حضور خانواده احمد اربابی(اسیر در فرقه رجوی) در دفتر انجمن نجات گلستان

سازمان تروریستی مجاهدین خلق بعد از پیروزی انقلاب کشورمان که منجر به فرار سرکرده این فرقه خبیث و سران کوردل آن به کشور عراق انجامید، این از خدا بیخبرها تعدادی از جوانان کشورمان را با فریب و شستشوی مغزی همراه خود نمودند که بسیاری از آنها به امیال پلید سرکرده رجویسم پی برده و از آن جدا شدند و برخی نیز که هنوز ذهن آنها منجمد بوده و نتوانسته اند در مورد آینده خود تصمیم گیری نمایند در این فرقه ضد بشری حضور دارند.

احمد رحیم اربابی یکی از زندانیان فرقه رجوی میباشد که بیش از سه دهه در زندانهای این سازمان ضد خانواده گرفتار شده و تاکنون نتوانسته با خانواده خود ارتباط برقرار نماید. طوریکه پدر و مادر او چشم انتظار از دنیا رفته اند و اکنون برادر او بنام ناصر که در چند مرحله نیز به عراق همراه با خانواده های آسیب دیده از این فرقه برای ملاقات با برادرش رفته و سران فرقه رجوی به او چنین اجازه ای نداده بودند به دفتر انجمن نجات آمده و در مورد وضعیت برادرش جویا شده است.
به آقای اربابی مختصری در مورد وضعیت اسفبار سازمان مجاهدین و زندانیان آن توضیح دادم و گفتم که متاسفانه سران فرقه رجوی بر خلاف ادعاهی کذب حقوق بشری خود تاکنون هیچ گونه اجازه ملاقات و یا حتی یک تماس تلفنی عناصر فرتوتشان با خانواده هایشان را نداده اند و متاسفانه در عصر کنونی که دنیا شاهد پیشرفت میباشد، برخی کشورهای حامی تروریست مانند امریکا و رژیم آل سعود و رژیم صهیونیستی عملا تمام قانونهای رعایت حق انسانها را زیر پا میگذارند که نمونه بارز آن جلوگیری از ورود خانواده های زندانیان فرقه رجوی به کشور آلبانی می باشد که با وجود تمام ادعاهای مثلا حقوق بشریشان تاکنون به این گزینه عمل نکرده اند و با وجود گذشت 5 سال و بیشتر از حضور فرقه رجوی در آلبانی هیچ کدام از خانواده ها نتوانسته اند با عزیزانشان ملاقات و یا حتی تماسی داشته باشند.
آقای اربابی که متاثر شده بود گفت که پدرم و مادرم در فراق احمد، جان به جان آفرین تسلیم کرده اند و متاسفانه این سازمان ضد بشری حتی به ما هم که پشت سیاجهای آنها در عراق حاضر شده بودیم اجازه ندادند با او ملاقات داشته باشیم و من تا حالا در هیچ جایی چنین چیزی ندیده بودم که در قرن 21 که تمام کشورها در حال پیشرفت هستند، فرقه ای هم باشد که کاملا همانند عصر جاهلیت انسانها را برباید و مغز آنها را شستشو داده و دنیا را بر روی آنها بسته و ممنوع نماید.
وی ادامه داد که متاسفانه با وجود نامه نگاری و پیگیریهایی که انجام دادم هنوز نتوانسته ام حتی صدای برادرم را بشنوم و میترسم من و بقیه خانواده مانند پدر و مادر مرحوممان نتوانیم احمد را ببینیم و یا حتی صدای او را بشنویم.
او میگفت من متاسفم برای کشورهایی که داعیه حقوق بشری مینمایند ولی در عین حال نمیتوانند یک فرقه کاملا ضد انسانی را مجبور به پذیرش قوانین بین المللی نمایند که عناصرش براحتی بتواند از تمامی امکانات در حال پیشرفت به نحو احسن و آزاد استفاده نماید نه اینکه در یک گوشه ای از جهان که متاسفانه آنجا نیز یک کشور مثلا آزاد میباشد، بطور منزوی وار زندگی نموده و حتی از داشتن یک گوشی ساده برای برقراری ارتباط با دنیای بیرون محروم باشد.
آقای اربابی که بازنشسته فرهنگی میباشد ادامه میدهد که من در تمام طول خدمتم و حتی زندگیم خدا رو شکر هیچ وقت استثمار انسانها و به حالت بردگی دادن آنها را قبول نداشته و ندارم و بهمین خاطر از برادرم احمد رحیم اربابی نیز خواهش میکنم برای چند لحظه هم که شده برای خودش و مسقلا فکر نماید تا بتواند بفهمد که در طول بیش از سه دهه ای که در سازمان تروریستی مجاهدین بوده تنها پوچی را احساس نموده و بس.
وی در پایان پیامی برای برادرش احمد رحیم اربابی داشت که گفت: برادر عزیزم احمدجان، قبل از هر چیز من سال نو رو به تو تبریک میگم و امیدوارم با شروع فصل نو تو هم بفکر آینده و زندگی خودت باشی و برای رسیدن به آزادی واقعی تلاش کنی نه آزادی که در ان به غیر از دروغ و حیله چیز دیگری وجود ندارد و مسعود و مریم رجوی خائن تنها برای رسیدن به هوسهای خود تو رو اسیر خود نموده اند. به خودت بیا و خودت را از چنگال شیاطین رجویسم نجات بده. دوستدارت ناصر

خروج از نسخه موبایل