همایش خانواده های یزدی با حضور جداشده ها

همایش خانواده های یزدی با حضور دو نفر از جداشدگان، آقایان سیفی و علیزاده و خانم عبداللهی مسئول تشکل « مادران ،قربانیان فراموش شده»
در تاریخ 14/8/98 همایشی با حضور تعدادی از خانوادهای اسیران فرقه در هتل سنتی راه ابریشم با حضور دو نفر از جداشدگان فرقه بنام آقایان سعدالله سیفی و بخشعلی علیزاده و خانم ثریا عبداللهی مسئول تشکل “مادران قربانیان فراموش شده” برگزار شد.
خانواده های استان یزد که عزیزانشان در کشور آلبانی گرفتار فرقه رجوی هستند طی نشستی صمیمی با خانم عبداللهی و آقایان سیفی و علیزاده پیرامون آخرین وضعیت افراد تحت اسارت فرقه رجوی در آلبانی به بحث و گفتگو پرداختند.
پیش از همایش اکثر خانواده ها با عکس اسیران خود نسبت به کسب خبر و دریافت اطلاعات واثقی از جداشدگان اقدام نموده و هریک به دنبال احوالات اسیر خود بود.
در ابتدای جلسه آقای یغمایی مسئول انجمن نجات مرکز یزد، ضمن خوش آمد گویی به خانواده ها و میهمانان از اینکه دعوت انجمن را اجابت نموده و در این همایش شرکت کرده اند تشکر کرد و به بیان خلاصه ای از فعالیت دفتر انجمن نجات یزد پرداخت.


پس از آن خانم ثریا عبداللهی ضمن معرفی جداشدگان مطالبی را بشرح ذیل بیان نمود.

