از وضع برادر اسیرم در فرقه ی رجوی بی اطلاعم!

برادر من حسن محرمی کوچه باغی است و بعنوان یک خواهر وکسی که در روزهای سخت  پشت و پناهم میدانستم، ازسال 1360 مارا ترک کرده و در فراق او در رنج وعذاب میباشم!
با وجود اطلاعات اولیه درمورد پیوستن او به باند رجوی، هیچ یک ازجدا شدگانی که به ایران میآیند، اطلاعی از سلامتی  و وضعیت این برادرم نمیدهند واین مسئله سخت موجب نگرانی من میباشد.
من نیز همراه دیگر هم دردهایم، مشکلات خودم را طی نامه هایی، با مقامات بین المللی وعراقی درمیان گذاشته ام که با وجود داشتن امید های زیاد باین اقداماتم، هنوز که هنوز است، اطلاع خوشبین کننده ای از او دریافت نکرده ام!
من کسی را دراینجا ندارم وخواهرم را هم نگهداری میکنم.
میدانم دیگران هم مشکلات شبیه به من دارند وبرای آنست که لازم میآید دست بدست هم دهیم که با رجوی فریبکار مبارزه کنیم.
رجوی، برادرم و هم زنجیران اورا با وعده های دروغ زندگی بهتر دراروپا و یا برقراری آزادی وعدالت درایران به دام انداخته وآنها بعد ازحضور درتشکیلات این باند تبهکار، با درک واقعیات وگیر کردن درروابط بسته ومطلقا استبدادی رجوی، امید به رهائی وزندگی مستقل وآزاد را ازدست داده اند وما هستیم که باید با فشار آوردن به رجوی، امید به زندگی را درآنها زنده کنیم واین کار را با لحاظ " یک دست صدا ندارد"،  باید با حضور در همایش خانواده ها و تهیه ی طومارها وبیانیه ها واقعی تر کنیم!
انتقال این عزیزان به خارج ازعراق که جز با فشارهای دائم و مدنی ما میسر نیست، یکی از راه های بازگرداندن آنها به زندگی آزاد است.
آرزو دارم برادر من نیز، باین زودی مانند برادران بهادری که اخیرا به ایران امده و با استقبال باشکوه مواجه شدند، سرنوشت بهتری داشته باشد.
رعنا  محرمی کوچه باغی
خواهر دردمند حسن محرمی کوچه باغی
تبریز- ایران
نامه نوشته شده توسط خانواده به نهادهای سازمان ملل که ایمیل کرده اند

خروج از نسخه موبایل