پیام خانواده ادیب پور به جعفر ادیب پور اسیر در فرقه رجوی در آلبانی
سلام برادرجان – امیدوارم که حالت خوب و سرحال باشی. همه ما سلامت و چشم انتظار دیدار تو هستیم. خداوند روح مادرمان را بیامرزد. پدرمان الان خیلی پیر شده است و آرزوی دیدن تو را دارد و مدام سراغ تو را میگیرد. پدرمان تا کنون چهار بار چشمانش را عمل جراحی کرده است و هنوز خوب نشده است. و به این امید زندگی میکند که تو را یک بار دیگر ببیند.
داداش عزیزم ، خواهرانت و برادرانت حسن و مرتضی و ابوطالب و مصطفی و علی بسیار مشتاق دیدنت هستند. جعفر جان ما چشم به راه تو هستیم و مشتاق دیدن و دیدار با تو عزیز دلمان می باشیم.
جعفر جان همه چیز برایت مهیا و فراهم است ، نگران هیچی نباش ، ما تمام مسائل مالی و مکانی تو را حل خواهیم کرد و با تمام وجود حمایتت خواهیم کرد ، نگران هیچی نباش عزیزم. آنطور نیست که فکر کنی خانواده تو را فراموش کرده است ، نخیر عشق تو هنوز در دل های ما سرشار از محبت است.
داداش جان یادت باشد زمانی با هم در زیرزمین زندگی میکردیم و نگهبانی میدادیم که عمو آقایار نیز با ما بود و کلی صفا میکردیم.
عزیز دلم جعفر جان بی صبرانه منتظرت هستم و تا تو را به آغوش نگیرم آرام نخواهم گرفت. خودت را از چنگال آن فرقه پوسیده آزاد کن و به زندگی آرام برگرد و خانواده تشکیل بده و در کنار زن و بچه هایت خوش باش. به امید بر آورده شدن آرزوهای قشنگمان.
برادر همیشه چشم براه تو حسین ادیب پور
