که افرادی خارجی را مانند کارگران روزمزد به نمایشات خیابانی اش می آورد که حتی آنها نیز در تظاهرات به حرف مسئولین فرقه گوش نکرده و شعارهای خودشان را می دهند که بعضا شعارهای ضد ایرانی و ضد ملت ایران بوده و موجب رسوایی سران فرقه نزد ایرانیان می شود و برخی از آنها نیز بعد از تمام شدن تظاهرات در فضای مجازی شروع به حمله به سران فرقۀ رجوی کرده اند و خبر از اعتراضشان به سخنرانان لابی فرقۀ رجوی که طرفدار اسرائیل هستند و درگیری با مسئولان فرقه موقع تظاهرات داده اند.

کانون آوا یکی از دهها انجمن و کانونی است که حقایق را بر ملا می کند و همگان را نسبت به خطرات فرقه و اعمال خائنانۀ آن مطلع می سازد. البته بیان حقیقت در فرقۀ رجوی یک جرم نابخشودنی است و از دیدگاه فرقه به جز مدح و ثنا گویی رجوی هر آنچه گفته شود کفر و شخص بیان کننده مرتد و عامل سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی است. از قدیم گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد. مزدور و عامل دشمن کسانی هستند که هزاران جوان اعم از زن و مرد را که سودای آزادی در سر داشتند را نیست و نابود کرده و برای دشمن ایران زمین خوشرقصی کرده و اطلاعات داده اند. مزدور و خائن کسی است که جوانان پاکباز را به سلاخ خانه های صدام حسین در ابوغریب فرستاده و با تبدیل سازمان مجاهدین به یک فرقه و یک سکت خطرناک آنرا به باد فنا داد وسازمان را ملک طلق خود و همسرش کرد و خودش را بعنوان رهبر مادام العمر و همسرش را به عنوان رئیس جمهور مادام العمر بر کرسی نشاند و بر کمتراز سه هزار انسان بیگناه حکمرانی کرد و اسیران را تهدید به مشت آهنین و قتل و زندان و جدا شدگان و مخالفان را هم تهدید به قتل و اعدام در خیابانهای اروپا!! نمود.

رهبری فرقه اگر شهامت و جسارت دارد باید بجای یاوه گویی و دروغ های نجومی پاسخ افشاگری های جداشده ها را بدهد و یا به یکی از سؤالات ۲۷۰ گانۀ آقای ایرج مصداقی وسایرین پاسخ دهد و یا اجازه ملاقات به خانواده ها بدهد که بعد از چند دهه فرزندانشان را ببینند.

در برابر دیدار و ملاقات خانواده ها هم ماشین تبلیغاتی فرقه فقط روی یک ریل کوک است آنهم این است که همه عامل و مزدور دشمن هستند. پدر پیر و سالخورده اقای محمد جواد نوروزی که به سختی صحبت می کند و پیامی به فرزندش می فرستد را مزدور خطاب می کند و یا رادمرد بزرگ پهلوان عباس رحیمی را در واپسین لحظات حیاتش متهم به عامل دشمن بودن کرد که مثل آوار بر سر خود فرقه خراب شد تا اینکه از غلط کرده اش پشیمان گردید.

بنابراین هر تهمت و افترایی از جانب فرقه رجوی به ما جداشده ها یک سند افتخار است و این را در همه جا با صدای بلند گفته و تکرار می کنیم. گناه ما افشای تروریسم و سکت رجوی وکلا فرقه گرایی است، اگر این جرم است ما به این جرم افتخار می کنیم. ما نمی خواهیم حوادث تلخ دهه شصت دوباره تکرار شود ما نمی خواهیم خشونت کشورمان را در بر بگیرد زیرا به چشم خود دیدیم که چگونه بهار عربی که با سلاح و جنگ مسلحانه شروع شد چطوری منحرف گردید و مردم را به خاک سیاه کشاند و کشورها را چند پاره و مردم را آواره کرد و با جهل و خرافات گروههای مرتجع و جنایتکار را به اسم دین بر گرده مردم نشاند بطوریکه باید حداقل صد سال تلاش شود تا این کشورها دوباره به صورت اولش دربیایند.

ما نمی خواهیم کشورمان ایران به چنین فلاکتی بیافتد. ما مخالف خشونت و جنگ مسلحانه هستیم وتا توان داریم خشونت طلبی و جنگ طلبی فرقه رجوی را در همه جا محکوم و افشا می کنیم.

مجددا تهمت های ناروا به کانون آوا و مدیر آن اقای راستگو را محکوم کرده و هم صدا با او و سایر دوستان جدا شده اعلام می کنیم که نه تهدید و نه تطمیع و نه تهمت و افترا؛ ما را از بیان حقیقت باز نخواهد داشت. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. رجوی باید بر خودش بلرزد که بیش از دو دهه برای صدام حسین مزدوری کرد و دستانش بخون اکراد و شیعیان عراق آلوده شد. او باید بترسد که هزاران بیگناه را به خاک و خون کشانده است. او باید بترسد که با کلاه برداری و سوءاستفاده از وجدان های انسانهای معتقد به حقوق بشر به بهانۀ موهوم کمک به کودکان زندانیان در ایران!! پول جمع آوری می کرد اما همه را صرف عیاشی و خرید سلاح و مهمات و ساختن کاخ نمود. او باید بترسد که مبادا سر کلاف شرکت های پوششی اش باز شود.

رجوی آنقدر متوهم است که دنیای آزاد و اروپا را هم با قلعه اشرف اشتباه می گیرد. نوچه ها و پادوهایش یا همان سگ های زنجیری اش به جان جداشده ها می افتند و به ضرب و شتم آنان می پردازند و یا با درست کردن وبلاگ های موهوم می خواهند صدای جداشدگان را خاموش کنند و روی واقعیتها خاک بپاشند. اینها حربه های زنگ زده ای هستند که دیگر کسی را نمی فریبد وچهره کثیف رجوی و اندیشه فرقه ای اوتوسط جداشدگان به تمام جهانیان معرفی شده است و این قبیل اقدامات مشمئزکننده تنها لعن و نفرین همگان را بر این اندیشه کثیف و رهبری فرقه صد چندان خواهد کرد.

به قلم عیسی آزاده از اعضا و فرماندهان قدیمی جدا شدۀ سازمان مجاهدین خلق، پاریس

خروج از نسخه موبایل