نامه عیدانه به ولیرضا اکبری کهنه سری

خدمت برادر عزیز و گرامی جناب ولیرضا اکبری
ضمن عرض سلام و ارادت ویژه امیدوارم که سرحال و سلامت وشاداب باشید .

برادر خوبم این چندمین نامه است و چندین بار هم حضورا در مکانی که بنام اشرف برایتان ساخته بودند آمدیم که نه تنها خوشحالی وآن انتظار برادرانه بوجود نیامد بلکه نگرانی ما را صد چندان کرد. فکرمی کنم یا نامه ها بدستت نرسیده است ویا صدای زجه زدن ما همانند بردگان در زندان اشرف و زندان لیبرتی نخواستند به گوش تان برسد.
با اعزام شما به مانز چقدر خوشحال شدیم که همه راهها باز خواهد شد . حتی خودمان را برای دیدار مهیا نمودیم (ولی بقول گیلکها کوکو واگر دسته، شش انداز ببسسته ) یعنی وضع شما نه تنها بهتر نشد بلکه بدترهم شده است.
تاکنون 4سال از این مسئله می گذرد دریغ ازیک تلفن وتماس ونامه .
والله این حداقل حق شماست که باخانواده ارتباط برقرار کنید وازصحت وسلامت همدیگر باخبر شویم .
آنها از چی می ترسند!؟ آنها ازنبود شما می ترسند و اینکه بخواهید ازجرگه انان خارج شوید وبه دنیای آزاد و خانواده بپیوندید.
هرکس خودش وآنها را شناخت، متوجه نیرنگ و وعده وعیدهای کذایی که 40سال شما را مشغول کرده و در افکار شما القاء کردند، شد و توانستند ازشرشان جدا شوند وبه ارامش برسند.
آنهایی که جدا شدند یا به ایران آمدند و یا به کشور ثالث پی زندگی عادی وشرافتمندانه خود رفتند.
ازتوهم میخواهم فقط با یک نه قاطع واراده وتصمیم منطقی، قدری تامل و تعمق کنید تا متوجه امیال پوشالی آنها بشوید وبدان آنهاییکه برگشتند نمی دانید چقدر از عمر تلف شده احساس ندامت می کنند .
برادرم عزیزم
خوب است بدانی که دیگرسازمانی باقی نمانده و جایگاهی درجامعه ایران ندارند چرا که فعالیت آنها کاملا با شعارهای دروغین اول انقلاب همخوانی ندارد و کاملا پوست اندازی کردند ودگردیسی دیگری درآنها بوجود آمده وارزشهای آنها کاملا ضد ارزش شده است .ازجمله خدمت به خلق، خیانت به خلق شده وعملا ازتوده های ملت فاصله گرفته و منزوی شدند.
تا کی اسارت و بودن در زندان بد نام رجوی؟
این خانواده ها هستند که قیمت میدهند و چشم انتظار و با تمام وجود در فکر رهایی شما دست وپا میزنند که به شما بفهمانند دنیا عوض شده است .
آن دوران 40سال پیش نیست و کاملا بسر آمده است .
آنها الان با اخبار دروغین شما را دور خودشان جمع کرده اند. بودن در میان آنها یعنی نبودن درمیان مردم است.
به همین جهت میگویم برگردید و بیایید زندگی کنید وبه مردم خدمت کنید.
به حرفهای من قشنگ فکر کن واراده ات را محکم مثل آن زمانی که اینجا بودی بکار بگیر.
بیا همین عید 99 ما را خوشحال کن وتصمیم قاطع بگیر و ازشررجویها خودت را خلاص کن .
هیچ فکر کردی چند سال عید پیش ما نبودی !
ولی جان من یک فرهنگی هستم ومیخواهم بدانم خدا وکیلی چگونه هنوز به نتیجه درست ومنطقی نرسیدی؟!
خدا در قرآن گفته که سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهم مگر اینکه خود سرنوشت خودرا تغییر دهند وبدرستی رقم بزنند.
إن الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم
ولی جان تاکنون که با ویروس رجوی در گیر بودید وعمری در آنجا ماندید و100سال دیگر هم بمانید، کسی شما ها وگروه شما را نمی شناسند . سازمان شما در ایران از ذهن مردم پاک شده اند .
وحال که ویروس کرونا وکشنده که اکثر کشورها وحتی آلبانی را همچون طاعون درگیر کرده و جان انسانها را می گیرد، فکر چاره باش و خود را از مهلکه نجات بده که این امر مزید بر نگرانی ماست چراکه جان شما برای رجویها مطلقا ارزشی ندارد که سابقا برما وبرشما نیزثابت شده است .
ولی جان برادر خوبم ما که خیلی دوستت داریم وهنوز وهنوزهیچ چیز نمی تواند برادری مارا کم رنگ کند. من باورم نمیشود که واقعا ما را فراموش کرده باشید واگرباهم ارتباط نداریم به قطع ویقین مقتضای اسارت شما درتشکیلات مافیایی رجویهاست.
ولی جان درحال حاضر درمحدوده 12کلیومتری آلبانی زندان جدیدی برایتان ساختند و انرا اشرف 3 گذاشتند که خواستنند بطورکامل ارتباط شما را با بیرون قطع کنند.
واقعا فکرمیکنم که آن همه شعار اول انقلاب چی شد که سازمان شما ادعای انرا داشت !؟
واقعا که جزفریب ونیرنگ چیزی بدنبال نداشت!
ولی جان باور بفرمابید درصورت بازگشت به ایران هیچ چیز شما را تهدید نمی کند.
شما یک اسیر جنگی بودید وناخواسته ازاسارتی به اسارت دیگردرامدید.
بدان که وضعیت شما با بقیه فرق میکند. به حرفهای مزخرف انها گوش نکنید.
ولی جان انتظار یک طرفه ازجانب خانواده ات خیلی دردناک است .همه برادران ویگانه خواهر شما آمدن شما را به کانون گرم خانواده لحظه شماری می کنند.

