پدرمان علاقه و اعتقاد عجیبی به شما اعضای انجمن نجات داشت

روز یکشنبه مورخه 21/5/97 اعضای انجمن نجات خوزستان بهمراه تعدادی از خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی درمراسم تشییع وخاکسپاری مرحوم نادرزارع – که برادرش فریدون سالهاست تحت اسارت فرقه تروریستی مجاهدین می باشد – در شهر آزادی اندیمشک شرکت کردند. مراسم تشییع آقای زارع بدلیل محبوبیتی که داشت با حضور گسترده مردم و طوایف مختلف شهر آزادی وشهرهای همجوار دراستان خوزستان برگزار شد. خانواده انجمن نجات ابتدا قبل از شروع مراسم تشییع پیکر آقای زارع به فرزندان و برادران وی عرض تسلیت نمودند.

و در پایان مراسم تشییع و ختم هم با حضور در منزل آن مرحوم بطور مفصل با خانواده وی به گفتگو نشسته و ضمن طلب آمرزش برای آن مرحوم برای خانواده وی آرزوی صبر و شکیبایی در قبال این مصیبت بزرگ را نمودند. اعضای انجمن خطاب به خانواده اقای زارع تاکید کردند که شما یک همسر و پدر و برادر مهربان و دلسوز را از دست دادید وانجمن نجات خوزستان وخانواده بزرگ آن یک یار وفادار، صدیق و خستگی ناپذیر را. به همین دلیل فقدان جان گداز ایشان را قبل از همه باید به خانواده انجمن نجات تسلیت بگوییم.
مرحوم نادر زارع از سال 82 و بعد از سرنگونی صدام که درب های اسارتگاه اشرف به روی خانواده ها گشوده شد فعالیت وتلاش خستگی ناپذیر خود را برای ازادی برادرش شروع کرد.درهمان سال به مدت یک هفته درقرارگاه اشرف بامسئولین این فرقه وارد بحث و جدال گسترده ای شد تا شاید بتواند انها را راضی کند تا باجدایی برادرش فریدون که درجریان یکی ازعملیات های انها معلول و ویلچرنشین شده بود موافقت کنند. مرحوم زارع از انها پرسیده بود که جسم معلول برادر من چه کارایی نظامی برای شما می تواند داشته باشد؟! که فقط باسکوت ولبخند تلخ آنها مواجه شده بود. درهمان دیدار فریدون دریک لحظه که با مرحوم نادر زارع تنها شده بود خطاب به برادرش گفته بو:”نگران نباش روزی به نزد شما باز خواهم گشت.”

از سال 82 تا خروج اخرین دسته اعضا از لیبرتی در شهریور سال 95 مرحوم نادرزارع علیرغم تحمل درد ناشی از بیماری که هرروز شدت می گرفت دست از تلاش خود برنداشت و تاکید می کرد من حاضرم جانم را هم بدهم تا فریدون ازاد شود.
خانواده های اسیران فرقه که طی این سالیان به عراق و درب اسارتگاه اشرف تردد داشتند باتمام وجود حضور فعال و تلاش بی وقفه او را در کنار خود احساس می کردند. انها به عینه می دیدند که نادر با چه عشق وعلاقه ای برای فراهم کردن امکانات اسایشی واستقراری خانواده ها درکمپ ازادی فعالیت می کند. مرحوم زارع حتی درروزهایی که بشدت بیمار وروی تخت بیمارستان وهتل بستری بود دست از حمایت از انجمن نجات وت لاش برای کسب خبر از برادرش برنداشت و پیگیر وضعیت او بود.
اوج این فداکاری و از خود گذشتگی وعشق به ازادی برادرش را در اخرین لحظاتی که به اتاق عمل می رفت بصورت یک سفارش وتوصیه کوتاه به فرزندش چنین بازگو می کند:
“پسرم هر اتفاقی که برای من دراتاق عمل افتاد شما تماس تان با انجمن نجات وتلاش تان برای آزادی عمویتان را نباید قطع وکم کنید. اینطور نباشد که فکر کنند با مرگ من تلاش برای ازادی عمویتان فریدون فراموش شده است. ارتباطتان را باانجمن نجات خوزستان هرچه فعال ترکنید.”
فرزندان اقای زارع که دراخرین لحظات درکنارش بودند گفتند: پدرمان علاقه و اعتقاد عجیبی به شما اعضای انجمن نجات داشت ودرحالیکه بسمت اتاق عمل می رفت وگوشی اش را خاموش کرده بود، شماره انجمن را به ما داد وگفت از این لحظه شما ما به ازای من درتماس باشید.
انجمن نجات خوزستان درجمعه شب 19/5/97 یار صدیق و پرتلاش خود را از دست داد و مرحوم زارع با خانواده بزرگ انجمن نجات خوزستان وداعی تلخ و جان سوز و ابدی داشت. درجریان این مراسم خانواده مرحوم نادر زارع ضمن تشکر از حضور اعضای انجمن نجات خوزستان و خانوادهای مرتبط با آن در مراسم تشییع و تدفین عزیزشان تاکید کردند انها به وصیت پدر، همسر وبرادرشان برای ازادی فریدون عمل خواهند کرد و از اعضای انجمن خواستند که دراین مسیر همانند گذشته کمک کارشان باشند. اعضای انجمن متقابلا خطاب به خانواده زارع اطمینان دادند که باتمامی وجود برای ازادی فریدون که ارامش ابدی روح نادر را بدنبال دارد تلاش خواهند کرد. اعضای انجمن بعد از شرکت درمراسم نماز ودفن پیکر پاک مرحوم نادر زارع از خانواده یاور صدیق انجمن نجات خداحافظی کردند.

خروج از نسخه موبایل