معنای حقوق بشر در فرقه مجاهدین خلق

باید به رجوی گفت که دست تو در مقابل خانواده ها خالی است

این روزها دستگاه های تبلیغاتی مریم قجر به هر وسیله ای آویزان می شود. حالا نوبت برگ از رنگ ورورفته حقوق بشر رسیده است که از آن برعلیه خانواده های ایرانی که بچه های آنها در فرقه اسیرند و برعلیه دولت ایران استفاده کند. من بحثم این نیست که در ایران آیا حقوق بشر رعایت می شود یا خیر! این حق مردم ایران وآدمهای با وجدان است که در این زمینه کار می کنند ولی فرقه رجوی چرا؟

مایه ی تعجب است، فرقه رجوی در حالی که خودش ناقض حقوق بشر است مدعی حقوق بشر می شود ؟
کسی باید به این بحث بپردازد که حداقل مینیمم ها را در درون تشکیلاتش در رابطه با حقوق بشر رعایت کند .

من به عنوان فردی که ۲۹ سال عمر خود را در مناسبات پوچ فرقه تروریستی مسعود رجوی و مریم قجر گذراندم باید بگویم که برای این گروه داعشی ارتباط اعضا با دنیای بیرون از فرقه خصوصا خانواده برابر با مرگ و نابودی فرقه اش است.

من تشکیلات فرقه رجوی را از نزدیک و حقایق حقوق بشر را مشاهده کرده ام و حرف برای گفتن دارم . فاکتوری که نظرم را به خودش معطوف می کرد و دچار تناقض شده بودم عدم رعایت حقوق بشر افراد در مناسبات بود!

پایه ای ترین اصول حقوق بشر؛ در چارچوب تشکیلات فرقه ابداً رنگی نداشت. تنها حقوق شناحته شده در فرقه برای مسعود رجوی مریم قجر معنی دارد. بقیه افراد نه صاحب حقوق اند و نه صاحب هویت شخصی و فردی ، و اینها مدعی هستند که کسی اگر در تشکیلات مسئله ای را حل کند به اعتبار خودش نیست به اعتبار رجوی و مریم قجر است !

حالا که مریم قجر باادعای حقوق بشر برای مردم و دنیا نسخه صادر می کند چرا در درون تشکیلات اعضاء باید سرکوب شوند؟

در نشست های روزانه توسط فرماند هان باید نفرات تحقیر شوند یا به بهانه پروژه خوانی تعدادی را روی سر یکی خراب کرده و به لحاظ روحی و روانی افراد را خرد و خمیر می کنند. بر خلاف نظر آن دسته از بچه هایی که سوژه می شوند به زور به پای نشست های جمعی برده می شوند و در نهایت از افراد می خواهند که اگر ضعفی یا شکست یا کم وکاستی وجود دارد، فی نفسه خودشان به گردن بگیرند و به مسعود رجوی و مریم قجر ربطی ندارد. توجه می کنید این هم از حقوق بشر در رابطه با اعضای خود در داخل تشکیلات!

همه جداشدگان از فرقه رجوی ‌ منطق دستگاه سر کوب این گروه داعشی رااز نزدیک لمس کردن همین است که اشاره کردم آیا این منطق می تواند مدعی حقوق بشر باشد ؟ مطلقا . باید بگویم خود رجوی اصلاً اعتقادی به آزادی و حقوق انسانها ندارد. او می خواهد همه را قربانی کند تا به مقاصد پلید خود برسد. کسی به آزادی اعتقاد دارد که در درون خودش حداقل جایگاه منتقدین را به رسمیت می شناسد و حرف های مخالفین را گوش کند نه این که به همه مارک اطلاعاتی و مزدور زده و حاضر نباشد انتقادی را بپذیرد! این حداقل هاست. واکنش رجوی نسبت به منتقدین محکوم به مرگ هستند ‌. آیا این منطق می تواند مدعی آزادی و حقوق بشر باشد ؟

رجوی کلاّ چون خصلت ضد انسانی و ضد حقوق بشری دارد و با تزویر و ریا می خواهد مسیر خودش را رو به جلو باز کند و از هر جنایتی کوتاه نمیاید و نیز مشوق تروریسم و کشتار انسان‌های بی گناه است، ولی حقوق بشر در رابطه با خانواده های اسیران در فرقه همه ما در جریان کارهای این فرقه در سال ۱۴۰۰ هستیم سعی و تلاش خودش را تماماً بر روی خانواده های اعضای درونی و جداشده خودش گذاشته که انگار خانواده ها دشمن اصلی او هستند،و انگار رجوی یادش رفته که زمانی می گفت رژیم ایران دشمن اصلی مجاهدین است .حالا چه چیزی در این دوره به یک باره تغییر کرده که این پدر و مادرهای داغ دیده دشمن درجه یک فرقه شدند؟ مگر خواسته خانواده های اسیران جز این است که می خواهند با فرزندان خودشان ملاقات کنند این حق خانواده ها است.
باید به رجوی گفت که دست تو درمقابل خانواده ها خالی است .

رضا اسلامی ، تیرانا

خروج از نسخه موبایل