سایه مرگ در دو سوی دیوارهای اشرف

از دیرباز عبارت «مرگ حق است» در فرهنگ ما متداول بوده است. این عبارت معمولا با این هدف بیان می‌شود که مواجهه افراد با مرگ را آسان‌تر کند. اندیشمندان دینی معتقدند که مرگ تولدى دوباره از رحم طبیعت است که فرد در اثر این تولد به جهان دیگرى وارد می‌شود که قابل مقایسه با جهان طبیعت نیست، همچون دنیاى رحم مادر که قابل مقایسه با جهان طبیعت نیست. با این وجود هنگامی‌که آمار مرگ و میر در اطراف ما شدت می گیرد، دیگرنمی‌توان‌ نگاه خالی از تشویش و نگرانی به آن داشت.

برای خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق سایه مرگ در دو سوی دیوارهای کمپ اشرف سه در آلبانی رعب آور و اضطراب آفرین است. چرا که با گذشت بیش از چهار دهه از فعالیت فرقه‌ای مجاهدین خلق و قطع ارتباط اعضای درون تشکیلات با جهان بیرون، هم اعضا و هم پدران و مادران آنها در سنین میانسالی تا کهنسالی به شمار میروند و مرگ اگرچه کوچک و بزرگ نمی‌شناسد اما طبیعی است که بیشتر در کمین این رده های سنی باشد. گواه این ادعا، انتشار گاه به گاه خبر فوت پدران و مادرانی است که در حال چشم انتظاری برای دیدار فرزندشان که در تشکیلات مجاهدین خلق گرفتار است، دیده از جهان فرو بستند.

از سوی دیگر، اخبار درگذشت اعضای مجاهدین خلق که با تواتر نسبتا زیاد از رسانه‌های این تشکیلات منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که نرخ مرگ و میر در میان اعضای مجاهدین خلق رو به افزایش است. یکی از اعضای جدا شده از مجاهدین خلق در مطلبی که بر اساس آمار اخبار منتشر شده در رسانه های مجاهدین خلق است، آماری ارائه می دهد:

«در سال 1398 بر اساس اعلام رسمی دستگاه تبلیغاتی فرقه 11 تن از اعضاء فوت کردند که به نسبت آمار سال 1397 تقریبا دو برابر بود. علت مرگ تمامی آنها «سرطان» ، «سکته» «ایست قلبی» و بیماری ذکر شده است. از این 11 تن سه نفر بالای 50 سال، شش نفر بالای 60 سال و سه نفر دیگر بین 70 تا 80 سال سن داشتند. تعداد فوتی های فرقه در سال 1399 تا همینجا که به نیمه سال هم نرسیده ایم، 9 نفر بوده است. از این بین تنها یک نفرشان 56 سال و بقیه بالای 60 و 70 سال بوده اند.»

عدم رسیدگی پزشکی به دستور رجوی ها، عامل مرگ و میرهای بی پایان اعضا

امروز، با پاندمی ویروس کرونا سایه مرگ بیش از همیشه و تقریبا به طور یکسان بر سر همه مردم جهان سنگینی می‌کند اما این شرایط برای اعضای مجاهدین خلق با میانگین سنی بالا همراه با بیماری‌های زمینه‌ای، زندگی جمعی، محدودیت دسترسی به امکانات بهداشتی و پزشکی در شرایط انزوای فرقه‌ای، وخیم تر به نظر می‌رسد.

در پی گذشت چند دهه هجران میان اعضای مجاهدین خلق و خانواده هایشان، فرصت چندانی باقی نمانده است. هر لحظه که می‌گذرد ممکن است یکی از پدران، مادران یا خواهران و برادران اعضای مجاهدین خلق چشم از این جهان فرو ببندند. هر لحظه که می‌گذرد ممکن است یکی از اعضای مجاهدین خلق بر اثر بیماری، کهولت سن، کووید 19 یا حتی مرگ‌های مشکوکی چون غرق شدن مالک شراعی، از دست برود. هر روز که می‌گذرد ممکن است حسرت دیدار‌ها به قیامت باقی بماند و خانواده‌ای خبر فوت عزیزش را از تلویزیون سیمای به اصطلاح «آزادی» بشنود. هر روز که می‌گذرد ممکن است عضوی از تشکیلات مجاهدین خلق فرار کند و پس از خروج دریابد که در سال‌‌های هجران و بی‌خبری عزیزی را از دست داده است بدون آنکه حتی صدایش را شنیده باشد.

در پی انتشار خبر فوت دو تن دیگر از اعضای مجاهدین خلق در هفته گذشته و احتمال شیوع ویروس کرونا در کمپ تشکیلات در آلبانی بار دیگر موج نگرانی در میان خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق شدت گرفت. متعاقبا تلاش خانواده ها برای استمداد از نهاد‌های حقوق بشری بین المللی و مقامات آلبانیایی نیز افزایش یافت. نیاز ضروری است که جامعه بین الملل حق این خانواده ها را به رسمیت بشناسد و دولت آلبانی را مجاب به همکاری کند.

در نظر داشته باشیم که این فرصت در سال 2018 پس از 65 سال برای شهروندان کره شمالی و کره جنوبی فراهم شد. این امر نشان می‌دهد که نهادهای حقوق بشری اگر اراده کنند می‌توانند رهبران دیکتاتوری چون کیم جونگ اون را وادار به رعایت حقوق شهروندان خود کنند. در مورد مجاهدین خلق این مسئله قطعا پیچیدگی های کمتری دارد چرا که این تشکیلات، نه دولت است، نه نماینده ملتی است و نه حتی یک نهاد قانونی است – بلکه چندین دهه در فهرست گروه های تروریستی بوده و سوابقی سرشار از خشونت دارد. مجاهدین خلق در حقیقت گروهی است که با ساختاری فرقه‌ای اداره می‌شود، خود را به اپوزیسیون حکومت ایران معرفی می‌کند و رهبر خود را رییس جمهور آینده ایران می‌داند در حالی که بر اساس گزارش‌های متعدد در میان مردم ایران از هیچ پایگاه مردی برخوردار نیست.

به علاوه دولت آلبانی، دولتی ضعیف و وابسته به قدرت‌های غربی است که با از سرگذراندن دوران سیاه دیکتاتوری، امروز برای پیوستن به اتحادیه اروپا ظاهرا مصمم است که مسیر دمکراسی را بپیماید. بنابراین، انتظار می رود که پیش از آنکه فرصت‌ها از دست بروند، به خواست انسانی خانواده های اعضای مجاهدین خلق پاسخ مناسب داده شود و شرایط برای تماس تلفنی، ارتباط اینترنتی و دیدار حضوری آن‌ها با عزیزانشان در تشکیلات رجوی فراهم شود.

مزدا پارسی

خروج از نسخه موبایل