رجوی و بن بست

جهت دیدار با برادر جلیل بوربور از اسرای فرقه رجوی به دیدن ایشان در منزلشان رفتیم در این دیدار با صحبت هایی از جلیل و خاطراتی از وی هنگامی که با هم در یک مقر در کمپ اشرف بودیم ایشان را خوشحال کردیم.آقای بوربور گفتند برای خودم هم عجیب هست که چگونه جلیل تا این مدت دوام آورده است چون او خیلی احساسی و خون گرم بود و وصله ناچسب در درون فرقه رجوی می باشد. واکنش های این فرقه بیانگر اتمام این راه است و راه برون رفتی برای رجوی متصور نیست. باید به رجوی گفت به بن بست رسیدی، تو و تشکیلات پوسیده ات در همان آلبانی به پایان خواهد رسید. چه کسی می تواند تا به آخر با فشار و تهدید تعدادی را وادار به ماندن نماید از طرفی هم ما خانواده ها هیچگاه منتظر آن شرایط نیستیم و جهت کمک به برادرانمان نهایت سعی و تلاش خودمان را خواهیم کرد.

هم چنین ایشان نامه ای برای مسئولین آلبانی و کمیساریا پناهندگی نوشتند و از آنها خواستند به کمک اعضای اسیر در فرقه رجوی بشتابند و اجازه ندهند که این فرقه بیش از این حق حقوق افراد را لگد مال نماید و با این کارش توهینی به تک تک اعضای در بند کند.در پایان این دیدار آقای بوربور گفتند هر کاری در این زمینه از دستمان برآید فرو گذار نخواهیم بود.

خروج از نسخه موبایل