آیا دوران حیات خفیف و خائنانه در شکاف برای فرقه مجاهدین بسر آمده است؟ – قسمت پایانی

آیا دوران حیات خفیف و خائنانه در شکاف برای فرقه مجاهدین بسر آمده است؟ – قسمت اول

بعد از فرار  به فرانسه و بعدها انتقال مقر فرماندهی اش به عراق، رجوی تلاش کرد با قرار گرفتن در شکاف جنگ عراق و ایران و حمایت از صدام که رجوی وی را برنده بلامنازع جنگ می دانست، حاکمیت را درایران با حمایت نظامی صدام بدست بگیرد. که با برقراری اتش بس عملا دربن بست قرار گرفته و به این خواسته اش هم نرسید.

بعد از سرنگونی صدام تلاش رجوی و اصرار او برای باقی ماندن درخاک عراق بدلیل آن بود که فکر میکرد می تواند درسایه اختلاف بین رهبران سیاسی حاکمیت جدید عراق وجلب حمایت آن دسته از رهبران همانند ایاد علاوی که به غرب وامریکا متکی بود در آینده سیاسی عراق نقش بازی کند و در ادامه هم با برقراری ارتباط با ارتش امریکا و پشت پازدن به تمامی شعر و شعارهای ضدامریکایی و پذیرش خلع سلاح وانحلال ارتش آزادیبخش حمایت ارتش امریکا را در تضاد با جمهوری اسلامی بدست بیاورد و مجددا و این بار توسط ارتش امریکا مجهز و مسلح گردد.

ولی روند حوادث در عراق بگونه ای که او می خواست پیش نرفت. پادگان اشرف توسط ارتش امریکا به عراقی ها تحویل داده شد و مدتی بعد هم سازمان رجوی به لیبرتی و بعد آلبانی منتقل گردید. با روی کار آمدن ترامپ سران این فرقه تلاش کردند با استفاده از دو مهره خود جان بولتون بعنوان مشاور امنیت ملی و رودی جولیانی بعنوان مشاور ترامپ جرقه های جنگ و حمله احتمالی به ایران را دامن بزنند.

سرکردگان این گروه با دادن اطلاعات دروغ و ساختگی در مورد فعالیت های اتمی ایران که عمدتا از سیستم های امنیتی اسراییل نشات می گرفت طرح تحریم های ظالمانه و گسترده ای را برعلیه مردم ایران دامن زد و سخت ترین تحریم های چندین ساله اخیر توسط مقامات دولت ترامپ به اجرا گذاشته شد.

آنها همچنین تلاش کردند با سواستفاده از مطالبات بحق مردم اعتراضات را به صحنه اغتشاش و آشوب بکشانند ولی باز هم هوشیاری مردم نقشه آنها را خنثی کرد. رهبران فرقه مجاهدین تمامی تلاش شان را کردند که دولت ترامپ را به یک درگیری نظامی با ایران بکشانند و با قرار گرفتن در شکاف این درگیری نظامی تحت حمایت ارتش امریکا به ایران رفته وقدرت را بدست بگیرند. ولی ایستادگی مردم ایران علیرغم تمامی مشکلات وسختی های ناشی از تحریم ها که حتی دارو را هم شامل میشد باعث شد ترامپ این واقعیت را بپذیرد که راه حل ایران نظامی نیست ودر صورت حمله نظامی منطقه دچار بحران غیرقابل کنترلی خواهد شد.

ترامپ تا انجا پیش رفت که جان بولتون مشاور امنیت ملی و حامی رجوی ها را بدلیل اصرار برجنگ طلبی و دادن اطلاعات غلط از کاخ سفید اخراج کرد و این اقدام یک ضربه مهلک به سیاست های استمالت جویی و تحریک مشوق های جنگ طلبانه رجوی ها بود.

فرقه رجوی همچنان به اقدامات دولت ترامپ امیدوار بود تا اینکه اتفاقات انتخابات امریکا و شکست ترامپ در مقابل بایدن اخرین امیدهای انها را برای بروز یک جنگ از بین برد. فرقه مجاهدین خیلی تلاش کرد که در اخرین روزهای دولت ترامپ با استفاده از اطلاعات دریافتی از موساد سازمان جاسوسی اسراییل در مورد دانشمند و نخبه هسته ای شهید محسن فخری زاده و دادن مانور درخصوص ترور ایشان دست به قدرت نمایی بزند و این بار درشکاف تضاد اسراییل و ایران برای خودش جا پایی بدست اورد.

جعفر زاده سخنگوی این فرقه درامریکا تلاش کرد با استفاده از اطلاعات مصاحبه نتانیاهو ان را به خودشان ربط بدهد. بعد از ترور دانشمند هسته ای ایران که با موج بیسابقه محرومیت جهانی روبرو شد وهمه ناظرین اسراییل را مسئول این ترور دانستند، سران این فرقه باز در دسترسی به اهدافشان ناکام ماندند.

شکست ترامپ در انتخابات امریکا وسوختن مهره هایی همچون بولتون و جولیانی از صحنه سیاسی امریکا که فرقه رجوی سرمایه گذاری زیادی روی انها کرده بود ومحکومیت ترور دانشمند هسته ای ایران وقرار گرفتن نوک اتهام بسوی اسراییل و اظهار امیدواری رهبران جدید کاخ سفید برای بازگشت به برجام و دور شدن سایه جنگ که رهبران فرقه مجاهدین بشدت برای وقوع ان تلاش می کردند وهمچنین موج مسئله داری نیروها درالبانی بی شک برای همیشه امکان زندگی کردن و سواستفاده خائنانه درشکاف جنگ و تحریم و ترور را از سران این فرقه خواهد گرفت و به حیات انگل وار انها خاتمه خواهد داد.

اکرامی

خروج از نسخه موبایل