هرچند مامان ومحمد رضا وداود عزیزمان دیگر در پیش ما نیستند وفوت شدند ولیکن توصیه آنها فقط وفقط نجات شما بود.
ولی جان یادتان هست که با نوشتن نامه ای ازجبهه جنگ صدام می گفتید به زودی همدیگر را ملاقات می کنیم . ما کماکان منتظرقول شما هستیم .
ولی جان ازبابت هیچ چیز نگران نباشید، حق شما پابرجاست فقط می ترسم که تحقق خواسته ما دیربشود که متاسفانه دیگرپشیمانی برای ما وشما سودی ندارد.
راستی بیخبر از شما هم نیستم . شما تا کی دل خوش به مترجمی بیماران در البانی هستین؟ این وقت کشی و دل مشغولی مصنوعی تا کی !؟
تا حالا به آنها خدمت کردی، از این به بعد بیا به مردم اینجا ومردم خودت خدمت کن.
این مدت38سال اسارت جنگ و زندان رجوی نمی دانی چقدر برای مان دوران سختی بوده است.
بیا جبران کن و برادری ات را ثابت کن .
شماهمان ولی مهربان ما هستی!
عدم توجه شما سنگدلی و بیرحمی و ظلم به ماست. متوجه هستی که چه می گویم.
باور بفرمایید که همین چند روز پیش عروسی جداشده آقای اسماعیل فلاح رنجکش درشهراستانه اشرفیه بود .
چگونه ایشان وسایرجداشده ها بلد بودند قاطعانه به رجوی نه بگویند ولی تو که خیلی باهوش و زرنگ بودی از غافله عقب بمانی وکماکان دراسارت شان باشید.
ولی عزیزم، تماس یادت نرود. ولی جان بدان چقدر آنها بی رحمند که برای حفظ شما دست به هرکاری می زنند.
ولی جان امنیت و سلامت شما امروز در آلبانی در خطر است.
تورا بخدا از آنجا دور شو یا بیا ایران که حقت پابرجاست وتشکیل خانواده بده که ماهم همه جوره حمایتت می کنیم ویا اصلا بروید در کشور دیگر حداقل خیال ما راحت بشود که توانسته اید ازتشکیلات سیاه رجوی رهایی یافته ودارید زندگی میکنید.
انشاالله عید 99 مایه خوشحالی ما را فراهم کنید. به امید خدا یا علی مدد.
اهل خانواده همه خوبند وخدمت شما سلام میرسانند وپیشا پیش تحویل سال نو را به شما تبریک وشادباش میگویند.
برادر کوچکت جلال اکبری
09113351586

خروج از نسخه موبایل