داستان فرقه رجوی؛ داستان استثمار بی رحمانه کودکان

خانم مریم قجر (رجوی)، بار دیگر برای فرار از بحران فزاینده ریزش نیروئی در آلبانی، دست به دامان بچه هائی شده که اقوام آنها در آلبانی اسیر هستند و این بچه ها، کسانی هستند که حاضر به رفتن به مناسبات و زندان های رجوی نشدند و برای کمک به تامین معاش، رفتار کج دار و مریضی با فرقه ی رجوی دارند!


راستی چرا طی این سالها، یک نفر آدم سیاسی و اصطلاحا کسی که سرش به تنش می ارزد به جمع مجاهدین اضافه نشده است؟ در نقطه مقابل هم تعداد شخصیت های مستقل به عدد صفر رسیده است!
واقعیت این است که طی سالیان گذشته، حتی یک نفر هم به دایره بسته سازمان اضافه نگردیده است و هر چه هست همان نفرات قبلی بوده و البته گاهی با رنگ و لعاب دیگر!
رجوی ها، می کوشند که بقایا و ته مانده های آن 1000 کودکی را که در جریان جنگ خلیج از پدران و مادران جدا کرده و به کشورهای اروپائی فرستاند را یک جوری در کنار خود نگه داشته و به اسم جوانان تازه پیوسته از داخل کشور به همگان جا بزنند!

جنگ خلیج: بهانه رجوی برای جدا کردن کودکان از والدین

این جوانان! را که امروز در یک سالن کوچک جمع کردند، همانها هستند که حاضر به رفتن به عراق و آلبانی نشدند و در جریانات عراق نمردند، بلکه زنده ماندند، به ابزار مالی و نظامی خودکامگان بدل شدند، به مدرسه نرفتند، در خیابانها به گدایی پرداختند، پدر و مادر از دست دادند، در غربت و نزد دیگران بزرگ شدند، به گروگان بدل شدند، و نصیبی از عمر و جوانی و زندگی، نبردند!!!
داستان فرقه مجاهدین، قبل از این که داستان استثمار بی رحمانه زنان و مردان باشد، داستان استثمار بی رحمانه کودکان است، کودک آزاری، کودک کشی و استفاده ابزاری از کودکان در راستای مقاصد مالی و سیاسی و نظامی است!
امری که امروز در بسیاری از گروههای تروریستی نیز رایج است. ازکودکان به عنوان ابزار نظامی و بمبهای متحرک، استفاده می شود. اما در فرقه مجاهدین، همه چیز با فرقه های دیگر و گروههای تروریستی فرق دارد. کیفاً فرق دارد.

کودکان از ابتدای تولد مورد ظلم و ستم، استثمار بی رحمانه و استفاده ابزاری در ارتباط با مبارزه و اختفاء و فرار والدین شان، استفاده می شوند. سپس با از دست دادن پدر یا مادر و یا هر دو، فرزند پدران و مادران دیگر می شوند و النهایه بدل به بمب متحرک و ابزار نظامی و سرانجام مرگی بی حاصل و بی ثمر!

تمامی صحنه ها حاکیست که نمایش کودکانه و ابلهانه ی این بار مریم قجر! به فضیحتی برای او که قصد بهره برداری سیاسی از ان را داشت تبدیل شد!
نمایش فرمایشی مریم، با شکست و فضیحتی تماشایی روبه رو شد و تلویزیون کذایی رجوی به ‌رغم بازارگرمیهای فرقه، صحنه ورشکستی کامل رجوی ها را نشان داد!
پیام ما به خانم مریم قجر! این است که دست از مغزشوئی و بازی های فرقه ای خود برداشته و به جای فرو کردن سر خود در برف! واقعیت های ریزش نیروئی را دیده و دست از سر اسیران فرقه برداشته و گور خودش را گم کند…
فرید

همچنین:

نقض سیستماتیک حقوق کودکان در مناسبات فرقه ی مجاهدین

خروج از نسخه موبایل