دنبال شنیدن خبر از دوستان برادرم که از فرقه جدا شده، هستم!

برادرم محمد حسین دادگر اقدم برای خواندن درس به آمریکا سفر کرد وما آن موقع خوشحال بودیم که توانستیم برای آینده برادرم یک گام مثبت برداریم الان از آن تاریخ 39 سال می گذرد که متوجه شدیم که ایشان به سازمان مجاهدین پیوسته است که برای من باور کردنی نبود!

چرا که ما از او (برادرم) انتظار داشتیم بعداز خواندن واتمام درس به ایران برگردد وبه جامعه خودمان خدمت کند.
تا اینکه قبل از ماه رمضان سال جاری برادرم با ما تماس می گیرد (اولین وآخرین تماس او با خانواده در 39 سال!!)
هر جدا شده که به ایران می آید تلاش دارم با او دیدار کنم شاید برادرم را بشناسد واز وضعیت او با خبر شوم.
من می دانم که مسعود رجوی درآن زمان هم برادر من را هم مثل این بچه ها که برای کار یا تحصیل به خارج رفته بودند فریب داده واز احساسات  او سواستفاده نموده والان دیگر گرفتار آن گروه کرده است.
برای من از همه جهات تعجب آور است که برادرم را چرا لااقل به آلبانی منتقل نمی کنند؟!
شاید او درمناسبات رجوی موقعیت بد و متزلزلی داردو ازاین جهت است که ترس دارم برادرم را این گروه از خدا بی خبر سربه نیست کند!
به همین خاطر به ارگانهای بین الملی نامه نوشته ام تا آنها وارد شوند وجلو کار مسعود رجوی را بگیرند ونگذارند برادرم ودیگر نفرات را درعراق سپر هوس خواهی های خود نمایید.
صحبت های حاج غلامحسین دال (برادر محمد حسین دادگر با برادران بهادری)
  تبریز
 متن نامه ام  به ارگانها و نهاد های بین المللی و منطقه ای ذیربط

 

خروج از نسخه موبایل