
متاسفانه پدر ایشان سید عیسی محمدزاده متعاقب بازگشت سید طاهر ازعراق و لیبرتی مرحوم شدند و در چشم انتظاری دیدار جگرگوشه اش دارفانی را وداع گفتند و خود لکه سیاه دیگری بر دامان گروه تروریستی رجوی برجای گذاشت.
آقای محمدزاده در دیدار صمیمانه خود با مسول انجمن گفتند: " قبل ازهر چیز از زحمات شما و سایرمسئولین ذیربط ممنون و متشکرم. حقیقت اینستکه فقط و فقط بخاطر توصیه پدرم که دربیمارستان بستری بودند اسفند ماه به لیبرتی رفتم شاید که بتوانم پیام پدرم را به سید ولی برسانم و بگویم که پدرم بیمار است وشدیدا به ایشان نیازدارد. درآن مسافرت هرچند سید ولی را ندیدم ولی از نزدیک با یکی از اسرای آنجا که مقابلم حضور یافته بود و اهل فومن بود صحبت کردم و به وی قسم دادم دراسرع وقت
آقای محمدزاده ضمن میثاقی دوباره درراستای فعالیت برای رهایی برادرش ازچنگال رجوی خطاب به مسول انجمن گفتند " پدرم درچشم انتظاری ازدستمان رفت ولی مادرم خاصه همسروفرزندان سید ولی کماکان درانتظارسید ولی هستند ومن تعهد دارم تا رهایی سیدولی ازاسارت رجوی و بازگشتش به کانون خانواده کوتاه نیایم وازشما خواهش دارم درهنگام اعزام مجدد به عراق ولیبرتی مرا فراموش نکنید."
مسول انجمن نجات گیلان نیزضمن عرض تسلیت به ایشان درخصوص درگذشت پدرگرامیشان ؛ عزم واراده وپایداری ایشان برای رهایی سید ولی ازاسارت رجویها را ستودند وبرای سلامتی وموفقیت روزافزون ایشان دعا کردند.
حضور محمد طاهر محمدزاده در دفترانجمن نجات گیلان

آقای محمدزاده ضمن میثاقی دوباره درراستای فعالیت برای رهایی برادرش ازچنگال رجوی خطاب به مسول انجمن گفتند" پدرم درچشم انتظاری ازدستمان رفت ولی مادرم خاصه همسروفرزندان سید ولی کماکان درانتظارسید ولی هستند ومن تعهد دارم تا رهایی سیدولی ازاسارت رجوی و بازگشتش به کانون خانواده کوتاه نیایم وازشما خواهش دارم درهنگام اعزام مجدد به عراق ولیبرتی مرا فراموش نکنید."
