توضیح این مسئله ضروری است که سال ها پیش، آقای محمد تقی ضمن برقراری تماس تلفنی با خانواده اش، درخواست پول ازآنها کرده بود که این خانواده ی تحصیل کرده با درک علت این درخواست، باو جواب داده بودند که تو احتیاج به پول نداری و سازمان است که ترا مجبور کرده این درخواست را که بمعنی اخاذی سازمان میباشد، مطرح کنی.
پیرو همین جواب منطقی بود که ارتباط محمد تقی برای همیشه با خانواده قطع شد!!!
زمانی اما، متوجه بی تفاوتی سازمان نسبت به سرنوشت این عزیزانشان ازسویی و بی احترامی اش به خانواده ی آنها ازطرف دیگر شده و با وجودی که هرگز به عراق نرفته و درخواست ملاقاتی نکرده بودند، این بار مایوس ازاقدامات مثبت فرقه ی رجوی درحق خود، تصمیم به سفر به لیبرتی و تقاضای ملاقات شدند.
ضمنا سالگرد درگذشت پدر نیر سلطانی هم مزید برعلت شد و متاسفانه ازاین خانواده ی بزرگ و پرتعداد، تنها خانم ناهید صالح پور (برادر محمد تقی ودختر عمه وهمسر برادر نیر) به کاروان اعزامی آذربایجان شرقی پیوسته و درمیان اشک های شوق و توام با نگرانی بدرقه کنندگان خود، راهی لیبرتی عراق شد.
ما برای این خانم محترمه آرزوی توفیق دراین سفر اولیه اش به عراق و دیدار عزیزان خود را می نماییم.