مجید در نامه ات نوشته بودی که من جای مادر تو هستم

در حاشیه ی همایش اینترنتی سراسری انجمن های نجات کشور ، مجالی یافتیم تا با خانواده های متقاضی ارسال پیام به عزیزان گرفتار خود در فرقه ی رجوی ، مصاحبه هائی داشته باشیم.
خانواده آقای مجید اشک خونی هم که همواره تلاش های فراوانی برای کسب اطلاع از وضعیت برادر خود داشته اند ، همیشه کوشیده اند تا ضمن ابراز احساسات قلبی خود، موفق شوند ارتباط جدیدی با آقای مجید اشک خونی داشته باشند، درد دل های خود را مطرح کردند.
امید است که این پیام نیز به سمع و نظر آقای مجید اشک خونی برسد.

بسم ا.. الرحمن الرحیم
” من فاطمه اشک خونی ، خواهر بزرگ مجید اشک خونی هستم، مجید خودت هم در نامه ات نوشته بودی که من جای مادر تو هستم، نمی دانم این حرفت را بخاطر داری یا نه؟
مجید جان ، من به نمایندگی از طرف همه ی خانوده اشک خونی با تو صحبت می کنم، اگر بتوانی از آنجا خودت را خلاص کنی ، که آرزو داریم همه ی بچه های دیگر نیز رهائی یابند، همه ی خواهرها و برادرهایمان ، چون همه ی مادران چشم براه هستند، ما منتظر تلفن تو هستیم، انشاا.. اگر خلاص شدی ، مهم نیست که ایران بیائی یا هر کجای دیگر ، هر کشور می خواهی برو و اقامت بگیر و ما را هم دعوت کن به دیدارت بیائیم. مجید جان هر موقع هم دستت تنگ شد و کمک مالی نیاز داشتی، روی ما حساب کن. گرچه می دانم که شما چنین اخلاقی نداشتی ، اما بهرحال شاید من هم یک روز به کمک تو نیاز داشته باشم . ما اهل خانواده همیشه حاضریم که به تو کمک کنیم، حتی بعنوان دستقرض! فقط ما می خواهیم خیالمان از بابت تو راحت باشد و روح پدر و مادرمان آسوده وشاد باشد.
عرض دیگری ندارم، بخدا می سپاریمت، امیدوارم که ما را با خبری شاد کنی . . . ”

فاطمه اشک خونی – خواهر بزرگ مجید اشک خونی عضو اسیر در فرقه ی رجوی

خروج از نسخه موبایل