نقش خانواده ها در فروپاشی این فرقه و آزادی
سران فرقه بشدت از خانواده ها وحشت دارند و تلاش میکنند نگذارند پای آنها به آلبانی باز شود.
خانم عبداللهی به نقش تعیین کننده و پر رنگ خانواده ها در متلاشی شدن فرقه و ریزش نیروها اشاره کرد و در ادامه روند شکل گیری حضور خانواده ها در آمدن به اشرف بعداز سقوط صدام را تشریح کرد ، وی اظهار داشت رجوی با این استدلال که با آمدن خانواده ها ما آنها را جذب می کنیم که در اشرف بمانند و هم چنین ابزار تبلیغات و کسب خبر برای ما در داخل ایران شوند ولی بعد دید داستان بر عکس شد نه تنها او نتوانست کسی را جذب کند بلکه این افراد در اشرف بودند که جذب خانواده ها شدند و نیروهای فرقه رجوی شروع به جدا شدن از فرقه کردند بطوریکه رجوی مجبور شد دیگر اجازه دیدار به خانواده ها را ندهد و حتی علیه خانواده ها کتاب بنویسد و خانواده ها را الدنگ خطاب کند.
ایشان ادامه داد: همانطوریکه دیدید حضور و تلاش شما خانواده ها در مقابل اشرف که با یک تحصن آغاز شد باعث شد رجوی به سختی مجبور شود اشرف را ترک کند چون اشرف ظرف استراتژیک و ایدئولوژیک رجوی بود . رجوی می دانست که ترک اشرف نقطه آغاز پایان فرقه اش است و هیچ مکانی مانند اشرف پیدا نخواهد شد. اصلی ترین شرط رجوی برای ترک اشرف این بود که خانواده ها دیگر در مقابل لیبرتی حضور نداشته باشند.
خانم عبداللهی خاطر نشان کرد که وقتی من با بعضی از جدا شده ها در آلبانی صحبت کردم می گفتند نقطه شروع جدا شدن آنها در اشرف موقعی که خانواده ها با بلندگوها پیام می دادند بوده. وقتی صدای خانواده هارا می شنیدند در درونشان چیزی شروع به تغییر می کرده . ولی هنوز جرات اینکه تصمیم به جدا شدن بگیرند را نداشتند. یعنی صدای خانواده یک امیدی در آنها ایجاد کرده بود که کسی هست تا از آنها حمایت کند.
خانم عبداللهی اظهار داشت خانواده ها ستون و پایه اصلی انجمن نجات می باشند زیرا بدون کمک و همکاری خانواده ها این نتیجه حاصل نمی شد.
در ادامه همایش آقای بخشعلی علیزاده در آغاز سخنان خویش نسبت به شرایط حال و حاضر فرقه بعد از انتقال به آلبانی پرداخت و درابتدا ضمن معرفی خویش و نحوه جذب از تجربه حضور 27 ساله خویش در فرقه سخنانی را برای حضار ایراد نمود.
ایشان اظهار داشت که :
نزدیک به چهارسال از خروج آخرین دسته از اعضای فرقه از عراق به کشورآلبانی میگذرد.
سران فرقه طی این سالیان با سنگ اندازی واختلال در روند انتقال اعضا که توسط کمیساریای ملل درهماهنگی با دولت عراق ونمایندگان دولت امریکا مدیریت می شد تلاش نمود که اعضا را درعراق نگه دارد .
ایشان در ادامه اظهار داشت:
دامنه توطئه های سران فرقه فقط به همین موارد خلاصه نمی شود آنها با پاپوش درست کردن برای اعضای فعال جدا شده و درست کردن پرونده های امنیتی و زدن اتهام جاسوسی به آنها درچند مورد مقدمات دستگیری آنها توسط نیروهای امنیتی آلبانی را فراهم نمودند ویا دریک مورد مشابه دیگر یکی از پدران که برای دیدار با دخترجدا شده اش به آلبانی آمده بود را بعنوان جاسوس وزارت اطلاعات به نیروهای امنیتی معرفی کرد که منجر به دستگیری کوتاه مدت وی در فرودگاه شد .
با وجود تمامی این دسیسه ها وفشارهای روحی و روانی اعضای جدا شده دست از افشاگری و فعالیت برنداشته و همچنان بدنبال آزادی دوستان خود هستند.
آقای علیزاده تاکید کرد که موج مخالفت و نارضایتی دربین اعضا نسبت به عملکردهای رهبران فرقه ادامه دارد.
و ادامه داد که یکی از بارزترین خصوصیات فرقه ها و تفاوتشان با ارگان های مشروع و مردمی اینست که فرقه ها ضد خانواده و ضد ارتباط اجتماعی اعضای خود هستند چرا که آنان روی “کنترل ذهن مخرب فرقه ای” سوار می باشند و این پدیده که به طور عام به “مغزشوئی” شناخته میشود با برانگیخته شدن احساسات و عواطف خانوادگی از میان میرود و خنثی میگردد. رجوی همچون تمامی رهبران فرقه ای بیم دارد که اگر ارتباط این افراد با دنیای بیرون خصوصا با خانواده برقرار شود هویت کاذب کاشته شده در ضمیر آنان از بین رفته و هویت اصلی و واقعی شان زنده شود و خود را نمایان سازد.
در ادامه همایش آقای سعداله سیفی نسبت به معرفی بیشتر خویش پرداخت و اظهار داشت که در سال 1371 جذب این گروه شده و دوسال پس از حضور در اشرف از ماهیت پلید این فرقه آگاه شد.
وی ادامه داد: بعد از سال 73 که زندانی شدم متوجه شدم که این فرقه باطل است چرا که می‌گفتند ما فاصله طبقاتی، زندان، اعدام و بسیاری موارد دیگر را نداریم اما همه این موارد را آنجا بسیار گسترده مشاهده می‌کردیم.
سیفی خاطرنشان کرد: آنها عده‌ای از اعضای خود را به عنوان غیرتشکیلاتی معرفی می‌کنند، یعنی افرادی که اعتقادی به آنها ندارند ولی الان نمی‌توانند و اجازه پیدا نمی‌کنند که بتوانند از این فرقه خارج شوند؛ این افراد به عنوان حلقه ضعیف شناخته می‌شوند که من هم جزو آنها بودم و اصلا اجازه نمی‌دادند که به راحتی بتوانیم از اردوگاه در آلبانی خارج شویم.
ایجاد و ترویج فضای بی اعتمادی بین افراد جدا شده در آلبانی
سازمان بعد از جداشدن افراد دست از سرشان برنداشته و همچنان تلاش می کند تا فضای بی اعتمادی را برای آنها فراهم سازد طوریکه همه نسبت به هم شک و تردید داشته باشند. اما سازمان با گماردن جاسوسان خود در بین افراد جداشده و محل تردد آنها پی به این کار برد و حقوق آن دسته از عزیزان را قطع کرد. پیشنهاد فرقه به کسانی که حقوقشان قطع شده این است که علیه چند نفر مطلب نوشته و بدگویی کنند تا شاید حقوقشان دوباره ابقا شود! با این کار فضای تنش بین برخی از جداشدگان در آلبانی بوجود آمده است.
مشکلات جداشدگان در آلبانی و حیله های فرقه علیه آنها
اعضای فرقه رجوی در البانی موانع و مشکلاتی هم دارند. با اینکه به عنوان پناهنده از طرف سازمان ملل متحد به آلبانی منتقل شده اند ولی سازمان مجاهدین از تمام اسیران زمانیکه در عراق حضور داشتند وکالت نامه گرفته تا امور پناهندگی و حق حقوقشان در اختیار سازمان باشد و برای اولین بار در تاریخ تخلفی در سازمان ملل متحد شکل گرفته که افراد بصورت گروهی پناهنده شده اند. در حالیکه حق پناهندگی فردی است ، نه جمعی. سازمان برای اعضای خود از سازمان ملل که پناهنده محسوب می شوند وجه نقد (حقوق) دریافت می کند.
ایشان ادامه داد: پس از رهایی از چنگال فرقه و بازگشت به میهن اسلامی تمام تلاش و تصمیم من این است که فجایع رخ داده در کمپ اشرف، لیبرتی و کشور آلبانی را بازگو کرده و اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم تا در دام این فرقه گرفتار نشوند.
افشاگری و روشنگری در مورد این فرقه از اهداف اصلی من است تا چهره و ماهیت واقعی رجوی را روشن کنم. ما در سازمان از احترام به شخصیت و حقوق و آزادی خود محروم بودیم اما پس از فرار از سازمان و حضور در در ایران، این احترام و آزادی را دیدم که مرا دگرگون کرد. در سازمان ناسزا، توهین و فحاشی به اعضاء به منظور تخریب و تحقیر آنها امری رایج و متداول بود و این موارد باید برای مردم گفته شود تا آنها با ماهیت واقعی فرقه رجوی آشنا شوند.
قرائت بیانیه پایانی همایش
در پایان همایش بیانیه ای که از خواسته های برحق مادران و خانواده ها بود توسط یکی از حضار قرائت شد و درپایان به امضاء پدران و مادران چشم انتظار رسید.
در این بیانیه به حق مسلم خانواده ها در ارتباط گیری مستقیم و رو در رو با اسیران خود، دیدار با عزیزان در بند ، داشتن ارتباط مستقیم و مستمر، حق انتخاب اسیران برای سرنوشت و ادامه زندگی خود بدون دخالت و فشار سران فرقه از مهمترین بندهای این بیانیه بود.

خروج از نسخه موبایل