یکسال از مصیبتی که فرقه رجوی بر ما وارد آورد گذشت

شاید هیچ وقت به ذهنم نرسیده بود که اینگونه در سن میانسالی از دست دادن پدری که الگو بود برایم چنان سخت باشد که هم اکنون نیز این مقاله را تایپ میکنم اشک از چشمانم بی اراده سرازیر شده و تمام صورتم را خیس نماید.شاید هیچ وقت به فکرم هم خطور نکرده بود که این نازنین را که بیش از سی سال در انتظار پسرش بطور مخفی اشک میریخت و ناراحتی هایش را در خود میریخت که اینگونه سکته نموده و از میان ما پر کشید و پیش خدا رفت.
غم از دست دادنش انقدر برایم سخت و ناگوار بود که هنوز هم برایش اشک میریزم و در خفا گریه می کنم ولی چاره ای ندارم به غیر از صبر و سر نهادن به فرمان خداوند.
ولی خداوندا خودت شاهدی که پدر نازنینم چگونه در غم ندیدن فرزندش حیران و نالان بود و در اوج زندگی بخاطر اینکه این دیو بی شاخ و دم پسرش را ربوده بود کمرش شکست و قامت زیبایش که چون سرو استوار بود به زمین رسید.
خداوندا خود شاهدی که چگونه در روزهایی که حمید محمد میبایست عصای دست پدرش میشد، توسط جنایتکار بزرگ قرن از او دور شده و حتی نتوانست در روزهای پایانی زندگیش برای چند لحظه پدر مهربانم او را ببیند و این جنایتکار نامرد برادرم را از دیدار پدر محروم سازد.
اکنون یکسال از زمانی که دیگر ان نازنین پدر را از دست دادم میگذرد، پدری که مدام در مورد فرزندش که در چنگال رجوی شیطان صفت گرفتار شده سئوال مینمود و دائما برای بازگشت پسرش دعا مینمود.
متاسفانه در حال حاضر که دنیا روبه ترقی و پیشرفت میباشد و اسارت و برده داری در آن هیچ معنایی ندارد، سران فرقه رجوی در کشور عراق و در اردوگاه لیبرتی به چنین کار کثیفی مشغول بوده و در قرن بیست و یکم که اوج پیشرفت انسانها میباشد، در این زندان عده ای با تحمیل زور و مغزشویی در جهالت بسر میبرند و تنها خانواده های آنها و پدران و مادران پیر و مریض حال آنها میباشند که فرسنگها راه را میپیمایند تا بتوانند فرزندان خود را ببینند و این خیانتکاران هستند که مانع ملاقات آنها با فرزندانشان میشوند و چقدر جالب که تعدادی سناتور پیر و فرسوده که تنها بفکر هوسبازی خود و خوردن خمر و شراب هستند، از جنایتهای این فرقه ضدبشری حمایت میکنند و از طرفی تمامی نهادهای بین المللی و ارگانهای ذی ربط هیچ گونه تحرکی در برابر جنایتهای سازمان تروریستی مجاهدین ندارند.
چرا پدران و مادرانی همچون پدر مهربان من که سالیان سال در انتظار دیدار فرزندش با چشمانی باز دارفانی را وداع نمود، اینگونه گرفتار جنایتهای کثیف سرکرده خونخوار فرقه رجوی قرار بگیرد و تمامی جهان چشمانشان را بر روی این خیانتها ببندند؟
آیا پاداش بزرگ نمودن فرزند و غم و غصه خوردن برای رویاندن نهالشان گرفتار شدن در فرقه سراسر نکبت رجویها میباشد که با مغزشویی هایی که انجام میدهند فرزندان را نسبت به خانواده طرد و دلسرد میکنند.
یکسال دردناک بخاطر از دست دادن پدرم گذشت ولی رجوی جنایتکار باید بداند که یکسال به دشمنی من و خانواده ام با این دیو شیطان صفت افزوده شد و من وخانواده ام تا زمانیکه این جلاد بی یال و کوپال به خاک مالیده نشود از مبارزه اش خسته و درمانده نخواهیم شد و برای رهایی برادرم و امثال او که در چنگال این خبیثان گرفتار شده اند تلاش خواهیم نمود و برای افشاگری جنایتهای این گروه تروریستی از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنیم.
برای شادی روح پدر نازنیم و امثال وی که در فراق فرزندشان جان به جان افرین تسلیم نمودند صلوات

خانواده آتابای

خروج از نسخه موبایل