استمداد از گزارشگر جدید سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران

آقای جاوید رحمان؛ گزارشگر جدید سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران
خدمت تان سلام وعرض ادب واحترام دارم ودرخصوص مسئولیت ویژه و حساس تان در امر احقاق حقوق بشر، موفقیت روزافزون آرزو میکنم و انتخاب شما را دراین موضع انسانی وخیرخواهانه وخداپسندانه تبریک وشادباش می گویم.
علی پوراحمد جدا شده ومقیم ایران با تجربه ربع قرن حضوردر یک فرقه تروریستی وآدمکش وبه نمایندگی ازخانواده های دردمند و رنجدیده ازظلم و جور رجوی درایران خاصه استان گیلان با شما درد دل میکنم واستمداد می جویم.

قبل ازشما احمد شهید درمقام گزارشگر ویژه با وجود نامه نگاریهای بسیار و حتی انجام دیدارحضوری شماری از جداشده ها وخانواده های چشم انتظار با ایشان درمحکومیت تروریسم فرقه ی بدنام رجوی ؛ کارساز نبود و متاسفانه مصالح کوتاه بینانه شخصی را برامرحقوق بشر ارجحیت داده ومرتکب اشتباه نابخشودنی شد که درقلب تاریخ به ثبت رسید.
متعاقب به اتمام رسیدن دوره زمامت بی نتیجه وبی حاصل احمد شهید، مرحومه خانم عاصمه جهانگیر درمنصب گزارشگر ویژه جای گرفت که متاسفانه قبل ازانجام اقدام عاجل وپاسخگویی به نامه عاجزانه واستمداد طلبانه اینجانب دراثر بیماری دیار فانی را ترک کرد ومطالبات مان را بی پاسخ گذاشت وبه رحمت خدا رفت.
حال شما با یک دنیا مسئولیت انسانی وحقوق بشری درموضع گزارشگر ویژه انتخاب شدید و خوشبختانه عنصر آرزو و امید را دردل مان شعله ورکردید تا به یاری هم بتوانیم اسرا و اعضای اسیر و گرفتاردرفرقه بدنام وتروریستی رجوی مقیم آلبانی را اززندان رجویها رهایی داده وبه دنیای آزاد خاصه کانون گرم وپرمهرخانواده های چشم انتظارشان بازگردانیم.
عجالتا دراین آشنایی کوتاه واولیه می خواهم مروری داشته باشیم به نامه ی بی پاسخ خودم به مرحومه خانم عاصمه جهانگیر، شاید که شما پیگیرمطالبات من وخانواده های چشم انتظارباشید تا درآینده موجب برقراری ارتباط بیشتربا نیت روشنگری حول یک دار و دسته تروریستی ضد ایرانی بنام سازمان مجاهدین خلق با محوریت مریم قجر(رجوی) باشیم.

***

نامه تکاندهنده آقای پوراحمد به عاصمه جهانگیر
نکاتی چند با عاصمه جهانگیر در موضع گزارشگر ویژه حقوق بشردرامور ایران
با سپاس از شما بواسطه انتظاراتی که ازموضع مسولیت انسانی وبشردوستانه تان درامرخطیرحقوق بشردارم ولاجرم که تحقق یافتنی است چنانچه بخواهید و اراده کنید.
درمعرفی مختصرخود کافی است که بگویم علی پوراحمد فعال حقوق بشر و آشنا به مسایل سیاسی خاصه کارشناس امور فرقه ستیزه جو و تروریستی رجوی موسوم به مجاهدین خلق هستم.
متعاقب ربع قرن همسویی وهمفکری وهمکاری همه جانبه با آنان ؛ آنگاه که فهمیدم دریک دستگاه مخرب مغزشویی وکنترل ذهن ازهویت ذاتی خویش وازاستقلال فکری تهی ومانیپوله شدم وچونان رباط دراختیارافکارفرقه گرایانه رهبربلامنازع مسعود رجوی مشکوک الحال برعلیه ملت وسرزمینم ایران قراردارم ؛ شجاعانه با یک” نه” قاطع و پرهزینه ازآن مناسبات فرقه ای – جهنمی وغیردمکراتیک جدا شدم وبه دنیای آزاد خاصه وطن ودرآغوش مهربانانه خانواده جای گرفتم.
ازجدایی تا رهایی و بازگشت به وطن، امر حقوق بشر را با نگاه متفاوتی لمس و تجربه کردم. قیمت جدایی از رجویها بازخواست وتحقیربود تا شکنجه وزندان که ناگزیر می باید ازبرای کسب آزادی تحملش میکردم وهمچنین بواسطه داده ها و القائات فکری فرقه ای گمان میکردم درصورت بازگشت به وطن و زادگاهم ؛ قبل ازاعدام حتمی از امر زندان و شکنجه بتوسط زندانبان زندان مخوف ایران مستثناء نیستم وتکه بزرگ گوشتم همان گوشم خواهد بود ودخول به ایران اینچنین دهشتناک می نمود طوریکه در بدو ورود به ایران وبمجرد فرود هواپیمای سپید رنگ UN درفرودگاه مهرآباد تهران به دنبال جرثقیل های اعدام وطناب دارکاذب میگشتم که رجویها به من وحشیانه و با دوز و دغل و دروغ القاء کرده بودند که بواسطه آن بشدت دراضطراب بودم واسترس شدید داشتم ومرگ را بی آنکه چانه ای درکارباشد پیشاپیش پذیرفته بودم.

برای مطالعه ادامه نامه به لینکهای زیر مراجعه فرمایید.

نامه تکاندهنده آقای پوراحمد به عاصمه جهانگیر – قسمت اول
نامه تکاندهنده آقای پوراحمد به عاصمه جهانگیر – قسمت دوم

خروج از نسخه موبایل