نماد سایت انجمن نجات

تلاش خستگی ناپذیر خانواده های لرستانی برای رهایی عزیزانشان

تلاش خستگی ناپذیر خانواده های لرستانی برای رهایی عزیزانشان

مادری که بیش از 15 سال است هر لحظه و هر شب خود را به امید دیدار مجدد فرزندش سپری میکند ؛ فرزندی که بدون هیچ شناختی از مجاهدین و بدون هیچ گونه انگیزه سیاسی فقط و فقط فریب عوامل فریب کار مجاهدین را خورده است. و اکنون با تابلو و پلاکاردی دردست فقط خواهان دیدار با عزیزش میباشد.

بار دیگر خانواده های لرستانی با عزمی جزم تر و اراده ای قویتر بر ایستادگی و پایداری خود در مقابل روش های ضد انسانی و سرکوبگرانه سران سازمان مجاهدین پای فشردند و با تحمل گرمای شدید هوا در عراق ؛ بعد مسافت لرستان تا بغداد و تمام مخاطره راه و نا امنی در عراق را بجان خریدند تا برای آزاد نمودن فرزندان خویش از چنگال سران مجاهدین اقدام نمایند.
مادری که بیش از 15 سال است هر لحظه و هر شب خود را به امید دیدار مجدد فرزندش سپری میکند ؛ فرزندی که بدون هیچ شناختی از مجاهدین و بدون هیچ گونه انگیزه سیاسی فقط و فقط فریب عوامل فریب کار مجاهدین را خورده است.
و اکنون با تابلو و پلاکاردی دردست فقط  خواهان دیدار با عزیزش میباشد. اما درطرف مقابل یعنی سران تشکیلات مخوف رجوی دریغ از یک ذره وجدان بشری و دریغ از پایبندی به یک اپسیلون از آنچه که ادعا میکنند , از حقوق بشر و دفاع از آزادی و خلق محروم ایران و…. که همه این عبارات و واژه ها چیزی نیست جز لغلغه زبان و سوءاستفاده های سیاسی.
در آنطرف تجمع کنندگان در مقابل کمپ لیبرتی خانمی را مشاهده میکنید که بیش از36 سال است شوهرش را ندیده است و با امید و انگیزه بازیابی کانون گرم خانواده تنها فرزند مشترکشان را که در هنگام اسارت پدر تنها یکماه و چند روزه بوده است با تمام رنج و مشقت بزرگ کرده که اکنون مردی است در آستانه پدر شدن، ودر حالی که خود پدر را به چشم ندیده و اساسا پدر برایش واژه ای گنگ و نامانوس است اما چند سال است در تلاش شبانه روز و گاها 6 ماه تا یک سال و بیشتر در مقابل پادگان اشرف و اکنون لیبرتی برای پدر خانواده تلاش میکنند و رهبران این سازمان حتی این خانواده را نیز از دیدار عزیزشان محروم میکنند.
اما جای بسی تامل و سوال است که بایستی از سران و رهبران این سازمان پرسید: براستی اصول و مبانی فکری و ایدئولوژی مجاهدین بر چه چیزی استوار است که با نام " مجاهدین خلق " و" پرچم ایران" ادعای دفاع از خلق محروم ایران را دارد اما در عمل از خلق گریزان و همین خلق را که خانواده های افراد اسیر در لیبرتی جزیی از آن میباشند را دشمن خود میداند و با زشت ترین عبارات و توهین ها که فقط شایسته خود سران سازمان است از آنان استقبال میکنند؟
این چطور سازمانیست که با ادعای ایرانی بودن تمام توان خود را برای همدستی و همپیمانی با دشمنان ایران و ایرانی بکار میگیرد و علیه همین ایران دست در دست اسرائیل و آل سعود در مقابل ایران جبهه بندی میکند؟
چرا مراکز تجمع هواداران آن کشورهای ضد ایران و افرادشرکت کننده در تجمعاتشان همه سیاهپوست و غیر ایرانی میباشند؟ شاید قصد انقلاب در افریقای جنوبی را دارند!!!؟
چرا حضور شخصیت های دست چندم و بازنشسته و از کار افتاده امریکا و اروپا را بعنوان مفاخر خویش بنمایش میگذارند که دقیقا دوستی و همپیمانی با انان مایه ننگ هر ایرانی محسوب میشود و هزار چرای بی پاسخ دیگر؟
اما آنچه که پاسخ آن از هرچیز روشنتر است این است که همچنانکه همین خانواده ها طومار و تشکیلات سازمان را از پادگان اشرف برچیدند ؛ بساط شیادی و کینه توزی مجاهدین با خانواده ها ی ایرانی و زد و بندهای سیاسی با دشمنان ایران نیز متلاشی و با شکست مواجه خواهد شد. انشاالله

خروج از نسخه موبایل